دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
آزمون نتاج جدایۀ ایرانی ویروئید اگزوکورتیس مرکبات در دو پایۀ حساس و متحمل
1
13
FA
مرضیه
قباخلو
دانشجوی دکتری، گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
ghobakhloo@ut.ac.ir
اکبر
دیزجی
0000-0001-8496-9959
دانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
adizaji@ut.ac.ir
احد
یامچی
استادیار، گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی، دانشکده تولیدات گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
yamchi@gau.ac.ir
حشمت
رحیمیان
0000-0002-6366-9188
استاد، گروه گیاهپزشکی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایران
rahimian.h@gmail.com
10.22059/ijpps.2018.261733.1006854
ویروئید اگزوکورتیس مرکبات <em>Citrus exocortis viroid</em> (CEVd)، عامل یکی از بیماریهای مهم اقتصادی به نام اگزوکورتیس مرکبات است. در این پژوهش، چندشکلی توالی نوکلئوتیدی و ساختار جمعیت CEVd در دو میزبان متحمل و حساس (به ترتیب، نارنج (<em>Citrus aurantium</em> L.) و سیترنج ((<em>Poncirus trifoliata</em> (L.) Raf. × <em>C. sinensis</em> (L.)) بررسی شد. رونوشت تمام طول برآمده از جدایۀ ایرانی CEVd-S1 در شرایط درون شیشهای جهت آلودهسازی مکانیکی نهالها استفاده شد. تنوع ژنتیکی جمعیتهای CEVd با بهکارگیری چندشکلی فضایی تکرشتهای (SSCP) و توالییابی نوکلئوتیدی تعیین شد. بررسی ژنوم ویروئید همسانهسازیشده در این دو میزبان، تأثیر گونۀ میزبان بر تغییرهای ژنتیکی جمعیت برآمده از یک جدایۀ CEVd را آشکار کرد. نتیجههای این پژوهش نشان دادند که ساختار جمعیتی ویروئید اگزوکورتیس مرکبات در دو میزبان حساس و متحمل متفاوت و در میزبان متحمل متنوعتر از میزبان حساس است. بررسی ساختار ثانویۀ ترمودینامیکی واریانتها نشان داد که تغییرهای شناساییشده در ژنوم ویروئید در این پژوهش تأثیر چشمگیری در ساختار کلی میلهای شکل ویروئید نداشته است.
چندشکلی فضایی تکرشتهای,ساختار ژنتیکی جمعیت,واریانت,ویروئید اگزوکورتیس مرکبات
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72301.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72301_abed026e136a2b0bd1f14bcdf0557d3b.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
شناسایی و بررسی تنوع ژنتیکی ویروس لکهحلقوی بافت مرده هستهدارها (Prunus necrotic ring spot virus) در درختان میوه هستهدار و دانهدار استان کردستان
15
26
FA
مهدی
آذریار
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
mahdi_a1991@yahoo.com
محمد
حاجی زاده
استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
hajizadeh2003@yahoo.com
عبدالباسط
عزیزی
استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
abdolbasetazizi@gmail.com
مسعود
نادرپور
استادیار پژوهش، موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
masoud795@yahoo.com
10.22059/ijpps.2018.254029.1006834
شمار 149 نمونۀ برگی از درختان میوۀ هستهدار و دانهدار استان کردستان هنگام بهار و تابستان سالهای 1394 و 1396 بهمنظور شناسایی مولکولی و بررسی گوناگونی ژنتیکی عامل لکه حلقوی بافت مردۀ درختان هستهدار جمعآوری شدند و با آغازگرهای اختصاصی ژن پروتئین پوششی PNRSV-F3/PNRSV-R3 آزمون RT-PCR شدند. نتیجهها RT-PCR نشان دادند که 8/20 درصد از نمونهها آلوده به PNRSV بودند. سیزده جدایه بر پایۀ نوع میزبان و منطقۀ جغرافیایی گزینش و پس از تکثیر و پیوست بخشی از ژن پروتئین پوششی آنها به پلاسمید pTG-19 و همسانهسازی در باکتری <em>E. coli</em> تعیین توالی شدند. توالیهای بهدستآمده در سطح نوکلئوتیدی بهطور میانگین 002/0 ± 9/98 درصد با یکدیگر و 006/0 ± 4/94 درصد با دیگر جدایههای موجود در بانک ژن همانندی نوکلئوتیدی نشان دادند. در واکاوی تبارزایی بر پایۀ ترادف نوکلئوتیدی جدایههای PNRSV در سه گروه تبارزایی PV96، PV32 و PE5 قرار گرفتند که سیزده جدایۀ این پژوهش به همراه بیشتر جدایههای ایرانی در گروه تبارزایی PV96 قرار گرفتند. بیشترین همانندی نوکلئوتیدی میان جدایههای هلو از کامیاران (KH10)، زردآلو از سنندج (SZ93) و هلو از دهگلان (D7) با جدایۀ شلیل از ایران (KX353935) با 98 درصد و کمترین همانندی نوکلئوتیدی میان جدایۀ زردآلو از سنندج (SZ26) با جدایۀ آلو از لهستان (DQ983499) با 6/83 درصد همانندی دیده شد. نسبتهای کم جانشینی مترادف به غیر مترادف (d<sub>N</sub>/d<sub>S</sub>) در ژن پروتئین پوششی این ویروس روشنگر این نکته است که گزینش منفی نقش بزرگی را در فرگشت این ژن بازی کرده است و بررسی نوترکیبی با نرمافزار RDP v.4.63 نیز نشان داد که در جدایههای موردبررسی در این پژوهش نوترکیبی در این بخش از ژنوم رخ نداده است.
پروتئین پوششی,گزینش منفی,نوترکیبی,واکاوی تبارزایی
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72302.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72302_69fc9eaef8db38282e53dc12d53f727f.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
تأثیر کشت نواری بادنجان با سویا در تراکم کنۀ تارتن دولکه ای Tetranychus urticae ، تنوع گونهای دشمنان طبیعی آن و عملکرد محصول
27
39
FA
مهدی
کبیری رئیس آباد
دانشجوی دکتری، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی
kabiri_mahdi88@yahoo.com
سید علی اصغر
فتحی
استاد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی
fathi@uma.ac.ir
قدیر
نوری قنبلانی
استاد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی
nouriganbalani@uma.ac.ir
بهنام
امیری بشلی
دانشیار، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
amiri_besheli3@yahoo.com
10.22059/ijpps.2019.255967.1006843
در این پژوهش تأثیر سامانههای تککشتی بادنجان (E) و سویا (S) و سه سامانۀ کشت نواری شامل دو ردیف بادنجان با چهار ردیف سویا (2E: 4S)، دو ردیف بادنجان با دو ردیف سویا (2E: 2S) و چهار ردیف بادنجان با دو ردیف سویا (4E: 2S) روی تراکم کنۀ تارتن دولکهای، <em>Tetranychus urticae </em>Koch، تنوع و فراوانی شکارگرهای آن و عملکرد هر دو محصول در مزرعۀ آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بررسی شد. در هر دو سال موردپژوهش، تراکم تخمها و مراحل متحرک<em> T. urticae</em> روی گیاه بادنجان و سویا در هر سه سامانۀ کشت نواری در مقایسه با تککشتی بادنجان و تککشتی سویا بهطور معنیداری کمتر بود (05/0P<). علاوه بر آن، در هر یک از سامانههای تککشتی و کشت نواری تراکم تخمها و مراحل متحرک <em>T. urticae</em> روی گیاه سویا بهطور معنیداری بیشتر از گیاه بادنجان بود. شاخص تنوع شانون (<em>H'</em>) برای گونههای شکارگر <em>T. urticae</em> روی گیاه بادنجان در سامانههای کشت نواری در مقایسه با تککشتی بادنجان بهطور معنیداری بیشتر بود، ولی مقدار این شاخص روی گیاه سویا در تککشتی سویا و سامانۀ کشت نواری 2E: 4S بیشتر از 2E: 2S و 4E: 2S بود (05/0P<). مقادیر نسبت برابری زمین (LER) در هر یک از دو سال مورد پژوهش در سامانۀ کشت نواری 2E: 4S بالاتر از سایر سامانههای کشت بود؛ بنابراین، میتوان نتیجهگیری کرد که سامانۀ کشت نواری 2E: 4S مناسبترین سامانۀ کشت برای استفاده در برنامههای مدیریت تلفیقی <em>T. urticae</em> در مزارع بادنجان و سویا است.
آزمایش مزرعهای,شاخص تنوع شانون,شکارگرها,نسبت برابری زمین
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72303.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72303_bea9412555391a85933596876f16242d.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
بررسی آلودگی ارقام مختلف نیشکر به ویروس موزاییک نیشکر (SCMV) در استان خوزستان
41
48
FA
زینب
سنجابی فرد
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
sanjabifard_sara@ymail.com
حمید
رجبی معماری
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
hamidmemary@gmail.com
مهدی
مهرابی کوشکی
http://orcid.org/000
استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
mhdmhrb@gmail.com
10.22059/ijpps.2019.231285.1006778
ویروس موزاییک نیشکر (SCMV) یکی از بیماریهای مهم گیاه نیشکر است. در این پژوهش غربالگری بیماری ویروس موزاییک نیشکر در ارقام وارداتی و نمونههای موجود در داخل با روشهای مولکولی مبتنی بر اسید نوکلئیک انجام شد. در سال زراعی 94-1393، نمونههای دارای علائم بیماری از 90 رقم مختلف مربوط به شش کشتخوان نیشکر جمعآوری و بخشهایی از پهنک آنها جداسازی شدند. نمونهها در شرایط سرمای خشک- انجمادی و در ازت مایع پودر شدند. آغازگر مناسب جهت تکثیر حدود 1040 جفت باز از ناحیۀ پروتئین پوششی و پروتئین NIb طراحی و با استفاده از روش RT-PCR تکثیرشد. از بین 90 نمونۀ موردبررسی، 10 نمونۀ نیشکر با تولید قطعات تکثیری موردانتظار آلوده به ویروس موزاییک نیشکر بودند. این نمونهها مربوط به ارقام IRC99-06، V58-4 و Q58 از موسسۀ تحقیقات و آموزش توسعۀ جانبی نیشکر خوزستان، IRC99-09، IRC00-21 و 4380-3 از کشت و صنعت سلمان فارسی، CP80-1557 و V68-74 از کشت و صنعت امام خمینی و دو رقم نامشخص بودند. چهار نمونه از قطعات تکثیری بهصورت دو جهته و مستقیم توالییابی و در بانک ژن ذخیره شدند. جستجوی بلاست توالیهای مربوط به چهار جدایۀ ردیابیشدۀ Kh40، Kh41، Kh44 و Kh28 نشان داد که این جدایهها دارای بیشترین شباهت به جدایههای ایرانی و آرژانتینی هستند. درخت فیلوژنتیکی ترسیمی با استفاده از الگوریتم درستنمائی بیشینهنشان داد که جدایههای ایران احتمالاً از جمعیتهای آرژانتین و چین منشأ گرفتهاند.
آنالیز فیلوژنیکی,پوشش پروتئینی,خوزستان,ویروس موزاییک نیشکر
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72304.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72304_e64b0438c83f7ef58f244d653dd90cfc.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
ارزیابی دگرگونیهای زیست شیمیایی و مولکولی گیاه گوجهفرنگی در برهمکنش با بیمارگر Alternaria solani
49
60
FA
بتول
صادقی
0000-0002-6941-3079
دانشجوی دکتری تخصصی بیماریشناسی گیاهی، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل، ایران
batulsadeghy@gmail.com
محمد
سالاری
دانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل، ایران
salari21m@yahoo.com
سعید
میرزایی
استادیار، گروه بیوتکنولوژی، پژوهشکده علوم محیطی، پژوهشگاه علوم، تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران
mirzaei56@gmail.com
ناصر
پنجه که
0000-0002-7104-6503
دانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل، ایران
naserpanjehkeh@gmail.com
سید کاظم
صباغ
استادیار، گروه بیولوژی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
sksabbagh@yazd.ac.ir
10.22059/ijpps.2018.258949.1006848
لکه موجی از بیماریهای مهم گیاه گوجهفرنگی است که سبب کاهش کمی و کیفی محصول میشود. با توجه به کاربرد بیرویۀ آفتکشها در مهار این بیماری شناسایی سازوکارهای دفاعی گیاه در برابر بیمارگر میتواند در شناساندن ارقام مقاوم و مهار زیان بیمارگر سودمند واقع شود. در این پژوهش برخی دگرگونیهای زیستشیمیایی و الگوی تظاهر ژنهای <em>PR1b1</em> و <em>WRKY33</em> به روش qRT-PCR در رقم مقاوم Super 2270 و حساس CH Flat در برابر <em>Alternaria solani</em> بررسی شدند. نمونهبرداری در پنج بازۀ زمانی با سه تکرار انجام شد. نتیجهها نشان دادند که فعالیت گوایکول پراکسیداز، کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز و میزان رونوشت ژنهای موردبررسی پس از مایهزنی گیاه با بیمارگر در رقم مقاوم و حساس افزایش یافت ولی میزان این افزایش در رقم مقاوم بیشتر بود. میزان تجمع پراکسید هیدروژن در رقم مقاوم در ساعتهای نخستین بهسرعت افزایش یافت و به بیشترین مقدار خود رسید درحالیکه تجمع آن در رقم حساس در مراحل پسین آلودگی نیرومندتر و بیشتر بود. نتیجهها نشان دادند که القاء پاسخهای اکسیدانی و آنتیاکسیدانی و همچنین فعالیت ژنهای موردبررسی بخشی از سازوکارهای دفاعی گوجهفرنگی در برابر<em>A. solani</em> است.
بیان ژن,بیماریزایی,زیستشیمیایی,واکنش دفاعی
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72305.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72305_1862a00427b3221ac391723bbda28668.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
معرفی گونههای قارچ Fusarium همراه بذر برنج در استانهای فارس و خوزستان
61
73
FA
وحید
خسروی
دانشجوی دکتری گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
khosravi@yahoo.co
محمد
جوان نیکخواه
0000-0001-9533-0157
استاد، گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
jnikkhah@ut.ac.ir
حسین
صارمی
استاد، گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
hsn.saremi@ut.ac.ir
شهرام
نعیمی
استادیار بخش تحقیقات کنترل بیولوژیک، مؤسسۀ تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
shnaeimi@yahoo.com
رسول
زارع
استاد بخش تحقیقات رستنیها، مؤسسۀ تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران
simplicillium@yahoo.com
10.22059/ijpps.2018.235101.1006790
در جریان بازدید از شالیزارهای برنج استانهای فارس و خوزستان در مرحلۀ سفت شدن دانه، 42 نمونه بذر گردآوری شد. برای جداسازی <em>Fusarium</em>از نمونهها، بذرها روی محیط غذایی اختصاصی فوزاریوم (Pepton-PCNB-Agar, PPA) به دو روش ضدعفونی با محلول هیپوکلریت سدیم 1درصد و بدون ضدعفونی کشت و در انکوباتور (اتاقک رشد) با دمای 1±25 درجۀ سلسیوس و نور متناوب (روشنایی و تاریکی) نگهداری شدند. 26 جدایه بر اساس ویژگیهای ریختشناختی روی محیطهای کشت PDA، CLAو SNAو استفاده از منابع معتبر شناسایی شد. همچنین ارزیابی فیلوژنیک (تبارزایی) 18 و 6 جدایۀ منتخب بر اساس توالی ناحیۀ ژنی TEF1-αو توالی نوکلئوتیدی ناحیۀ ITSانجام گرفت. نتایج نشان داد، جدایههای <em>Fusarium</em>مورد بررسی، متعلق به دو گونۀ مرکب FIESC(<em>Fusarium</em> <em>incarnatum</em>-equiseti species complex) و GFSC(<em>Gibberella</em> <em>fujikuroi</em> species complex)، به ترتیب با فراوانی50 و 46 درصد بودند. <em>F. fujikuroi</em>در استان فارس و <em>F. semitectum</em>در استان خوزستان بیشترین فراوانی را داشتند. در این تحقیق دو گونۀ <em>F. fujikuroi</em>و <em>F. andiyazi</em>متعلق به گونۀ مرکب GFSCبر اساس توالی ژن <em>TEF1-α</em>، در دو کلاد مجزا تفکیک شدند. توالییابی ناحیۀ ژنی TEF1-αبرای تفکیک و شناسایی اعضای گونۀ مرکب GFSCمفید است اما توالی ناحیۀ ITSنتوانست این گونهها را شناسایی و از همدیگر تفکیک کند. تک جدایۀ <em>F. merismoides</em>که بر اساس ویژگیهای ریختشناختی شناسایی شد، توسط توالی ژن <em>TEF1-α</em>شناسایی نشد اما در درخت فیلوژنیک رسمشده بر اساس توالی ناحیۀ ITSاز جنس <em>Fusarium</em>تفکیک و به جنس <em>Fusicolla</em>و گونۀ <em>F. acetilerea</em>منتقل شد.
بذرزاد,بیمارگر,فلور قارچی,فیلوژنی
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72306.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72306_62e3c5b24877dae0a3330d86a9ace634.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
ارزیابی مقاومت برخی ارقام گندم نسبت به بیماری پاخوره غلات
75
85
FA
صدیقه
محمدی کهنه شهری
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
sedige.mohamadi@gmail.com
سعید
عباسی
دانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
abbasikhs@yahoo.com
مهیار
شیخ الاسلامی
0000-0003-2009-9514
استادیار پژوهشی بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
m1sheikh@yahoo.com
صحبت
بهرامی نژاد
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه
sohbah72@hotmail.com
داریوش
صفایی
استادیار پژوهشی بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه
dasafaee@yahoo.com
10.22059/ijpps.2019.234521.1006789
بیماری پاخوره با عامل <em>Gaeumannomyces graminis</em> var <em>tritici </em>(<em>Ggt</em>)مخربترین بیماری ریشۀ غلات در سراسر جهان است. این بیماری از نقاط مختلف ایران از جمله کرمانشاه گزارش شده است. در این پژوهش بهمنظور ارزیابی مقاومت ارقام گندم، 17 رقم رایج گندم در استان کرمانشاه با مخلوطی از چهار جدایۀ منتخب <em>Ggt</em> مایهزنی و مقاومت آنها در شرایط مزرعه بررسی شد. کاشت ارقام طی سال زراعی 91-90 در پلاتهایی به ابعاد 100×50 سانتیمتر انجام شد. برای ارزیابی مقاومت و تحمل، صفات عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، وزن هزار دانه، وزن تر ریشه، وزن تر اندام هوایی، وزن تر کل، وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک کل، درصد آلودگی ریشه، تعداد پنجه در بوته و تعداد دانه در خوشه بررسی شد. در این پژوهش، شاخصهای مختلف تنش از جمله شاخص حساسیت به تنش (SSI)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص عملکرد (YI) و میانگین هارمونیک (HAM) محاسبه شدند. بر اساس پارامتر RS که دربرگیرندۀ تمامی شاخصها است، ارقام مرودشت، پارسی و افلاک بهعنوان ارقام متحمل و ارقام سرداری، سیوند، شیراز و الوند بهعنوان ارقام حساس شناخته شدند.
پاخورۀ گندم,تحمل,کرمانشاه,Gaeumannomyces graminis
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72307.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72307_75c3b41a914ab38bd3571f2416909795.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
سببشناسی بیماری زوال درختان مرکبات با پایۀ بکرایی در جنوب استان کرمان
87
97
FA
مهدی
آزادوار
استادیار، بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی جنوب استان کرمان، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، جیرفت، ایران
mehdiazadvar@gmail.com
حمیدرضا
علیزاده
0000-0002-4529-0158
استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه جیرفت، جیرفت، ایران
hralizadeh48@alumni.ut.ac.ir
محمدرضا
صفرنژاد
دانشیار، بخش تحقیقات ویروسشناسی، مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی
mrsafrnejad@yahoo.com
موسی
نجفی نیا
استادیار، بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی جنوب استان کرمان، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، جیرفت، ایران
mnajafinya10@yahoo.com
پیرو
بیانکو
استاد، بخش علوم کشاورزی و محیطی، دانشگاه میلان، میلان، ایتالیا
piero.bianco@unimi.it
10.22059/ijpps.2019.264279.1006855
عارضۀ نوظهور زوال سریع در سالهای اخیر سبب مرگ تعداد زیادی از درختان مرکبات با پایۀ بکرایی در جنوب استان کرمان شده است. علائم این بیماری بهصورت پژمردگی برگها، پوسیدگی ریشهها و مرگ سریع درختان مشاهده میشود. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل بیماری مذکور انجام شد. حضور پروکاریوتهای بیماریزای گیاهی با انجام واکنش زنجیرهای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای عمومی و اختصاصی و همچنین با استفاده از سامانۀ Miseq بررسی شد. ردیابی ویروسها و ویروئیدها با استفاده از آزمونهای ELISA، RT-PCR و مایهزنی به گیاهان محک و همچنین جداسازی dsRNA از نمونههای گیاهی انجام شد. همراهی نماتد <em>Tylenchulus semipenetrans</em> و شبه قارچ <em>Phytophthora nicotiana</em> با جداسازی و ارزیابی جمعیت این بیمارگرها در ریشه و ریزوسفر درختان بیمار و مقایسه آن با درختان بدون علائم بررسی شد. درمجموع، نتایج این پژوهش نشاندهندۀ همراهی <em>Candidatus</em> Liberibacter asiaticus با بیماری زوال سریع درختان مرکبات با پایۀ بکرایی در جنوب استان کرمان است. بهعلاوه وجود تنشهای خشکی و دمایی و آلودگی همزمان درختان بیمار به <em>Ca</em>. Phytoplasma aurantifolia، شبه قارچ <em>Phytophthora nicotiana</em> و نماتد <em>Tylenchulus semipenetrans</em> میتواند منجر به تشدید بیماری و تسریع در زوال درختان شود.
بکرایی,پوسیدگی ریشه,فیتوپلاسما,لیبری باکتر
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72571.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72571_c2a7c6e9796e21b6df3da9c388f5f479.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
ارزیابی تراکم جمعیت و میزان آلودگی به مگس گلرنگ Acanthiophilus helianthi (Dip.: Tephritidae) در کشت مخلوط گلرنگ و نخود
99
106
FA
فریده
سالاری
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد اگرواکولوژی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، ایران
faridesalari86@gmail.com
شیوا
خالص رو
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، ایران
sh.khalesro@uok.ac.ir
غلامرضا
حیدری
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، ایران
g.heidari@uok.ac.ir
حامد
غباری
استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
ghobari@gmail.com
10.22059/ijpps.2019.269765.1006863
مگس گلرنگ با نام علمی <em>Acanthiophilus helianthi </em>Rossi (Dip.: Tephritidae) یکی از آفات مهم گلرنگ در جهان است. کشت مخلوط یکی از روشهای مناسب برای کنترل این آفت است، بنابراین اثر الگوهای مختلف کشت مخلوط گلرنگ و نخود (کشت خالص گلرنگ، سریهای جایگزینی با الگوهای 4:4، 2:2، 1:1، 3:1 و 1:3 و سریهای افزایشی 20 و 40 درصد نخود هرکدام در دو حالت بین (I) و اطراف (II) ردیفهای گلرنگ) بر تراکم و خسارت آفت در شرایط مزرعه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان بررسی شد. علاوه بر تراکم جمعیت حشرات بالغ مگس گلرنگ، درصد آلودگی کاپیتولها بهعنوان یکی از شاخصهای خسارت مورد ارزیابی واقع شد. نتایج نشان داد تراکم جمعیت حشرات بالغ مگس گلرنگ بهطور معنیداری تحت تأثیر الگوهای مختلف کشت قرار گرفت، بهطوریکه کمترین جمعیت مگس گلرنگ در الگوهای کشت 1:3 (یک ردیف گلرنگ، سه ردیف نخود) و 3:1 (سه ردیف گلرنگ، یک ردیف نخود) به ترتیب با میانگین 6/0±33/18 و 3±22 مشاهده شد. بررسی میزان آلودگی به مگس گلرنگ نشان داد که میانگین درصد کاپیتولهای آلوده به ازای یک بوته نیز، در الگوهای کشت مخلوط 1:3 و 3:1 به ترتیب با میانگین 5/0±1/6 و 1/1±3/8 در مقایسه با سایر الگوهای مورد آزمایش کاهش معنیداری را دارا بود. این نتایج مشخص کرد الگوهای کشت 1:3 و 3:1، در بین ده الگوی کشت موردمطالعه، با کمترین تراکم آفت و نرخ آلودگی پتانسیل لازم جهت استفاده در برنامههای مدیریت تلفیقی این آفت در مزارع گلرنگ را دارا هستند.
کشت مخلوط,گلرنگ,مگس گلرنگ,نخود
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72572.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72572_d056dd7e960dcc8cab6eb1644d482567.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
مطالعه بیماری شانکر سطحی پوست گردو در استان کرمان
107
117
FA
الهه
صادقی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان
sadeghi.e93@gmail.com
پژمان
خدایگان
دانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان
pkhodaygan@vru.ac.ir
احمد
حسینی
استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان
ahmadhosseini2002@yahoo.com
روح اله
صابری ریسه
دانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان
roohia2002@yahoo.com
10.22059/ijpps.2019.226410.1006759
بیماری شانکر پوستی گردوی ایرانی (<em>Juglans regia</em> L.) با عامل <em>Brenneria nigrifluens</em> یکی از بیماریهای مهم درختان گردو است. تشخیص بهموقع عامل بیماری، نقش مهمی در جلوگیری از خسارتهای جبرانناپذیر آن دارد. در پژوهش حاضر، 57 جدایه از درختان دارای علائم بیماری، از مناطق مختلف استان کرمان جمعآوری شدند. جدایهها بر اساس ویژگیهای فنوتیپی و بیوشیمیایی به دو گروه تقسیم شدند. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی و تکثیر قطعهای از DNA به طول 255 جفت باز، جدایههای متعلق به گونۀ <em>B. nigrifluens</em> از عوامل همراه با عامل بیماری، تفکیک شدند. بیماریزایی جدایهها بر روی میوههای نارس گردو ارزیابی شد. جهت شناسایی مولکولی برخی جدایهها، بخشی از اپران ریبوزومی نیز در آنها تکثیر و توالییابی شد. نتایج نشان دادند که باکتری <em>B. nigrifluens</em> با تنوع ژنتیکی قابلملاحظه، در مناطق مختلف گردو کاری استان کرمان گسترش داشته و افزون بر آن، عوامل دیگری از جنس <em>Gibbsiella</em> نیز میتوانند در ایجاد یا تشدید علائم بیماری دخالت داشته باشند که نیازمند پژوهشهای دیگری است.
برنریا,شانکر سطحی گردو,کرمان
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72573.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72573_030cc22d0ee27512770fd7cb7d65a031.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
تأثیر آلودگی ویروس موزاییک خیار و ویروس موزاییک کلمگل بر مقاومت کلزا به ویروس موزاییک شلغم
119
127
FA
سیده فاطمه
نوربخش شورابی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه بیماریشناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
nourbakhshourabi@gmail.com
مسعود
شمس بخش
0000-0003-2923-2668
دانشیار، گروه بیماریشناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
shamsbakhsh@gmail.com
10.22059/ijpps.2019.271188.1006870
ویروس موزاییک شلغم (<em>Turnip mosaic virus</em>, TuMV) از مزارع کلزا بهطور گسترده گزارش شده است. کشت رقمهای مقاوم بهترین راه کنترل بیماریهای ویروسی است. بااینوجود گیاهان مقاوم به یک ویروس در آلودگی همزمان با سایر ویروسها ممکن است مقاومت خود را از دست بدهند. ازاینرو در پژوهش حاضر تأثیر آلودگی مخلوط TuMV، با ویروس موزاییک خیار (<em>Cucumber</em> <em>mosaic virus</em>, CMV) و ویروس موزاییک کلمگل (<em>Cauliflower mosaic virus</em>, CaMV) روی مقاومت یک رقم متحمل کلزا (کرج 3) و یک لاین کلزای تراریخته از رقم بهارۀ RGS003 دارای سازۀ سنجاق سری با مقاومت بالا در برابرTuMV در شرایط گلخانه بررسی شد. مایهزنی گیاهان به روش مکانیکی و ارزیابی غلظت نسبی TuMV با استفاده از روش RT-PCR نیمهکمی انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان دادند آلودگی همزمان TuMV و CaMV تأثیری روی مقاومت کلزای تراریخته مقاوم به TuMV ندارد. نتایج RT-PCR نیمه کمی نیز اختلاف معنیداری در غلظت TuMV در حضور CaMV نشان ندادند. درحالیکه برهمکنش همافزایی بین TuMV و CMV قادر به غلبه بر مقاومت گیاهان کلزای تراریخته در برابر TuMV شد. نتایج RT-PCR نیمه کمی نیز نشان دادند غلظت TuMV در گیاه تراریخته در حضور CMV افزایش یافت، درحالیکه در رقم کرج 3 غلظت TuMV تحت تأثیرCMV قرار نگرفت. بنابراین برای معرفی گیاهان تراریخته مقاوم به TuMV لازم است سازهای طراحی شود که گیاه تراریخته همزمان به TuMV و CMV مقاوم شوند.
برهمکنش ویروسها,سرکوب خاموشی RNA,Brassica napus
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72893.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72893_1ba5e67a6434f792eba2afd7d2357b12.pdf
دانشگاه تهران
دانش گیاهپزشکی ایران
2008-4781
2423-7868
50
1
2019
05
22
بررسی تأثیر بیولوگ سیدروفوریک در دماهای مختلف بر فراسنجه های زیستی کنۀ تارتن Tetranychus urticae Koch (Trombidiformes: Tetranychidae)
129
141
FA
نازنین
مرادزاده
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان
moradzadeh5278@gmail.com
ملیحه
لطیفی
دانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان
m.latifi@vru.ac.ir
سید رسول
صحافی
استادیار، گروه ژنتیک و تولید گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان
s.r.sahhafi@vru.ac.ir
10.22059/ijpps.2019.272104.1006874
در این پژوهش به بررسی طول عمر، بقا و تولیدمثل کنۀ تارتن روی گیاه لوبیا تحت تأثیر بیولوگ سیدروفوریک (ترکیب القاکنندۀ مقاومت در گیاه) در شرایط آزمایشگاهی با رطوبت نسبی 10± 75 درصد، دوره نوری 16 ساعت روشنایی به 8 ساعت تاریکی و سه دمای 1±25، 1±30 و 1±35 درجه سلسیوس پرداخته شد. برای تیمار گیاهان، برای هر گلدان 2/0 میلیلیتر از بیولوگ سیدروفوریک در 100 میلیلیتر آب مقطر حل شد به خاک گلدانها اضافه شد. برای آزمایشها از دیسکهای برگی گیاه لوبیا که 48 ساعت قبل از شروع آزمایش تیمار شده بودند استفاده شد. میانگین کل دوره رشدی کنه از تخم تا کنه کامل در دماهای 25، 30 و 35 درجۀ سلسیوس به ترتیب 02/0± 87/35، 05/0±45/56 و 02/0±23/30 روز به دست آمد. طول دورههای رشدی مختلف با افزایش دما از 25 به 30 درجۀ سلسیوس افزایش و از 30 به 35 درجۀ سلسیوس کاهش یافت. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (<em>r</em>) برای این کنه در سه دمای مذکور به ترتیب 0007/0±16/0، 0006/0±10/0 و 0007/0±18/0 روز<sup>1- </sup>بود که بین سه دما اختلاف معنیداری مشاهده شد. همچنین نرخ خالص تولیدمثل (<em>R<sub>0</sub></em>) این کنه در سه دمای مذکور به ترتیب 72/0±25/48، 43/0±76/25 و 49/0±42/39 نتاج بود که بین سه دما اختلاف معنیداری مشاهده شد. نتایج این پژوهش نشان میدهند که ترکیب بیولوگ سیدروفوریک در دمای 30 درجۀ سلسیوس با داشتن کمترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت و بیشترین طول عمر بهترین تأثیر در جهت کاهش جمعیت کنه دو لکهایی داشته است.
جدول زندگی,کنه تارتن,مقاومت القایی
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72894.html
https://ijpps.ut.ac.ir/article_72894_d529052b892b447c22dcd3fc930baba3.pdf