وحید خسروی؛ محمد جوان نیکخواه؛ حسین صارمی؛ شهرام نعیمی؛ رسول زارع
چکیده
در جریان بازدید از شالیزارهای برنج استانهای فارس و خوزستان در مرحلۀ سفت شدن دانه، 42 نمونه بذر گردآوری شد. برای جداسازی Fusariumاز نمونهها، بذرها روی محیط غذایی اختصاصی فوزاریوم (Pepton-PCNB-Agar, PPA) به دو روش ضدعفونی با محلول هیپوکلریت سدیم 1درصد و بدون ضدعفونی کشت و در انکوباتور (اتاقک رشد) با دمای 1±25 درجۀ سلسیوس و نور متناوب (روشنایی ...
بیشتر
در جریان بازدید از شالیزارهای برنج استانهای فارس و خوزستان در مرحلۀ سفت شدن دانه، 42 نمونه بذر گردآوری شد. برای جداسازی Fusariumاز نمونهها، بذرها روی محیط غذایی اختصاصی فوزاریوم (Pepton-PCNB-Agar, PPA) به دو روش ضدعفونی با محلول هیپوکلریت سدیم 1درصد و بدون ضدعفونی کشت و در انکوباتور (اتاقک رشد) با دمای 1±25 درجۀ سلسیوس و نور متناوب (روشنایی و تاریکی) نگهداری شدند. 26 جدایه بر اساس ویژگیهای ریختشناختی روی محیطهای کشت PDA، CLAو SNAو استفاده از منابع معتبر شناسایی شد. همچنین ارزیابی فیلوژنیک (تبارزایی) 18 و 6 جدایۀ منتخب بر اساس توالی ناحیۀ ژنی TEF1-αو توالی نوکلئوتیدی ناحیۀ ITSانجام گرفت. نتایج نشان داد، جدایههای Fusariumمورد بررسی، متعلق به دو گونۀ مرکب FIESC(Fusarium incarnatum-equiseti species complex) و GFSC(Gibberella fujikuroi species complex)، به ترتیب با فراوانی50 و 46 درصد بودند. F. fujikuroiدر استان فارس و F. semitectumدر استان خوزستان بیشترین فراوانی را داشتند. در این تحقیق دو گونۀ F. fujikuroiو F. andiyaziمتعلق به گونۀ مرکب GFSCبر اساس توالی ژن TEF1-α، در دو کلاد مجزا تفکیک شدند. توالییابی ناحیۀ ژنی TEF1-αبرای تفکیک و شناسایی اعضای گونۀ مرکب GFSCمفید است اما توالی ناحیۀ ITSنتوانست این گونهها را شناسایی و از همدیگر تفکیک کند. تک جدایۀ F. merismoidesکه بر اساس ویژگیهای ریختشناختی شناسایی شد، توسط توالی ژن TEF1-αشناسایی نشد اما در درخت فیلوژنیک رسمشده بر اساس توالی ناحیۀ ITSاز جنس Fusariumتفکیک و به جنس Fusicollaو گونۀ F. acetilereaمنتقل شد.
حسن یونسی؛ مهیار شیخ الاسلامی
دوره 39، شماره 1 ، اسفند 1387
چکیده
بیماری برقزدگی نخود که در اثرDidymella rabiei ایجاد میشود، مهمترین بیماری نخود معمولی در استان کرمانشاه است. آلودگی اولیه به این بیماری عمدتاً از بذور و بقایای گیاهی آلوده بوده و آلودگی ثانویه به وسیله اسپورهای غیرجنسی قارچ که روی اندامهای هوایی گیاه قرار میگیرند، ایجاد میشود. در بررسیهای آزمایشگاهی اثرات قارچکشهای کاپتان، ...
بیشتر
بیماری برقزدگی نخود که در اثرDidymella rabiei ایجاد میشود، مهمترین بیماری نخود معمولی در استان کرمانشاه است. آلودگی اولیه به این بیماری عمدتاً از بذور و بقایای گیاهی آلوده بوده و آلودگی ثانویه به وسیله اسپورهای غیرجنسی قارچ که روی اندامهای هوایی گیاه قرار میگیرند، ایجاد میشود. در بررسیهای آزمایشگاهی اثرات قارچکشهای کاپتان، کاربندازیم، مانکوزب، تریدمورف، کلروتالونیل و کربوکسین ـ تیرام در رقت های 01/0 ، 1/0 ، 0/1 ، 0/10 و 0/100 قسمت در میلیون (ppm) روی رشد شعاعی چهار جدایه مختلف D. rabiei در محیط کشت آرد نخود – دکستروز – آگار (CSMA) در قالب آزمایش فاکتوریل چند فاکتوره با طرح کاملاً تصادفی ارزیابی شد. به منظور کنترل آلودگی اولیه به روش ضدعفونی بذور آلوده طبیعی و به شیوه مصنوعی آلوده شده (به میزان 3 گرم برای هرکیلو گرم بذر) و نیز کنترل آلودگی ثانویه با استفاده از سمپاشی بوته (به میزان 900گرم یا میلیلیتر در هکتار)، قارچکشهای مذکور همراه با شاهد در شرایط مزرعه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی های آزمایشگاهی نشان داد که رشد شعاعی ریسه های چهار جدایه قارچ در رقت 10 قسمت در میلیون ماده مؤثره قارچ کش ها در محیط کشت CSMA متوقف شد. بیشترین تأثیر سموم در کنترل رشد شعاعی ریسه های قارچ در شرایط آزمایشگاه متعلق به قارچکش کاربندازیم بود. در بررسیهای مزرعهای سموم کاربندازیم و کربوکسین – تیرام نسبت به سایر سموم برتری معنیداری در کنترل آلودگی اولیه بیماری به روش ضد عفونی بذور نشان دادند. سم تریدمورف (امولسیون 75%) تأثیرات گیاه سوزی روی جوانهزنی و رشد گیاهچه داشت. جهت کنترل آلودگی ثانویه بیماری، سمپاشی بوته با سم کلروتالونیل نسبت به سایر قارچکشها مؤثرتر بود.