مژده آکنده؛ پرویز شیشه بر؛ محمد سعید مصدق؛ یدالله خواجه زاده
دوره 42، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 1-10
چکیده
کفشدوزک خربزه با نام علمی Epilachna chrysomelina (F.) یکی از مهمترین آفاتی است که گیاهان خانواده کدوئیان را مورد حمله قرار میدهد. برنامه نمونهبرداری و ترجیح میزبانی این کفشدوزک که کم و بیش در تمام نقاط ایران وجود دارد، در شهر اهواز بررسی شد. در برنامه نمونهبرداری از جمعیت کفشدوزک خربزه اندازه مناسب نمونه 12 عدد و سطح زیرین برگ میزبان و مرحله ...
بیشتر
کفشدوزک خربزه با نام علمی Epilachna chrysomelina (F.) یکی از مهمترین آفاتی است که گیاهان خانواده کدوئیان را مورد حمله قرار میدهد. برنامه نمونهبرداری و ترجیح میزبانی این کفشدوزک که کم و بیش در تمام نقاط ایران وجود دارد، در شهر اهواز بررسی شد. در برنامه نمونهبرداری از جمعیت کفشدوزک خربزه اندازه مناسب نمونه 12 عدد و سطح زیرین برگ میزبان و مرحله تخم کفشدوزک به ترتیب مناسبترین سطح نمونهبرداری و مرحله رشدی برای نمونهبرداری از جمعیت این حشره تعیین شد. در شرایط آزمایشگاهی این کفشدوزک خیار سبز را نسبت به هندوانه، خیار چنبر، خربزه و کدو مسمایی ترجیح داد. در شرایط مزرعهای نیز دو آزمایش در مورد ترجیح میزبانی این حشره انجام شد. در آزمایش اول ترجیح میزبانی این کفشدوزک روی دو میزبانی که در شرایط آزمایشگاهی بیشترین تغذیه از آنها صورت گرفته بود (خیار سبز و کدو مسمایی)، بررسی شد. در آزمایش دوم ترجیح کفشدوزک روی ارقام مختلف خیار سبز (پرینس، سوپردومینوس، آر اس فرونتو و سیرانا) به صورت طرح کرتهای خرد شده در زمان در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار ارزیابی شد. در آزمایش اول و از اواسط خرداد تا اوایل تیر میانگین مجموع جمعیت مراحل مختلف رشدی کفشدوزک روی خیار سبز به طور معنیداری بیشتر ازکدو مسمایی بود. در آزمایش دوم میانگین مجموع جمعیت مراحل مختلف رشدی کفشدوزک روی رقم سوپر دومینوس بیشتر از سایر رقمهای خیار بود. بنا براین توصیه میشود در مناطقی که آلودگی شدید به این آفت وجود دارد، از کشت خیار سبز رقم سوپردومینوس اجتناب شود و یا اینکه این رقم در مزارع جالیزی به عنوان گیاه تله کشت گردد و سپس از سایر روشهای کنترل برای نابودی کفشدوزک خربزه استفاده شود.
سمیه الوانی؛ حمید روحانی؛ عصمت مهدیخانی مقدم
چکیده
غالب باکتریهای ریزوسفر به خصوص سودوموناد های فلورسنت به وسیله ترشح متابولیت های مختلف مثل سیانید هیدروژن و سیدروفورها باعث افزایش رشد گیاه میشوند. جهت بررسی اثر این ترکیبات روی رشد گندم، نسبت به جداسازی و شناسایی سودومونادهای فلورسنت ریزوسفر گندم در استانهای خراسان اقدام گردید. سپس این جدایه ها برای تولید سیانید هیدروژن و سیدروفور ...
بیشتر
غالب باکتریهای ریزوسفر به خصوص سودوموناد های فلورسنت به وسیله ترشح متابولیت های مختلف مثل سیانید هیدروژن و سیدروفورها باعث افزایش رشد گیاه میشوند. جهت بررسی اثر این ترکیبات روی رشد گندم، نسبت به جداسازی و شناسایی سودومونادهای فلورسنت ریزوسفر گندم در استانهای خراسان اقدام گردید. سپس این جدایه ها برای تولید سیانید هیدروژن و سیدروفور به ترتیب با روش آلستروم و کاستاندا مطالعه شدند. با توجه به نتایج بررسیهای آزمایشگاهی تعداد 16 جدایه از 130 جدایه باکتریهای سودوموناد فلورسنت که مقادیر متفاوتی از سیدروفور و سیانید هیدروژن را تولید نمودند، برای انجام آزمون گلخانهای انتخاب شدند. از این جدایه ها سوسپانسیونی به میزان 108 باکتری در میلی لیتر آب مقطر استریل همراه با یک درصد کربوکسی متیل سلولز تهیه شد و بذور گندم رقم فلات به مدت 30 دقیقه در این سوسپانسیون قرار داده شدند. پس از خشک شدن آنها در شرایط استریل، تعداد پنج بذر در گلدانهای حاوی یک کیلوگرم خاک گلخانهای اتوکلاو شده همراه با یک تیمار شاهد کاشته شدند. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانه با 17 تیمار و سه تکرار از هر یک، به اجرا درآمد. یک ماه بعد، بوتهها از گلدانها خارج شدند و وزن تر بوتهها تعیین گردید. نتایج حاصله نشان داد جدایه هایی که در تولید سیانید هیدروژن و سیدروفور عملکرد بالایی داشتند، نسبت به شاهد بدون باکتری به طور چشمگیری سبب افزایش وزن بوتهها و همچنین ارتفاع بوته و طول ریشه شدند. در مجموع همبستگی مثبتی بین وزن تر بوتهها و میزان تولید سیانید هیدروژن و سیدروفور مشاهده شد. این همبستگی در مورد سیانید هیدروژن و سیدروفور به ترتیب 84/0 و 93/0 تعیین گردید.
کوثر شریفی؛ سید اکبر خداپرست؛ صدیقه موسی نژاد
چکیده
بهمنظور مطالعه گونههای تیره Erysiphaceae که به صورت غیرجنسی (آنامورف) روی میزبانهای مختلف وجود دارند، و اغلب با نام جنس آنامورفیک (شبه جنس) Oidium معرفی میشوند، نمونههای متعددی از نقاط مختلف استان گیلان طی سالهای 1390-1383 جمعآوری شد. هدف از این مطالعه امکان شناخت گونههای موجود بر اساس خصوصیات آنامورف و فهم ارتباط آنها با گونههای ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه گونههای تیره Erysiphaceae که به صورت غیرجنسی (آنامورف) روی میزبانهای مختلف وجود دارند، و اغلب با نام جنس آنامورفیک (شبه جنس) Oidium معرفی میشوند، نمونههای متعددی از نقاط مختلف استان گیلان طی سالهای 1390-1383 جمعآوری شد. هدف از این مطالعه امکان شناخت گونههای موجود بر اساس خصوصیات آنامورف و فهم ارتباط آنها با گونههای تلئومورف بود. بر اساس نتایج بهدست آمده نمونههای مطالعه شده به عنوان مرحله غیرجنسی (آنامورف) 25 گونه زیر تشخیص داده شدند: Erysiphe alphitoides, Erysiphe australiana, Erysiphe begoniicola, Erysiphe betae, Erysiphe convolvuli, Erysiphe euonymicola, Erysiphe heraclei, Erysiphe platani, Erysiphe polygoni, Erysiphe quericicola, Erysiphe sesbaniae, Golovinomyces ambrosiae, Golovinomyces artemisiae, Golovinomyces biocellatus, Golovinomyces montagnei, Golovinomyces depressus, Golovinomyces orontii, Golovinomyces cf. orontii Golovinomyces sonchicola, Podosphaera aphanis, Podosphaera euphorbiae-hirtae, Podosphaera fugax, Phaerotheca xanthii s.l., Podosphaera pannosa, Sawadaea bicornis. گــــونـــههــــای Erysiphe australiana از روی Lagerstroemia indica و Podosphaera euphorbiae-hirtae از روی Pediliantus sp. برای اولین بار از ایران گزارش میشوند. همچنیــن Erysiphe alphitoides از روی sativa Castanea، Phaerotheca xanthii s. lat. از روی Dichrocephala sp.، Gerbera sp. Physalis alkekengi، وVigna unguiculata،Golovinomyces ambrosiae از روی Zinnia sp. و Dahlia sp.،Erysiphe betae از روی Dysphania ambrosioides، Erysiphe heraclei از روی Petroselinum hortense و Golovinomyces cf. orontii از روی Fraxinus sp. برای اولین بار از روی این میزبانها از ایران گزارش می شوند. همچنین نامهایGolovinomyces montagneiبرای عامل سفیدک پودری Silybum marianum،Erysiphe euonymicola برای عامل سفیدک پودری شمشاد رسمی (Euonymus japonicus) و Erysiphe begoniicola برای عامل سفیدک پودری Begonia در ایران معرفیمیشود. پیش از این این قارچها به ترتیب با نامهایGolovinomyces cichoracearum، Erysiphe euonymus-japoniciوOidium begoniae از ایران گزارش شده بودند.
حسین رنجبر اقدم؛ راحله محمودیان
چکیده
در این تحقیق تأثیر ارقام مختلف برنج بهعنوان حلقۀ اول زنجیرۀ غذایی بر فراسنجههای جدول زندگی و رشد جمعیت زنبور پارازیتوئید Trichogramma brassicaeبهعنوان حلقۀ سوم زنجیرۀ غذایی، بررسی شد. در این راستا، چهار رقم برنج رایج در استان مازندران شامل دو رقم زودرس طارم محلی و طارم هاشمی و دو رقم دیررس فجر و ندا بهعنوان میزبانهای کرم ساقهخوار ...
بیشتر
در این تحقیق تأثیر ارقام مختلف برنج بهعنوان حلقۀ اول زنجیرۀ غذایی بر فراسنجههای جدول زندگی و رشد جمعیت زنبور پارازیتوئید Trichogramma brassicaeبهعنوان حلقۀ سوم زنجیرۀ غذایی، بررسی شد. در این راستا، چهار رقم برنج رایج در استان مازندران شامل دو رقم زودرس طارم محلی و طارم هاشمی و دو رقم دیررس فجر و ندا بهعنوان میزبانهای کرم ساقهخوار برنج انتخاب شدند. ساقهخوار برنج روی هر یک از ارقام ذکرشده دو نسل پرورش داده شد. تخمهای نسل دوم آفت داخل لولههای آزمایش برای پارازیتیسم در معرض زنبور قرار داده شدند. براساس اطلاعات ثبتشده، مهمترین فراسنجههای جدول زندگی زنبور پارازیتوئید مورد بررسی شامل نرخ بقا (lx)، بارآوری ویژۀ سنی (mx)، احتمال بقا (px)، احتمال مرگ (dx)، اختلاف بین نسبت بقا در دو سن متوالی (dx) و امید به زندگی (ex) و فراسنجههای رشد جمعیت شامل نرخ خالص تولیدمثل (R0)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت rm)) ، نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ)، متوسط مدت زمان یک نسل(T) و مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (DT) برآورد شد. براساس نتایج بهدستآمده مشخص شد، کلیۀ فراسنجههای جدول زندگی و رشد جمعیت زنبور پارازیتوئید در حلقۀ سوم غذایی در اثر تغییر رقم برنج در حلقۀ اول غذایی تغییر کرد و تفاوت معنادار آماری داشت. بررسی برآوردهای انجامگرفته برای مقادیر فراسنجههای یادشده نشان داد فراسنجههای جدول زندگی و رشد جمعیت زنبور T. brassicae روی ساقهخوارانی که از ارقام دیررس تغذیه کرده بودند، نسبت به ارقام زودرس در وضعیت مطلوبتری بودند. بیشترین مقدار امید به زندگی در اولین روز ظهور زنبور بالغ مربوط به رقم دیررس ندا با مقدار عددی 14/3 و کمترین مقدار در همان سن مربوط به رقم زودرس طارم محلی 69/2 بود. به همین ترتیب بیشترین مقدار نرخ ذاتی رشد جمعیت نیز 452/0 عدد نتاج ماده / ماده / روز بود. این مقدار مربوط به زنبورهایی بود که تخمهای ساقهخواران مورد استفاده برای پارازیتیسم آنها، دورۀ رشد و نمو خود را در نسل قبل روی رقم دیررس فجر سپری کرده بودند. کمترین مقدار فراسنجۀ یادشده در رقم زودرس فجر با مقدار عددی 442/0 عدد نتاج ماده / ماده / روز بود. بر این اساس مشخص شد تغییر ارقام گیاهی در حلقۀ اول غذایی میتواند فراسنجههای مهم زیستی و جمعیتی موجودات زندۀ حلقۀ سوم غذایی را بهطور مشخص متأثر سازد.
سمیه دهقان زاده؛ زهرا تنها معافی؛ کامران رهنما؛ علی زمان میرآبادی؛ رامین حیدری
چکیده
نماتد سیستی سویا Heterodera glycines یکی از مهمترین بیمارگرهای محدودکنندۀ عملکرد سویا (Glycine max (L.) Merr.) در بسیاری از کشورهای تولیدکنندة این محصول به شمار میآید. کاربرد منابع مقاومت یکی از روشهای مؤثر در کنترل نماتد سیستی سویا است. در این بررسی، بهمنظور شناسایی رگه (لاین)های مقاوم، واکنش 63 رقم و رگۀ سویا نسبت به نماتد سیستی سویا در شرایط ...
بیشتر
نماتد سیستی سویا Heterodera glycines یکی از مهمترین بیمارگرهای محدودکنندۀ عملکرد سویا (Glycine max (L.) Merr.) در بسیاری از کشورهای تولیدکنندة این محصول به شمار میآید. کاربرد منابع مقاومت یکی از روشهای مؤثر در کنترل نماتد سیستی سویا است. در این بررسی، بهمنظور شناسایی رگه (لاین)های مقاوم، واکنش 63 رقم و رگۀ سویا نسبت به نماتد سیستی سویا در شرایط اتاقک رشد و کشتزار بررسی شد. حساسیت یا مقاومت رگهها بر پایۀ شاخص نماتد مادۀ (Female Index) در رگۀ موردبررسی و رقم حساس استاندارد لی 74 بهصورت درصد تعیین شد. نتایج آزمونهای صحرایی نشان داد که از بین رگههای موردآزمایش، 5 رگه بهطور کامل مقاوم، 14 رگه به نسبت مقاوم، 22 رگه به نسبت حساس و 22 رگه بهطور کامل حساس بودند. بیشتر رگههای دارای واکنش مقاوم و به نسبت مقاوم، دورگهای ناشی از تلاقی رقم مقاوم کتول (DPX) نسبت به نماتد سیستی سویا با رقمهای رایج سویا بودند. با کشت رگههای دارای واکنش مقاوم و به نسبت مقاوم، در اتاقک رشد و مقایسة واکنش آنها نسبت به رقم حساس استاندارد، نتایج آزمایشهای صحرایی تأیید شد.
مهدی طوسی؛ آرش راسخ؛ نااویا اوساوا
چکیده
در این تحقیق فعالیت تولیدمثلی و همچنین پاسخ بویایی زنبور انگلواره (پارازیتویید)Lysiphlebus fabarum به حضور شکارگر درونرستهای، کفشدوزک Hippodamia variegata Goeze روی گیاه خیار آلوده به شتۀ جالیز Aphis gossypii بررسی شد. به این منظور افزون بر مقایسۀ میزان تغذیۀ کفشدوزک از شتههای بالغ سالم و انگلیشده (پارازیته)، ویژگیهای تولیدمثلی (درصد انگلی ...
بیشتر
در این تحقیق فعالیت تولیدمثلی و همچنین پاسخ بویایی زنبور انگلواره (پارازیتویید)Lysiphlebus fabarum به حضور شکارگر درونرستهای، کفشدوزک Hippodamia variegata Goeze روی گیاه خیار آلوده به شتۀ جالیز Aphis gossypii بررسی شد. به این منظور افزون بر مقایسۀ میزان تغذیۀ کفشدوزک از شتههای بالغ سالم و انگلیشده (پارازیته)، ویژگیهای تولیدمثلی (درصد انگلی شدن یا پارازیتیسم، درصد ظهور و نسبت جنسی) زنبور در سه لکۀ غذایی تنها شته، شته همراه با کفشدوزک و شته همراه با لاشههای شته بررسی شد. همچنین ترجیح زنبور در انتخاب سه لکۀ یادشده با آزمایش بویاییسنجی تعیین شد. تغذیۀ کفشدوزک از شتههای سالم در مقایسه با شتههای انگلیشده بیشتر بود (001/0>, P53/12=27و2F) و در میان لکههای غذایی، به نسبت درصد انگلی شدن در لکۀ حاوی کفشدوزک کمتر بود (03/0=, P99/6=42و2G). همچنین در آزمایشهای بویاییسنجی، زنبور بهطور معنیداری از انتخاب لکۀ حاوی شکارگر درونرستهای خودداری کرد (01/0=, P19=df , 40/6=2χ)، اما نتوانست حضور لاشههای شته را در لکۀ غذایی تشخیص دهد. در یک جمعبندی با توجه به دوری جستن زنبورهای مادۀ L. fabarum از کفشدوزک و ترجیح غذایی کفشدوزک، انتظار میرود که این زنبور بیشتر در لکههای بدون کفشدوزک فعال باشد و از سویی کفشدوزک نیز بیشتر از شتههای سالم تغذیه کند، امری که باعث کاهش شکارگری درونرستهای و بهبود کنترل شتۀ جالیز میشود.
اکبر جاهدی؛ ابراهیم محمدی گل تپه؛ ناصر صفایی
چکیده
گونههای مختلف فوزاریوم یک گروه از بیمارگرها هستند که سبب خسارت اقتصادی کمی و کیفی به پیاز میشوند. آلودگیهای فوزاریومی معمولاً از کشتزار شروع و تا مرحلۀ انبارداری ادامه مییابد. بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه و طبق پیاز در سراسر جهان وجود دارد و در چند سال اخیر در مناطق عمدۀ کشت پیاز و بهخصوص در استانهای آذربایجانشرقی ...
بیشتر
گونههای مختلف فوزاریوم یک گروه از بیمارگرها هستند که سبب خسارت اقتصادی کمی و کیفی به پیاز میشوند. آلودگیهای فوزاریومی معمولاً از کشتزار شروع و تا مرحلۀ انبارداری ادامه مییابد. بیماری پوسیدگی فوزاریومی ریشه و طبق پیاز در سراسر جهان وجود دارد و در چند سال اخیر در مناطق عمدۀ کشت پیاز و بهخصوص در استانهای آذربایجانشرقی و غربی گسترش زیادی پیدا کرده است و در حال حاضر مهمترین بیماری پیاز در کشور است. بهمنظور شناسایی تکمیلی عامل بیماری در مناطق عمدۀ کشت این محصول از آذربایجانشرقی (ایلخچی، آذرشهر، عجبشیر، بناب، ملکان، مرند، مراغه) و آذربایجانغربی (میاندوآب، خوی، سلماس) در تابستان 1391 از مزارع متعددی نمونهبرداری به عمل آمد. پس از انجام جداسازی و خالصسازی، درمجموع 140 جدایه خالصسازی گردید. از جدایههای خالصشده 80 جدایه جهت انجام آزمون بیماریزایی روی غده پیاز انتخاب شدند که 42 تا از جدایهها بیماریزا بودند. بر اساس ویژگیهای ریختشناختی (مورفولوژیکی) و دادههای مولکولی ناشی از تکثیر قطعۀ موردنظر بر اساس آغازگرهای اختصاصی گونهای درمجموع 9 گونه، F. oxysporum، F. proliferatum، F. redolens،F. subglutinans ، F. culmorum، F. avenaceum، F. crookwellens، F.nygamaiوF. solani شناسایی شدند. از بین 42 جدایۀ مورد بررسی 28/14درصد جدایهها پرآزاری شدید (بالای 60%)، 19/26درصد پرآزاری بهنسبت شدید (بین60-50%)، 48/40% پرآزاری متوسط (50-40%) و در نهایت 05/19درصد جدایهها پرآزاری ضعیف (40-30%) از خود نشان دادند. از 42 جدایۀ مورد مطالعه گونۀ Fusarium subglutinans، با فراوانی 38/2 درصد و پرآزاری درصد 43 در گروه C، گونهF. culmorum ، با فراوانی 14/7 درصد و پرآزاری 50درصد در گروه B قرار گرفتند که برای اولین بار از روی پیاز از این مناطق گزارش میشوند.
مرضیه قباخلو؛ اکبر دیزجی؛ احد یامچی؛ حشمت رحیمیان
چکیده
ویروئید اگزوکورتیس مرکبات Citrus exocortis viroid (CEVd)، عامل یکی از بیماریهای مهم اقتصادی به نام اگزوکورتیس مرکبات است. در این پژوهش، چندشکلی توالی نوکلئوتیدی و ساختار جمعیت CEVd در دو میزبان متحمل و حساس (به ترتیب، نارنج (Citrus aurantium L.) و سیترنج ((Poncirus trifoliata (L.) Raf. × C. sinensis (L.)) بررسی شد. رونوشت تمام طول برآمده از جدایۀ ایرانی CEVd-S1 در شرایط درون ...
بیشتر
ویروئید اگزوکورتیس مرکبات Citrus exocortis viroid (CEVd)، عامل یکی از بیماریهای مهم اقتصادی به نام اگزوکورتیس مرکبات است. در این پژوهش، چندشکلی توالی نوکلئوتیدی و ساختار جمعیت CEVd در دو میزبان متحمل و حساس (به ترتیب، نارنج (Citrus aurantium L.) و سیترنج ((Poncirus trifoliata (L.) Raf. × C. sinensis (L.)) بررسی شد. رونوشت تمام طول برآمده از جدایۀ ایرانی CEVd-S1 در شرایط درون شیشهای جهت آلودهسازی مکانیکی نهالها استفاده شد. تنوع ژنتیکی جمعیتهای CEVd با بهکارگیری چندشکلی فضایی تکرشتهای (SSCP) و توالییابی نوکلئوتیدی تعیین شد. بررسی ژنوم ویروئید همسانهسازیشده در این دو میزبان، تأثیر گونۀ میزبان بر تغییرهای ژنتیکی جمعیت برآمده از یک جدایۀ CEVd را آشکار کرد. نتیجههای این پژوهش نشان دادند که ساختار جمعیتی ویروئید اگزوکورتیس مرکبات در دو میزبان حساس و متحمل متفاوت و در میزبان متحمل متنوعتر از میزبان حساس است. بررسی ساختار ثانویۀ ترمودینامیکی واریانتها نشان داد که تغییرهای شناساییشده در ژنوم ویروئید در این پژوهش تأثیر چشمگیری در ساختار کلی میلهای شکل ویروئید نداشته است.
مژگان قلی زاده وزوانی؛ حسین دشتی؛ روح اله صابری ریسه؛ محمد رضا بی همتا
چکیده
بیماری پاخورۀ گندم با عامل (Gaeumannomyces graminis var. tritici) یکی از بیماریهای زیانبار ریشۀ گندم در سراسر جهان است. تابهحال رقم مقاومی نسبت به این بیماری در ذخایر توارثی (ژرمپلاسم) گندم نان معرفی نشده است. در این بررسی 416 ژنوتیپ گندم نان، تهیهشده از نقاط مختلف ایران و خارج از کشور، در برابر جدایۀ T-41 این قارچ ارزیابی گلخانهای شدند. وزن ...
بیشتر
بیماری پاخورۀ گندم با عامل (Gaeumannomyces graminis var. tritici) یکی از بیماریهای زیانبار ریشۀ گندم در سراسر جهان است. تابهحال رقم مقاومی نسبت به این بیماری در ذخایر توارثی (ژرمپلاسم) گندم نان معرفی نشده است. در این بررسی 416 ژنوتیپ گندم نان، تهیهشده از نقاط مختلف ایران و خارج از کشور، در برابر جدایۀ T-41 این قارچ ارزیابی گلخانهای شدند. وزن خشک ریشه، ساقه و کل زیتوده (بیوماس)، ارتفاع، شاخص نشانههای بیماری، شدت بیماری، وزن دانه در خوشه و شمار دانه در خوشه اندازهگیری شدند. تجزیۀ واریانس صفات نشانگر اختلاف بسیار معنیدار بین ژنوتیپها بود. ژنوتیپهای پاییزه مقاومتر از بهارهها بودند. در بعضی از ژنوتیپها نظام ریشهای تیمارهای آلوده بهطور شایانتوجهی گسترش یافته بود و ریشههای اضافی در رویارویی با بیماری ایجادشده و بعضی از ژنوتیپهای پاییزۀ آلوده در گلخانه بدون رفع نیاز سرمایی آنها به خوشه رفتند. احتمال دارد قارچ عامل بیماری سبب بهارهسازی بعضی از ژنوتیپهای پاییزه شده و وزن خشک ریشه همبستگی منفی و معنیداری ***510/0-=r) با شدت بیماری داشت. ژنوتیپها بر پایۀ میانگین نمرۀ بیماری به شش گروه تقسیم شدند؛ بنابراین یازده ژنوتیپ در گروه کامل مقاوم، 59 ژنوتیپ در گروه مقاوم، 64 ژنوتیپ در گروه نیمه مقاوم، 105 ژنوتیپ در گروه نیمه حساس، 104 ژنوتیپ در گروه حساس و 73 ژنوتیپ در گروه کامل حساس قرار داده شدند.
علیرضا بلندنظر؛ محمد قدمیاری؛ محمدرضا معمارزاده؛ جلال جلالی سندی؛ مریم ذولفقاری
چکیده
برخی اسانسها و عصارههای گیاهی دارای خواص حشرهکشی مطلوبی علیه سفیدبالک پنبه میباشند. در این مطالعه سمیت اسانسهای رزماری، نعناع فلفلی، اکالیپتوس و عصاره آویشن باغی فرمولهشده بهصورت جداگانه در تویین80 و به شکل نانوامولسیون روی پورههای سن دو سفیدبالک پنبه بررسی گردید. آزمونهای زیستسنجی بهروش غوطهورسازی برگهای ...
بیشتر
برخی اسانسها و عصارههای گیاهی دارای خواص حشرهکشی مطلوبی علیه سفیدبالک پنبه میباشند. در این مطالعه سمیت اسانسهای رزماری، نعناع فلفلی، اکالیپتوس و عصاره آویشن باغی فرمولهشده بهصورت جداگانه در تویین80 و به شکل نانوامولسیون روی پورههای سن دو سفیدبالک پنبه بررسی گردید. آزمونهای زیستسنجی بهروش غوطهورسازی برگهای حاوی پوره سن دو انجام و مقادیر LC50 تخمین زده شد. مقادیر LC50 اسانسهای رزماری، نعناع فلفلی، اکالیپتوس و عصاره آویشن باغی در تویین80 به ترتیب 4198، 3925، 4312، 9626 و میزان LC50 نانوامولسیون اینترکیبات بهترتیب 2759، 2987، 3189، 5659 میلیلیتر بر لیتر بهدست آمد. نتایج نشان داد که نانوامولسیون اسانسهای رزماری و نعناع فلفلی بیشترین سمیت را روی پورههای مذکور دارند. همچنین در این تحقیق اثرات مخلوط اسانسها و عصاره گیاهی فرمولهشده روی برخی تغییرات بیوشیمیایی و آنزیمی سفیدبالک پنبه در حشرات تیمارشده با غلظت LC50 تیمار T1 (امولسیون ترکیبشده از سه اسانس و عصاره فوق)، تیمار T2 (امولسیون بر پایه عصاره آویشن باغی) و تیمار T3 (امولسیون ترکیبشده از سه اسانس فوق) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیمهای استرازی و گلوتاتیوناس- ترانسفرازی تحت تأثیر تیمارهای T1، T2 وT3 افزایش یافت؛ درصورتیکه میزان فعالیت آنزیم استیلکولیناستراز تغییر معنیداری را نشان نداد. میزان ذخایر انرژی (چربی، کربوهیدرات و پروتئین کل) در تیمار T1 وT3 نسبت به تیمار T2 و شاهد، کاهش معنیداری داشتند؛ هرچند که میزان گلیکوژن کل تغییر معنیداری را بین تیمارها و شاهد نشان نداد. بنابراین تیمارهای T1 و T3، با القای سمزدایی در برخی از آنزیمهای سمزدا و کاهش بعضی از ذخایر انرژی، اثر بیشتری را روی پارامترهای بیوشیمیایی پورههای سن دو سفیدبالک پنبه نشان میدهند.
مجید جعفری؛ احمد معینی؛ مسعود شمس بخش
چکیده
ویروس موزاییک شلغم (Turnip mosaic virus, TuMV) متعلق به جنس Potyvirus و خانواده Potyviridae، یکی از ویروسهای شایع مزرعههای کلزا در ایران است و تاکنون لاین یا رقم تجاری مقاومی به آن در کشور گزارش نشده است. در این پژوهش، امکان ایجاد مقاومت به TuMV در لاین کلزای تراریختۀ حاوی قطعه کوتاهی از ژن رمزکنندۀ پروتئین پوششی ویروس بررسی شد. بدین منظور توالی ...
بیشتر
ویروس موزاییک شلغم (Turnip mosaic virus, TuMV) متعلق به جنس Potyvirus و خانواده Potyviridae، یکی از ویروسهای شایع مزرعههای کلزا در ایران است و تاکنون لاین یا رقم تجاری مقاومی به آن در کشور گزارش نشده است. در این پژوهش، امکان ایجاد مقاومت به TuMV در لاین کلزای تراریختۀ حاوی قطعه کوتاهی از ژن رمزکنندۀ پروتئین پوششی ویروس بررسی شد. بدین منظور توالی 130 نوکلئوتیدی از ژن رمزکنندۀ پروتئین پوششی در حامل pFGC5941 در جهتهای سنس و آنتیسنس بهطور مستقل همسانهسازی شد و با استفاده از Agrobacterium tumefaciens سویۀ LBA4404 به دمبرگ کوتیلدونی لاین کلزای Hayola R-Line 401 منتقل شد. گزینش و تأیید گیاهان تراریختۀ T0 و T1 با استفاده از آزمونهای PCR و مقاومت به علفکش گلوفوسینت آمونیوم (نشانگر) در شرایط گلخانه انجام شد. پس از مایهزنی ویروس به گیاهان لاین T1 ارزیابی واکنش با استفاده از سامانۀ نمرهدهی انجام شد. نتایج نشان داد که تمام گیاهان تراریخته حاوی سازۀ سنس هیچگونه مقاومتی را نشان ندادند درحالیکه تعدادی از گیاهان تراریختۀ حاوی سازۀ آنتیسنس سطوح متفاوتی از مقاومت شامل تأخیر در ظهور علائم به همراه کاهش شدت علائم (0 تا 30 درصد نتاج نسل T1) و یا بهبودی (10 تا 66 درصد نتاج نسل T1) را نشان دادند. این اولین گزارش از افزایش مقاومت به TuMV از راه انتقال یک توالی کوتاه ویروسی در جهت آنتیسنس در کلزا است.
پژمان تاج میری؛ سید علی اصغر فتحی؛ علی گلی زاده؛ قدیر نوری قنبلانی
چکیده
سوسک کلرادوی سیبزمینی، Leptinotarsa decemlineata (Say) (Col.: Chrysomelidae)، مهمترین آفت برگخوار گیاه سیبزمینی در ایران است. در این پژوهش تنوع گونهای و فراوانی شکارگرهای خاکزی و تراکم تخمها، لاروها و حشرات کامل سوسک کلرادوی سیبزمینی در ردیفهای سیبزمینی واقع در فاصلههای 5، 10، 15 و 20 متری از یونجهزار (در کشتزار سیبزمینی مجاور یونجهزار) ...
بیشتر
سوسک کلرادوی سیبزمینی، Leptinotarsa decemlineata (Say) (Col.: Chrysomelidae)، مهمترین آفت برگخوار گیاه سیبزمینی در ایران است. در این پژوهش تنوع گونهای و فراوانی شکارگرهای خاکزی و تراکم تخمها، لاروها و حشرات کامل سوسک کلرادوی سیبزمینی در ردیفهای سیبزمینی واقع در فاصلههای 5، 10، 15 و 20 متری از یونجهزار (در کشتزار سیبزمینی مجاور یونجهزار) به همراه شاهد (کشتزار سیبزمینی تنها) در منطقة اردبیل در دو سال 1393 و 1394 بررسی شد. در این تحقیق، در کشتزار سیبزمینی شاهد هشت گونه شکارگر خاکزی و در کشتزار سیبزمینی مجاور یونجهزار چهارده گونه شکارگر خاکزی با استفاده از تلههای گودالی گردآوری و شناسایی شدند که در بین آنها عنکبوتها و سوسکهای خانوادة Carabidae فراوانی بیشتری داشتند. شاخص تنوع شانون (H’) برای شکارگرهای خاکزی در هر یک از ردیفهای سیبزمینی واقع در 5، 10، 15 و 20 متری از یونجهزار (در کشتزار سیبزمینی مجاور یونجهزار) بهطور معنیداری بیشتر از کشتزار سیبزمینی شاهد بود. در هر دو سال، فراوانی عنکبوتها و سوسکهای خانوادة Carabidae با افزایش فاصلة ردیفهای سیبزمینی از یونجهزار بهطور معنیداری کاهش یافت. در مقابل، تراکم تخمها، لاروها و حشرات کامل سوسک کلرادوی سیبزمینی با افزایش فاصلة ردیفهای سیبزمینی از یونجهزار افزایش یافت. بنابراین، میتوان به کشاورزان توصیه کرد که از کشت نواری سیبزمینی و یونجه (با عرض نوارهای سیبزمینی بیشینه تا 10 متر) در برنامههای مدیریت تلفیقی سوسک کلرادوی سیبزمینی استفاده کنند.
گیتی قاضی سلطانی؛ شهزاد ایرانی پور؛ ابراهیم ابراهیمی
دوره 41، شماره 2 ، اسفند 1389، ، صفحه 179-186
چکیده
زنبورهای خانواده Sphecidae از خانوادههای بزرگ و مهم بالغشاییان هستند که همگی شکارگران انفرادی سایر بندپایان میباشند و در کنترل کمپلکس آفات نقش دارند. در این مطالعه با استفاده از تور حشرهگیری، تلههای مالیز و لگنی اقدام به جمعآوری زنبورهای مذکور در سطح استان آذربایجان شرقی گردید. بیست گونه از زنبورهای خانواده Sphecidae (زیرخانوادههای ...
بیشتر
زنبورهای خانواده Sphecidae از خانوادههای بزرگ و مهم بالغشاییان هستند که همگی شکارگران انفرادی سایر بندپایان میباشند و در کنترل کمپلکس آفات نقش دارند. در این مطالعه با استفاده از تور حشرهگیری، تلههای مالیز و لگنی اقدام به جمعآوری زنبورهای مذکور در سطح استان آذربایجان شرقی گردید. بیست گونه از زنبورهای خانواده Sphecidae (زیرخانوادههای Philanthinae Nyssoninae, Larrinae, Astatinae, Pemphredoninae) جمعآوری و شناسایی شدند که شناسایی هفت مورد از آنها در سطح جنس میسر گردید. در بین آنها دو گونه Psenulus pallipes Panzer و Cerceris rybyensis (Linnaeus) و جنس Diploplectron W. Fox برای اولین بار از ایران گزارش میشوند. کلیدهای شناسایی جنسها و گونههای موجود، همراه با شکل و تصویر ارایه شده است.
قاسم فدوی خلاجلو؛ عصمت مهدیخانی مقدم؛ حمید روحانی
چکیده
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع گوجهفرنگی استان خراسان شمالی، طی سالهای 1388و 1389 تعداد 120 نمونه خاک از فراریشۀ گوجهفرنگی جمعآوری شد. نماتدهای موجود در خاک با استفاده از روش الک و سانتریفیوژ استخراج گردید. سپس نماتدهای استخراجشده به گلیسیرین منتقل شد و پس از تهیۀ اسلایدهای دائمی با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی ...
بیشتر
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع گوجهفرنگی استان خراسان شمالی، طی سالهای 1388و 1389 تعداد 120 نمونه خاک از فراریشۀ گوجهفرنگی جمعآوری شد. نماتدهای موجود در خاک با استفاده از روش الک و سانتریفیوژ استخراج گردید. سپس نماتدهای استخراجشده به گلیسیرین منتقل شد و پس از تهیۀ اسلایدهای دائمی با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی شد. نماتدهای انگل گیاهی بر اساس صفات ریختشناسی و ریختسنجی و با استفاده از منابع مختلف شناسایی گردیدند. در بین جنسهای شناساییشده، تنوع زیادی در نماتدهای مربوط به جنس Ditylenchus مشاهده شد. در این تحقیق سه گونه از جنس Ditylenchus شامل گونههای D. acutatus، D. medicaginis و D. tenuidens شناسایی شد که دو گونۀ D.acutatusوD. tenuidens برای اولین بار از ایران گزارش میشوند.
محمود ریاحی؛ پریسا طاهری؛ مجتبی ممرآبادی
چکیده
لکۀ قهوهای آلترناریایی و پوسیدگی سیاه پس از برداشت میوه جزو بیماریهای مهم درختان مرکبات هستند. این بیماریها ناشی از گونه های بیماریزای قارچ Alternaria بوده و میتوانند آسیب و زیان اقتصادی به درختان حساس مرکبات و میوه های انبارشده وارد کنند. هدف از انجام این تحقیق شناخت گونه های بیماریزای این قارچ و معرفی رقمهای ...
بیشتر
لکۀ قهوهای آلترناریایی و پوسیدگی سیاه پس از برداشت میوه جزو بیماریهای مهم درختان مرکبات هستند. این بیماریها ناشی از گونه های بیماریزای قارچ Alternaria بوده و میتوانند آسیب و زیان اقتصادی به درختان حساس مرکبات و میوه های انبارشده وارد کنند. هدف از انجام این تحقیق شناخت گونه های بیماریزای این قارچ و معرفی رقمهای مقاوم به این بیماری در درختان پرتقال است. به همین منظور نمونه های مشکوک به بیماری آلترناریایی از باغهای این دو استان گردآوری و در آزمایشگاه، در محیطهای PDA و PCA کشت شدند. سپس این قارچها با توجه به ویژگیهای ریختشناختی (مورفولوژیکی)، طبق کلید گونههای آلترناریا شناسایی شدند. همچنین بهمنظور تأیید درستی شناسایی ریختشناختی، شناسایی مولکولی با استفاده از آغازگر (پرایمر)های عمومی ITS1 و ITS4 و توالییابی محصول واکنش زنجیرهای پلیمراز انجام شد. از بین 45 جدایۀ بهدستآمده، 28 جدایه متعلق به گونۀ A. alternata، 12 جدایه مربوط به A. dumosa و 5 جدایه ازA. atra شناسایی شدند. برای ارزیابی بیماریزایی جدایه ها، از چهار رقم پرتقال شامل تامسون ناول، یافا شیرین، خونی سانگین و والنسیا استفاده شد. آزمون بیماریزایی با استفاده از سوسپانسیون اسپور با غلظت 105 اسپور در میلی لیتر روی برگ، میوه و نهال انجام گرفت. نتایج بررسیها نشان داد، جدایههای این سه گونه توانستند در رقمهای تامسون، یافا و والنسیا بیماری ایجاد کنند. اما رقم سانگین در آزمون بیماریزایی روی برگ، میوه و نهال بهکلی مقاوم بوده و جدایههای آلترناریای بهدستآمده نتوانستند بیماری روی این رقم ایجاد کنند. بنابراین رقم سانگین بهعنوان رقم مقاوم به گونههای آلترناریای بیماریزا در پرتقال معرفی شد.
محسن فرزانه؛ مسعود احمدزاده؛ علیرضا قاسم پور؛ منصوره میر ابوالفتحی؛ محمد جوان نیکخواه؛ عباس شریفی تهرانی
چکیده
آفلاتوکسین بهعنوان یکی از خطرناکترین توکسینهای قارچی برای انسان و دام محسوب میشود. آلودگی محصولات کشاورزی به آفلاتوکسین، سبب زیان اقتصادی در کشاورزی، صنایع غذایی و دامی میشود. در طبیعت میکروارگانیسمهایی وجود دارند که با مکانیسمهای مختلف، قادر به کاهش این آلودگی در محصولات کشاورزی هستند. در این راستا نحوه تأثیر چهار ...
بیشتر
آفلاتوکسین بهعنوان یکی از خطرناکترین توکسینهای قارچی برای انسان و دام محسوب میشود. آلودگی محصولات کشاورزی به آفلاتوکسین، سبب زیان اقتصادی در کشاورزی، صنایع غذایی و دامی میشود. در طبیعت میکروارگانیسمهایی وجود دارند که با مکانیسمهای مختلف، قادر به کاهش این آلودگی در محصولات کشاورزی هستند. در این راستا نحوه تأثیر چهار جدایه از Bacillus subtilis در کاهش آفلاتوکسین Aspergillus flavus در شرایط آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد جدایه BsP1 با جلوگیری کامل از تولید بیومس قارچ در محیط کشت مایع PDB بیشترین تأثیر را نشان داده و جدایههای BsP4، BsP5 و BsP38 به ترتیب با 88/58، 41/27 و 03/29 درصد کاهش بیومس قارچ و متعاقباً باعث کاهش 85/86، 80/21 و 16/26 درصدی میزان آفلاتوکسین B1 نسبت به شاهد بدون باکتری شدند و به عبارتی همبستگی منفی معنیداری بین میزان کاهش بیومس قارچ با مقدار آفلاتوکسین B1 تولید شده مشاهده شد. تأثیر باکتریها در پاکسازی آفلاتوکسین اضافه شده به محیط کشت نشان داد که هیچ یک از جدایهها قادر به پاکسازی آفلاتوکسین B1 پس از سه روز نبوده اما پس از پنج روز جدایه BsP1 باعث پاکسازی کامل آفلاتوکسین شد. سلولهای هیچ یک از چهار جدایه باکتری نقشی در جذب سطحی آفلاتوکسین B1 نداشتند و فقط متابولیتهای خارج سلولی جدایه BsP1 در تجزیه آفلاتوکسین B1 نقش قابل توجهای داشت. این نتایج نشان میدهد که جدایههای امید بخش B. subtilis عمدتاً با دو مکانیزم آنتیبیوز و تجزیه در کنترل آفلاتوکسین محصولات کشاورزی مؤثر هستند.
مریم شهبازی؛ سید علی اکبر بهجتنیا؛ محمود عالیچی؛ وحید رومی؛ کرامتالله ایزدپناه
چکیده
سفیدبالک پنبه (Bemisia tabaci) گونهای مرکب و پیچیده با بیش از 20 بیوتیپ شناختهشده در جهان است. به منظور تعیین بیوتیپهای این آفت در استان فارس از جمعیتهای سفیدبالک مزارع پنبه و فلفل در شیراز، کفترک، مهارلو، فسا و خیر استهبان طی سالهای 1389-1388 نمونهبرداری شد. بر اساس دادههای آزمون RAPD-PCR الگوی بیشتر نمونههای B. tabaci با الگوی بیوتیپ B مطابقت ...
بیشتر
سفیدبالک پنبه (Bemisia tabaci) گونهای مرکب و پیچیده با بیش از 20 بیوتیپ شناختهشده در جهان است. به منظور تعیین بیوتیپهای این آفت در استان فارس از جمعیتهای سفیدبالک مزارع پنبه و فلفل در شیراز، کفترک، مهارلو، فسا و خیر استهبان طی سالهای 1389-1388 نمونهبرداری شد. بر اساس دادههای آزمون RAPD-PCR الگوی بیشتر نمونههای B. tabaci با الگوی بیوتیپ B مطابقت داشت. الگوی بیوتیپ Cv نیز مشاهده شد و الگوی دیگری نیز مشاهده گردید که به الگوهای تعریفشده برای بیوتیپهای B، Q و Cv شباهت نداشت. ترادف نوکلئوتیدی سیتوکروم اکسیداز I میتوکندریایی نشان داد که همۀ نمونههای B. tabaci تحت مطالعه در این تحقیق در گروه بیوتیپ B قرار میگیرند که به نمونههای ایرانی 2/94 تا 100 درصد و به نمونههای بیوتیپهای دیگر B. tabaci موجود در بانک ژن 9/84 تا 2/93 درصد شباهت دارند. مطالعات تبارشناسی نشان داد نمونههای ایرانی بیوتیپ B در دو زیرگروه جدا از هم و مجزا از نمونههای بیوتیپ B دیگر کشورها قرار میگیرند. در بین 11 گروه اصلی و 24 زیرگروه ژنتیکی جدید که اخیراً برای B. tabaci تعریف شده، نمونههای ایرانی B. tabaci در گروه آفریقا/ خاورمیانه/ آسیای صغیر و در زیرگروهMiddle East/Asia Minor 1 قرار گرفتند.
فرید بیکی؛ حشمت اله رحیمیان؛ ابراهیم محمدی گل تپه؛ مسعود شمس بخش؛ علی برزگر؛ آنتونی بوسکت؛ النا گارسیا والدس؛ جرج لالوکات
چکیده
بیماری بلاست، یکی از مهمترین بیماریهای مرکبات در شمال کشور است که به وسیله دو گونه Pseudomonas ایجاد میشود. به منظور بررسی پراکنش گونههای عامل یا همراه بیماری در مناطق مختلف استان مازندران و مناطقی از استانهای گیلان و گلستان و نیز بررسی تنوع فنوتیپی و تفاوت در پرآزاری، جدایههای بیمارگر در سالهای89-1387 از درختان آلوده جمعآوری ...
بیشتر
بیماری بلاست، یکی از مهمترین بیماریهای مرکبات در شمال کشور است که به وسیله دو گونه Pseudomonas ایجاد میشود. به منظور بررسی پراکنش گونههای عامل یا همراه بیماری در مناطق مختلف استان مازندران و مناطقی از استانهای گیلان و گلستان و نیز بررسی تنوع فنوتیپی و تفاوت در پرآزاری، جدایههای بیمارگر در سالهای89-1387 از درختان آلوده جمعآوری شدند. پس از جدا و خالصسازی و اثبات بیماریزائی روی برگهای نارنج (Citrus aurantium)، 115 جدایه بیماریزا بهدست آمد. بر اساس خصوصیات بیوشیمیائی، جدایهها در 16 گروه مجزا قرار گرفتند. جدایهها در تولید لوان، لهانیدن برشهای سیبزمینی و آرژینین دیهیدرولاز متغیر، در ایجاد فوق حساسیت در توتون مثبت و در آزمون تولید اکسیداز منفی بودند. تعدادی از گروهها با وصف داشتن توانائی در لهانیدن ورقههای سیبزمینی، شباهت چندانی با P. viridiflava نداشتند. بر پایه ویژگیهای بیوشیمیائی، جــدایههای گــروههای XII الی XVI (حدود 39% کل جدایهها)، بــه عنوان جدایههــای P. syringae، و جــدایههای گروه XI (حدود 3% کل جــدایهها)، به عنــوان جــدایههای P .viridiflava ، شناسائی شدند. سایر جدایهها تفاوتهای بیشتری با این دو گروه داشته و شناسایی آنها نیاز به بررسیهای تکمیلی دارد. در ارزیابی دامنه پرآزاری جدایهها در نارنج، پرتقال واشنگتن ناول(C. sinensis, Washington navel) و آلمو(C. macrophylla)، بین جدایههای گروههای مختلف بیمارگر، درجات متغیری از پرآزاری دیده شد.
سیده بهاره احمدی تولمی؛ جلال جلالی سندی؛ محمد قدمیاری؛ سید اکبر خداپرست؛ نادر حسن زاده؛ فریدون پاداشت دهکایی
دوره 40، شماره 1 ، شهریور 1388
چکیده
در این بررسی اثرات ضد قارچی عصاره شش گیاه بومی و خودرو شامل آقطی، زیتون تلخ، سرخس، گندواش، هفت بند و مرزه روی Magnaporthe grisea، عامل بیماری بلاست برنج در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. تأثیر عصارههای الکلی (اتانلی و متانولی) برگهای تازه جمعآوری شده در جلوگیری از رشد شعاعی میسلیوم قارچ در ...
بیشتر
در این بررسی اثرات ضد قارچی عصاره شش گیاه بومی و خودرو شامل آقطی، زیتون تلخ، سرخس، گندواش، هفت بند و مرزه روی Magnaporthe grisea، عامل بیماری بلاست برنج در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. تأثیر عصارههای الکلی (اتانلی و متانولی) برگهای تازه جمعآوری شده در جلوگیری از رشد شعاعی میسلیوم قارچ در محیط غذایی PDA در داخل تشتک پتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصارههای بکار رفته میتواند اثر بازدارندگی روی رشد قارچ داشته باشند به طوری که در بین عصارههای اتانولی آزمایششده گندواش کمترین ED50 (Effective dose) را داشت و موثرترین عصاره بود. عصارههای اتانولی از موثرترین تا کماثرترین آنها بر اساس میزان ED50 به ترتیب گندواش، آقطی، سرخس، هفتبند، زیتون تلخ و مرزه اندازهگیری شد. همچنین مشاهده شد که در بین عصارههای متانولی آزمایش شده آقطی و گندواش کمترین ED50 را داشته و بیشترین تاثیر را روی قارچ نشان دادند. ED50 عصارههای متانولی سرخس، هفتبند، مرزه و زیتون تلخ با ED50 آقطی اختلاف معنیداری داشتند. عصارههای متانولی از موثرترین تا کماثرترین آنها به ترتیب گندواش، آقطی، هفتبند، مرزه، زیتون تلخ و سرخس اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، که ED50 عصارههای متانولی و اتانولی اختلاف معنیداری در سطح 5% نداشتند. فقط در مورد سرخس، تاثیر بازدارندگی عصاره اتانولی بیشتر از عصاره متانولی آن بود، به طوری که ED50 عصاره متانولی 65/2 برابر ED50 عصاره اتانولی آن
میباشد.
ولی اله مهدی زاده؛ ناصر صفایی؛ ابراهیم محمدی گل تپه؛ نتهازلکویتل پرز؛ محمدعلی آقاجانی
دوره 40، شماره 2 ، بهمن 1388
چکیده
قارچ ماکروفومینا یک بیمارگر خاکزاد و عامل بیماری پوسیدگی ذغالی، با پراکنش جهانی و دامنه میزبانی بیش از 500 گونه گیاهی میباشد. جهت بررسی تنوع ژنتیکی و اختصاصیت میزبانی این قارچ در ایران از گیاهان دارای علایم و نشانههای بیماری از استانهای تهران، قزوین، گرگان، سمنان، خراسان، همدان، آذربایجان شرقی، زنجان، خوزستان، مرکزی، فارس،کهکیلویه ...
بیشتر
قارچ ماکروفومینا یک بیمارگر خاکزاد و عامل بیماری پوسیدگی ذغالی، با پراکنش جهانی و دامنه میزبانی بیش از 500 گونه گیاهی میباشد. جهت بررسی تنوع ژنتیکی و اختصاصیت میزبانی این قارچ در ایران از گیاهان دارای علایم و نشانههای بیماری از استانهای تهران، قزوین، گرگان، سمنان، خراسان، همدان، آذربایجان شرقی، زنجان، خوزستان، مرکزی، فارس،کهکیلویه و بویر احمد، اصفهان، یزد، کرمان و هرمزگان طی سالهای 86 و 87 نمونهبرداری شد. پس از جداسازی و خالص سازی قارچ، 52 جدایه از 24 میزبان و از 12 استان جداسازی و با استفاده از خصوصیات ظاهری و آغازگر اختصاصی گونه شناسایی شدند. تنوع ژنتیکی جدایهها با استفاده از نشانگر ISSR بررسی شد. از میان 9 آغازگر مورد استفاده، 6 آغازگر داری وضوح، تکرارپذیری و تعداد باندهای پلیمورفیک بودند و در آنالیزهای بعدی مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل خوشهای دادههای حاصل از الگوی باندی مربوط به تلفیق آغازگرها با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش UPGMA، در سطح تشابه60 درصد، جدایهها را در چهار گروه قرار داد. گروه اول شامل 76/5 درصد جدایهها شامل جدایههای شاهدانه از کاشان و اصفهان بود. گروه دوم شامل53/68 درصد جدایهها بود. هر سه جدایه کیوی، تمام جدایههای سویا، جدایه خربزه، جدایه زیتون، ذرت و بامیه در کنار هم در داخل این گروه قرار گرفتند. کنار هم قرار گرفتن همه جدایههای گلستان از میزبانهای ذرت، سورگوم، کیوی، سویا و گل جعفری با 64 درصد تشابه و همچنین جدایههای قزوین از میزبانهای کدو و گوجه فرنگی با 100 درصد تشابه در این گروه ممکن است به علت نزدیکی منشا جغرافیایی آنها باشد. گروه سوم شامل 47/13 درصد جدایه شامل جدایههای بقولات و کدوییان و بیشتر از مناطق خشک بودند. دو جدایه ماش کرمان با 88 درصد تشابه در کنار هم داخل این گروه قرار گرفتند. جدایههای خیار قم، خیار تهران-کرج، طالبی کاشان، لوبیای قزوین، لوبیای خراسان با 75 درصد تشابه در کنار هم در این گروه قرار گرفتند. گروه چهارم شامل 23/19درصد جدایه شامل خانواده سیبزمینی، بقولات و کدوییان بود و فاقد گروهبندی جغرافیایی بودند. جدایه طالبی فارس و طالبی خراسان با 60 درصد تشابه و گوجهفرنگی قم و بادمجان هرمزگان با 66 درصد تشابه و جدایههای کنجد کرمان و کنجد کاشان با 90 درصد تشابه و سه جدایه آفتابگردان از مرکزی، فارس و خوزستان با 61 درصد تشابه در این گروه قرار گرفتند. نتایج ما بر اساس این نشانگر نشان می دهد که تنوع ژنتیکی ...
شیوا اصولی؛ کریم حداد ایرانی نژاد؛ محمد مقدم؛ رحیم تیشه زن
دوره 39، شماره 1 ، اسفند 1387
چکیده
ویژگیهای زیستی کنه تارتن دو لکهای T. urticae Koch در پرورش آن بر روی نه رقم گوجه فرنگی (7رقم زراعی و 2رقم گلخانهای)، در شرایط آزمایشگاهی با دمای C?1±27، رطوبت نسبی5 ±65 درصد و دورهی نوری 16:8ساعت (L:D) با استفاده از روش دیسکهای برگی در مرحله میوهدهی، بررسی گردید. در این مطالعه اثرات تغذیه از ارقام گوجه فرنگی مشتمل بر لانگ شلف لایف، ...
بیشتر
ویژگیهای زیستی کنه تارتن دو لکهای T. urticae Koch در پرورش آن بر روی نه رقم گوجه فرنگی (7رقم زراعی و 2رقم گلخانهای)، در شرایط آزمایشگاهی با دمای C?1±27، رطوبت نسبی5 ±65 درصد و دورهی نوری 16:8ساعت (L:D) با استفاده از روش دیسکهای برگی در مرحله میوهدهی، بررسی گردید. در این مطالعه اثرات تغذیه از ارقام گوجه فرنگی مشتمل بر لانگ شلف لایف، مرن (ارقام گلخانهای) و ردکلود، وسترن رد، امپریال، بومی یزد، بومی مازندران، بومی آذربایجان غربی و بومی خراسان (ارقام زراعی) به عنوان گیاه میزبان روی طول دوره جنینی تخم، تعدادکلتخم تولیدی، تعداد تخم تولیدی در روز، درصد تلفات تخم، طول دوره تخم ریزی، طول دوره قبل از تخم ریزی، طول دوره بعد از تخم ریزی، طول دوره لاروی، درصد تلفات لاروی، طول مرحله پورگی سن اول، درصد تلفات مرحله پورگی سن اول، طول مرحله پورگی سن دوم، درصد تلفات مرحله پورگی سن دوم، طول عمرکنه بالغ ماده، طول عمرکنه بالغ نر، نسبت جنسی(ماده/ کل)، زمان لازم جهت تکمیل نسل از تخم تا تخم، طی دو نسل کنه بررسی گردید. در این پژوهش از طرح اسپلیت پلات بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در این پژوهش استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که تنها در مورد نسبت جنسی میان ارقام مختلف و طی هر دو نسل تفاوت معنیداری وجود ندارد. با انجام مقایسه میانگین، تعیین درصد انحراف از میانگین کل و محاسبه ضریب همبستگی در ارتباط با 16 ویژگی زیستی کنه دولکهای، ترتیب ارقام مختلف گوجهفرنگی براساس فراهم آوردن شرایط نامناسب برای کنه تارتن به این صورت بود: مرن، یزد، مازندران، خراسان، امپریال، وسترن رد، لانگ شلف لایف، آذربایجان غربی و ردکلود. همچنین مطابق نتایج این بخش تفاوت بین ارقام در نسل دوم مشهود تراز نسل اول بود. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه کلاستر و درصد انحراف از میانگین کلاسترهای حاصل از این تجزیه، در نسلهای اول و دوم کنه در مرحله میوهدهی گیاه، ارقام ردکلود، آذربایجان غربی، لانگ شلف لایف و وسترن رد به عنوان ارقام مناسب و مرن، یزد، مازندران، خراسان و امپریال به عنوان ارقام نامناسب برای این کنه تعیین گردیدند.
نازنین مستقیمی؛ سید علی اصغر فتحی؛ قدیر نوری قنبلانی
دوره 41، شماره 1 ، شهریور 1389
چکیده
بید آرد، Ephestia kuehniella (Zeller)، و شبپره هندی، Plodia interpunctella (Hubner)، از آفات مهم فرآوردههای انباری دراغلب کشورهای جهان میباشند. در سالهای اخیر از زنبور (Say) Habrobracon hebetor به عنوان عامل کنترل بیولوژیک لاروهای شب-پرههای آفت در انبارهای بادامزمینی و فرآوردههای بسته بندی شده غلات استفاده شده است. در تحقیق حاضر واکنش تابعی زنبور پارازیتویید ...
بیشتر
بید آرد، Ephestia kuehniella (Zeller)، و شبپره هندی، Plodia interpunctella (Hubner)، از آفات مهم فرآوردههای انباری دراغلب کشورهای جهان میباشند. در سالهای اخیر از زنبور (Say) Habrobracon hebetor به عنوان عامل کنترل بیولوژیک لاروهای شب-پرههای آفت در انبارهای بادامزمینی و فرآوردههای بسته بندی شده غلات استفاده شده است. در تحقیق حاضر واکنش تابعی زنبور پارازیتویید H. hebetor به تراکمهای مختلف لاروهای بید آرد و شبپره هندی (1، 2، 4، 8، 16 و 32 لارو به ازای هر ظرف) در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 14 ساعت روشنایی و10 ساعت تاریکی) مورد مطالعه قرارگرفت. هر کدام از تراکمهای تعریف شده لاروهای بیدآرد و شبپره هندی در 20 تکرار در اختیار یک عدد زنبور ماده تازه ظاهر شده پارازیتویید قرار گرفتند. واکنش تابعی زنبور H. hebetor به لاروهای هر دو آفت بید آرد و شبپره هندی از نوع III تعیین شد. مقدار b و زمان دستیابی زنبور H. hebetor روی لاروهای بید آرد به ترتیب h-1 0327/0 و0611/1 ساعت و روی لاروهای شبپره هندی به ترتیب h-10296/ و 045/1 ساعت محاسبه شد. مقدار b زنبور در تراکمهای مختلف لاروهای بید آرد به طور معنیداری بیشتر از مقدار b روی لاروهای شبپره هندی بود؛ درصورتیکه زمان دستیابی زنبور روی لاروهای بید آرد و شبپره هندی اختلاف معنیداری نداشت. این نتایج نشان میدهد که زنبور H. hebetor لاروهای بید آرد را در مقایسه با لاروهای شبپره هندی بیشتر مورد حمله قرار میدهد.
حسین رنجبر اقدم؛ محمدرضا عطاران
چکیده
به منظور انتخاب گونۀ مناسبی از زنبورهای تریکوگراما برای کنترل بیولوژیک کرم سیب، تعدادی از گونههای زنبورهایTrichogrammaضمن نمونهبرداری مستقیم از تخمهای کرم سیب و دیگر بالپولکداران فعال در باغهای سیب و استفاده از تلههای تخم، از باغهای تحت مطالعه در شمال شرق استان تهران جمعآوری و شناسایی شدند. آزمایشهایی در قالب طرح کاملاً ...
بیشتر
به منظور انتخاب گونۀ مناسبی از زنبورهای تریکوگراما برای کنترل بیولوژیک کرم سیب، تعدادی از گونههای زنبورهایTrichogrammaضمن نمونهبرداری مستقیم از تخمهای کرم سیب و دیگر بالپولکداران فعال در باغهای سیب و استفاده از تلههای تخم، از باغهای تحت مطالعه در شمال شرق استان تهران جمعآوری و شناسایی شدند. آزمایشهایی در قالب طرح کاملاً تصادفی در راستای ارزیابی و مقایسۀ میزان باروری و طول عمر زنبورها در سه دمای 22، 24 و 26 درجۀ سلسیوس با استفاده از تخم بید غلات به عنوان میزبان واسط انجام گرفت. علاوه بر این، میزان پذیرش تخمهای کرم سیب توسط گونههای تحت بررسی بعد از پنج نسل پرورش روی میزبان واسط آزمایشگاهی، از نظر آماری ارزیابی شد. سه گونه زنبور انگلوارۀ تخم با نامهای Trichogramma brassicae، T. pintoi و T. embryophagum از باغهای دماوند و رودهن جمعآوری و شناسایی شدند. بر اساس نتایج، باروری زنبورهای تحت بررسی در دماهای 24 و 26 درجۀ سلسیوس از نظر آماری بیشتر از دمای 22 درجۀ سلسیوس بود. بیشترین مقدار باروری زنبورهای T. pintoiو T. embryophagumبهترتیب 93/30 و 46/26 تخم به ازای ماده در طول بازۀ زمانی تحت بررسی تعیین شد. در راستای ارزیابی میزان پذیرش تخم کرم سیب توسط کلنیهای آزمایشگاهی زنبور، درصد پارازیتیسم تخمهای کرم سیب توسط گونههای یادشده بهترتیب 70/17 و 64/73 درصد تعیین شد. با در نظر گرفتن همۀ نتایج، سوش بومی زنبور انگلواره T. embryophagum گزینۀ مناسبی برای توسعۀ برنامههای کنترل بیولوژیک کرم سیب در منطقۀ تحت مطالعه معرفی شد.
سید علیرضا سلامی؛ علی عبادی؛ مینا کوهی حبیبی؛ ذبیح الله زمانی
دوره 42، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 11-18
چکیده
بیماری برگ بادبزنی توسط ویروس برگ بادبزنی مو (Grapevine fanleaf virus-GFLV) ایجاد میشود و مخربترین بیماری ویروسی شناخته شده در گیاه مو است که هر سال باعث خسارت جبرانناپذیری در تاکستانها میشود. منشأ GFLV به احتمال زیاد ایران قدیم بوده و لذا به منظور ممانعت از شیوع بیشتر آن، شناسایی دقیق این ویروس در نواحی انگورخیز ایران و همچنین مطالعه پیوسته ...
بیشتر
بیماری برگ بادبزنی توسط ویروس برگ بادبزنی مو (Grapevine fanleaf virus-GFLV) ایجاد میشود و مخربترین بیماری ویروسی شناخته شده در گیاه مو است که هر سال باعث خسارت جبرانناپذیری در تاکستانها میشود. منشأ GFLV به احتمال زیاد ایران قدیم بوده و لذا به منظور ممانعت از شیوع بیشتر آن، شناسایی دقیق این ویروس در نواحی انگورخیز ایران و همچنین مطالعه پیوسته الگوی پراکنش آن ضروری است. در این پژوهش پراکنش و میزان آلودگی نسبی به این ویروس مخرب در تاکستانها و نهالستانهای نواحی مختلف ایران مورد مطالعه قرار گرفت. در مجموع تعداد 882 نمونه از شهرستانهای ابهر، ارومیه، بوانات، جهرم، شیراز، کرج، میمند و نقده جمعآوری شدند. با استفاده از روشهای تشخیصی مختلف شامل انتقال مکانیکی بر روی گیاهان محک، آزمونهای سرولوژیک و مولکولی، آلودگی به GFLV در 204 نمونه تأیید گردید. طی این پژوهش برای نخستین بار آلودگی به ویروس GFLV در خزانهکاریهای کرج و تاکستانهای شهرستان نقده گزارش شد. بیشترین میزان آلودگی در بین نمونههای جمعآوری شده متعلق به شهرستان بوانات با 7/63 درصد بود. تمامی نمونههای جمعآوری شده از شهرستان ابهر عاری از ویروس بودند. میزان آلودگی در سایر مناطق بین 8/1 تا 1/43 درصد متغیر بود. نتایج بیانگر گسترش پراکنده این ویروس در تاکستانهای مناطق مختلف ایران میباشد که به نظر میرسد توسط قلمه و پیوندک آلوده گسترش یافته باشد.
نرگس کرمی؛ صمد جمالی؛ روح الله شریفی
چکیده
بهمنظور شناسایی عاملهای قارچی دخیل در سرخشکیدگی درختان کاج در شهر کرمانشاه، در فصلهای مختلف سالهای 1395-1394 از درختان کاج دارای نشانههای بیماری،نمونهبرداری و جداسازی قارچها صورت گرفت. در نتیجه 169 جدایۀ قارچی شامل گونههای مختلف جنس Aspergilusبا 41 جدایه (فراوانی 26/24 درصد)، گونههای مختلف جنس Peniciliumبا 25 جدایه (فراوانی 79/14 درصد)، ...
بیشتر
بهمنظور شناسایی عاملهای قارچی دخیل در سرخشکیدگی درختان کاج در شهر کرمانشاه، در فصلهای مختلف سالهای 1395-1394 از درختان کاج دارای نشانههای بیماری،نمونهبرداری و جداسازی قارچها صورت گرفت. در نتیجه 169 جدایۀ قارچی شامل گونههای مختلف جنس Aspergilusبا 41 جدایه (فراوانی 26/24 درصد)، گونههای مختلف جنس Peniciliumبا 25 جدایه (فراوانی 79/14 درصد)، Microsphaeropsis olivaceaبا 16 جدایه (فراوانی 46/9 درصد)، Trichoderma harzianum با 15 جدایه (فراوانی 87/8 درصد)، جنس Rhizopusبا 15 جدایه (فراوانی 87/8 درصد)، Paecilomyces variotii با 9 جدایه (فراوانی 32/5 درصد)، Microsphaeropsis protea با هشت جدایه (فراوانی 73/4 درصد)، Neoscytalidium dimidiatum با هشت جدایه (فراوانی 73/4 درصد)، جنس Eupenicillium با هشت جدایه (فراوانی 73/4 درصد)، Kalmusia variispora با هفت جدایه (فراوانی 14/4 درصد)، Cladosporium sphaerospermum با شش جدایه (فراوانی 55/3 درصد)، Pithomyces sp. با شش جدایه (فراوانی 55/3 درصد) و Alternaria sp. با پنج جدایه (فراوانی 95/2 درصد) به دست آمد. در بررسی آزمون بیماریزایی روی شاخههای بریدۀ درختان کاج، در بین همۀ جدایههای قارچی تنها 16 جدایه از Microsphaeropsis olivacea، هشت جدایه از Microsphaeropsis protea و هفت جدایه از Kalmusia variispora روی شاخههای بریدۀ درختان کاج شانکر ایجاد کردند و بیماریزا بودن آنها به اثبات رسید. آزمون بیماریزایی در گلخانه روی نهالهای دوسالۀ درختان کاج نیز صورت گرفت که جدایههای این سه قارچ همگی قادر به ایجاد شانکر روی نهالها بودند. از درختان مایهزنی شده که نشانههای بیماری داشتند دوباره قارچ جداسازی و شناسایی شد. درستی جدایههای شناساییشده با توالی یابی ITS-rDNA تأیید شد.