سودابه امینی؛ جاماسب نوذری؛ رضا حسینی
چکیده
سوسکهای پوستخوار به عنوان یکی از مهمترین آفات درختان جنگلی و فضای سبز به درختان ضعیف حمله و باعث نابودی آنها میشوند. درختان نارون نیز به عنوان یکی از مهمترین میزبانهای سوسکهای پوستخوار شناخته شده اند. این گروه از سوسکها با تغذیه از آوند چوبی درختان نارون و همچنین انتقال قارچ بیماریزای عامل بیماری مرگ هلندی نارون، باعث ...
بیشتر
سوسکهای پوستخوار به عنوان یکی از مهمترین آفات درختان جنگلی و فضای سبز به درختان ضعیف حمله و باعث نابودی آنها میشوند. درختان نارون نیز به عنوان یکی از مهمترین میزبانهای سوسکهای پوستخوار شناخته شده اند. این گروه از سوسکها با تغذیه از آوند چوبی درختان نارون و همچنین انتقال قارچ بیماریزای عامل بیماری مرگ هلندی نارون، باعث ضعیف شدن و در نهایت نابودی درختان نارون میشوند. به منظورکنترل و پیشگیری از افزایش خسارت و شیوع بیماری مرگ هلندی نارون شناسایی گونههای سوسکهای پوستخوار به عنوان اولین و مهمترین قدم در مدیریت آنها اهمیت دارد. گونههای سوسکهای پوستخوار از نظر ظاهری بسیار به هم شبیه هستند و شناسایی دقیق آنها خصوصا در مراحل نابالغ با استفاده از صفات مرفولوژیک دشوار و نیازمند استفاده از روشهای جدید مولکولی است. در این مطالعه با استفاده از روش مولکولی خط شناسهگذاری- دی ان ای بارکدینگ توالی با طول 580 جفت باز از ژن سیتوکروم اکسیداز زیرواحد یک (COI) با استفاده از جفت پرایمرS1718 و A2411 برای شش گونه از سوسک های پوستخوار جمعآوری شده از روی درختان نارون توالی یابی شدند. توالیهای بدست آمده توسط نرمافزار MEGA ver.0.7 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد میانگین تفاوت نوکلئوتیدی بین گونه 9/1 درصد و بسیار بیشتر از تفاوت نوکلئوتیدی درون گونهای 03/0 است که مطابق با قانون بارکد میباشد. نتایج این مطالعه نشان میدهد نمونه ها تا سطح گونه تفکیک شده و توالی دی ان بارکد میتواند به عنوان ابزار قابل اعتماد برای شناسایی و تفکیک سوسکهای پوستخوار درختان نارون استفاده شود.
شهرام دادگستر؛ سحر دلکش رودسری؛ جاماسب نوذری؛ غلامحسین طهماسبی؛ ,وحید حسینی نوه
چکیده
زنبورعسل از مهمترین حشرات گردهافشان و تولیدکننده است که ارزش اقتصادی و زیستمحیطی بالایی دارد. هیبرید و زیرگونههای مختلفی برای این حشره در نقاط مختلف دنیا با توجه به اقلیم معرفی شده است. در ایران نیز نژاد بومی سالها وجود داشته و با شرایط کشور هماهنگ شده ولی در سالهای اخیر با ورود ملکههای غیربومی به کشور، اختلاط نژادی در زنبورعسل ...
بیشتر
زنبورعسل از مهمترین حشرات گردهافشان و تولیدکننده است که ارزش اقتصادی و زیستمحیطی بالایی دارد. هیبرید و زیرگونههای مختلفی برای این حشره در نقاط مختلف دنیا با توجه به اقلیم معرفی شده است. در ایران نیز نژاد بومی سالها وجود داشته و با شرایط کشور هماهنگ شده ولی در سالهای اخیر با ورود ملکههای غیربومی به کشور، اختلاط نژادی در زنبورعسل ایرانی نیز مشاهده گردیده است. در این پژوهش مقایسهای بین نژاد بومی و هیبرید کارنیکا با پایه مادری بومی و پایه پدری کارنیکا که از معروفترین زیرگونههای مورد علاقه زنبورداران ایران و اکثر نقاط دنیا میباشد، صورت گرفته است. به این منظور از 5 کلنی بومی از زنبورستانی با جمعیت کاملاً بومی و 5 کلنی هیبرید کارنیکا از مرکز تلقیح مصنوعی و پرورش ملکه کارنیکا در استان همدان نمونهبرداری شد. جمعا 50 نمونه زنبور بومی و 50 هیبرید کارنیکا در الکل 96 درصد نگهداری شده و از آنها اسلاید تهیه شد. صفات طول و عرض بال جلو و عقب، شاخص کوبیتال، سه زاوبه A4، D7 و G18 در بال جلو و طول خرطوم توسط بینوکولر و دوربین Dino Lite عکس گرفته و با نرمافزار Digimizer مورد ارزیابی قرار گرفت. مقایسه میانگین دادههای نژاد بومی و هیبرید کارنیکا اختلاف معنیدار بین دو زاویه A4 و G18 و صفات طول خرطوم و عرض بال جلو و عقب را نشان داد (005/0P<). در سایر صفات اختلاف معنیداری مشاهده نشد که علت این امر را میتوان به هیبرید بودن کارنیکا و غلبه ژنهای پایه مادری نژاد بومی در آن، زمان نمونهبرداری از حیث غالب بودن تعداد زنبوران پرستار در کندو و تغیرات مورفولوژیکی در نژاد بومی اشاره کرد.
محبوب قمری؛ وحید حسینی نوه؛ خلیل طالبی جهرمی؛ جاماسب نوذری؛ حسین اللهیاری
چکیده
پسیل معمولی پسته (Agonoscena pistaciae) آفت کلیدی باغهای پسته در ایران به شمار میرود. در حال حاضر ترکیبهای حشرهکش علیرغم تأثیرات منفی خود بر سلامت انسان و محیطزیست، بیشتر تنها و واپسین گزینۀ ممکن در مهار پسیل معمولی پسته هستند. بااینحال فشار گزینشی آفتکشها باعث به وجود آمدن جمعیتهای بسیار مقاوم از پسیل معمولی پسته شده است. ...
بیشتر
پسیل معمولی پسته (Agonoscena pistaciae) آفت کلیدی باغهای پسته در ایران به شمار میرود. در حال حاضر ترکیبهای حشرهکش علیرغم تأثیرات منفی خود بر سلامت انسان و محیطزیست، بیشتر تنها و واپسین گزینۀ ممکن در مهار پسیل معمولی پسته هستند. بااینحال فشار گزینشی آفتکشها باعث به وجود آمدن جمعیتهای بسیار مقاوم از پسیل معمولی پسته شده است. امروزه ترکیبهای آلی فرّار گیاهان امیدواریهایی را در گسترش روشهای پایدار مدیریت آفتها ایجاد کردهاند. در این راستا، ترکیبهای آلی فرّار از برگ درختان پستۀ رقمهای اوحدی (Ohadi) و کله قوچی (Kale ghoochi) جمعآوری شده و با روش کروماتوگرافی گازی-طیفسنجی جرمی (GC-MS) شناسایی شدند. به ترتیب 43 و 37 ترکیب آلی فرّار ازجمله ترکیبهای مونوترپن، استری، اسیدی، الکلی، آلدهیدی و آروماتیک در دو رقم اوحدی و کله قوچی شناسایی شدند. در میان ترکیبهای، سه ترکیب (E)- β-Ocimene، Limonene و Methyl benzoate به ترتیب با 5/32، 8/14 و 1/12 درصد در رقم اوحدی و سه ترکیب (E)- β-Ocimene، Limonene و α-Thujene به ترتیب با 2/29، 1/20 و 6/6 درصد در رقم کله قوچی بیشترین مقدار را به خود اختصاص دادند. بررسی پاسخ بویایی حشرههای بالغ پسیل معمولی پسته در بو سنج (Olfactometer) Y شکل نشان داد که حشرههای نر (03/0>P) و ماده (001/0>P) بهطور معنیداری به بوی برگ درختان پسته (رقم اوحدی) جلب میشوند. نتیجههای برآمده از این پژوهش میتواند در گسترش روشهای مهاری بر پایۀ بهکارگیری مواد رابط شیمایی همانند شکار انبوه و یا دور کردن پسیل معمولی پسته و یا جلب دشمنان طبیعی آن مورد استفاده قرار گیرد.
ثمانه ملک شاهکویی؛ جاماسب نوذری؛ وحید حسینی نوه؛ سیدحسین گلدانساز
چکیده
کرم گلوگاه انار، Ectomyelois ceratoniae، مهمترین آفت انار در ایران و از مؤثرترین عاملهای تهدیدکنندۀ صادرات این محصول محسوب میشود ولی پژوهشهای کمی روی تنوع و ساختار ژنتیکی جمعیتهای آن در کشور انجام شده است. ازاینروی بهمنظور افزایش آگاهی از ساختار و تنوع ژنتیکی جمعیتهای این آفت، انارهای آلودۀ رقمهای مختلف از دوازده استان کشور ...
بیشتر
کرم گلوگاه انار، Ectomyelois ceratoniae، مهمترین آفت انار در ایران و از مؤثرترین عاملهای تهدیدکنندۀ صادرات این محصول محسوب میشود ولی پژوهشهای کمی روی تنوع و ساختار ژنتیکی جمعیتهای آن در کشور انجام شده است. ازاینروی بهمنظور افزایش آگاهی از ساختار و تنوع ژنتیکی جمعیتهای این آفت، انارهای آلودۀ رقمهای مختلف از دوازده استان کشور طی سالهای 1395 و 1396 جمعآوری و با استفاده از بخشی از ژن DNA میتوکندریایی، سیتوکروم اکسیداز I ((COI مؤلفههای تنوع ژنتیکی بررسی شد. همچنین شبکۀ هاپلوتیپی و درخت تبارزایی با روش بیشینۀ درستنمایی (Maximum Likelihood) ترسیم شد. در این پژوهش، تعداد شش هاپلوتیپ بهدست آمد. هاپلوتیپ یک که در بین تمام جمعیتها مشترک بود، میتواند بهعنوان هاپلوتیپ اجدادی معرفی شود که سایر هاپلوتیپها از آن تکامل یافتهاند. این هاپلوتیپ با یک جهش به سایر هاپلوتیپها متصل و شکل ستارهای را در شبکه هاپلوتیپی تشکیل داده است. نتیجههای گروهبندی جمعیتهای جغرافیایی نشان میدهند ناحیۀ مرکزی کشور، تنوع هاپلوتیپی کمتری نسبت به ناحیههای شمال و جنوب ایران دارد. تنوع ژنتیکی درون جمعیتی بالا (15/99 درصد) در مقابل تنوع کم ژنتیکی بین جمعیتها (05/0P>، 13/2- درصد) حاصل از آزمون AMOVA و سطح بالای اشتراک هاپلوتیپی در شبکه، نشان میدهد که ساختار ژنتیکی مشخصی بین جمعیتها وجود ندارد. در آزمون منتل ارتباطی بین فاصلۀ ژنتیکی و جغرافیایی و در آزمون منتل جزئی اثر معنیدار رقم بر بروز اختلافهای ژنتیکی به دست نیامد.چنین ساختار ژنتیکی میتواند حاصل سازگاری انار با خرداقلیمهای مختلف، کشت رقمهای متداول تجاری و برقراری اکوسیستم زراعی یکنواخت و انتقال محصول توسط انسان باشد که منجر به برقراری جریان ژنی زیاد و کاهش اختلافهای ژنتیکی حتی در فاصلههای جغرافیایی گسترده میشود.
حمیدرضا پوریان؛ رضا طلایی حسنلویی؛ احمد عاشوری؛ حسین لطفعلی زاده؛ جاماسب نوذری
چکیده
فراوانی و پارازیتیسم پارازیتوییدهای لاروی و شفیرگی شبپرۀ پشتالماسی،Plutella xylostella L. (Lepidoptera: Plutellidae) در مزارع کشت چلیپاییان چهار منطقۀ زیستی شامل استانهای گلستان، البرز، اصفهان و خوزستان طی سالهای 1389 و 1390 تعیین شد. در مجموع شش گونه پارازیتویید لاروی شامل (Kurdjumov, 1912) Cotesia vestalis (=plutellae) (در هر چهار منطقۀ زیستی)،Apanteles sp. (کرج و اصفهان)، ...
بیشتر
فراوانی و پارازیتیسم پارازیتوییدهای لاروی و شفیرگی شبپرۀ پشتالماسی،Plutella xylostella L. (Lepidoptera: Plutellidae) در مزارع کشت چلیپاییان چهار منطقۀ زیستی شامل استانهای گلستان، البرز، اصفهان و خوزستان طی سالهای 1389 و 1390 تعیین شد. در مجموع شش گونه پارازیتویید لاروی شامل (Kurdjumov, 1912) Cotesia vestalis (=plutellae) (در هر چهار منطقۀ زیستی)،Apanteles sp. (کرج و اصفهان)، Bracon hebetor Say (کرج) هر سه از خانوادۀ Braconidae، Microplitis sp. (دزفول) و Diadegma semiclausum (Hellen) (کرج، اصفهان و دزفول) از خانوادۀ Ichneumonidae و Oomyzus sokolowskii (Kurdjumov) (کرج و اصفهان) از خانوادۀ Eulophidae، یک گونۀ پارازیتویید شفیرگی Diadromus subtilicornis (Gravenhorst) (اصفهان و دزفول) از خانوادۀ Ichneumonidae و دو هیپرپارازیتویید شفیره از جنسهایMokrzeckia (دزفول) و Pteromalus (کرج و اصفهان) هر دو از خانوادۀ Pteromalidae جمعآوری شد. گونۀ C. vestalis تنها گونهای بود که در همۀ مناطق زیستی تحت بررسی حضور داشت و فراوانی عمدۀ آن مربوط به ماههای گرم سال بود. برخلاف تحقیقات قبلی حضور و فعالیت خوب این گونه در نواحی با ارتفاع کم (حدود 140 متر از سطح دریا) نیز مشاهده شد. گونۀ D. semiclausum به عنوان فراوانترین زنبور پارازیتویید در مناطق زیستی البرز، اصفهان و خوزستان ثبت شد، اما در گلستان یافت نشد. با توجه به نرخ بالای پارازیتیسم شبپرۀ پشتالماسی بهوسیلۀ این گونه، D. semiclausum گزینۀ مناسبی برای استفاده در برنامههای بیوکنترل شبپرۀ پشتالماسی است.
حامد غباری؛ جاماسب نوذری؛ حسین الهیاری؛ مارک کالاشیان
چکیده
سوسکهای خانوادۀ Buprestidae یکی از اجزای تنوع زیستی در جنگلهای استان کردستان هستند. در این تحقیق خصوصیات مختلف تنوع زیستی این سوسکها در جنگلهای مذکور بررسی و مطالعه شد. با استفاده از تلههای چسبندۀ رنگی، سطلی رنگی و تلۀ پنجرهای، طی سالهای 1389 و 1390، تعداد 1205 عدد از سوسکهای مذکور متعلق به 44 گونه جمعآوری شد. ارزیابی ...
بیشتر
سوسکهای خانوادۀ Buprestidae یکی از اجزای تنوع زیستی در جنگلهای استان کردستان هستند. در این تحقیق خصوصیات مختلف تنوع زیستی این سوسکها در جنگلهای مذکور بررسی و مطالعه شد. با استفاده از تلههای چسبندۀ رنگی، سطلی رنگی و تلۀ پنجرهای، طی سالهای 1389 و 1390، تعداد 1205 عدد از سوسکهای مذکور متعلق به 44 گونه جمعآوری شد. ارزیابی ساختار غالب ترکیب گونهای با روش طبقهبندی Heydemann مشخص کرد که 3 گونه حالت غالب، 3 گونه حالت نیمهغالب، 12 گونه حالت نادر و 26 گونه حالت خیلی نادر را نشان دادند. نتیجۀ آزمون برازش نیکویی مربع کای شاخصهای پارامتری نیز نشان داد که ساختار کلی تنوع گونهای در این زیستگاه از سری لگاریتمی پیروی میکند. علاوه بر این، بررسی تغییرات غنای گونهای و تنوع گونهای در طول فصل پیدایش حشرات بالغ نشان داد که بیشترین میزان غنای گونهای به مقدار 30 گونه در خردادماه و کمترین آن به مقدار 1 گونه در مهرماه است، همچنین بیشترین مقدار شاخص تنوع گونهای در اردیبهشت و خرداد به مقدار Bit 02/4 به ثبت رسید.
رحیم عبدالهی مصباح؛ جاماسب نوذری؛ بابک قرالی
چکیده
مگسهای زنبورنما (bee flies) از گردهافشانهای مهم در طبیعت بهشمار میروند و لاروهای آنها پارازیت یا شکارگر حشراتی از قبیل سوسکها و کپسول تخم ملخها هستند. این حشرات از لحاظ تنظیم طبیعی مهم محسوب میشوند. در این بررسی با استفاده از تور حشرهگیری و تلههای تشتکی (pan traps)، حشرات بالغ مگسهای Bombyliidae در استان البرز از تاریخ ...
بیشتر
مگسهای زنبورنما (bee flies) از گردهافشانهای مهم در طبیعت بهشمار میروند و لاروهای آنها پارازیت یا شکارگر حشراتی از قبیل سوسکها و کپسول تخم ملخها هستند. این حشرات از لحاظ تنظیم طبیعی مهم محسوب میشوند. در این بررسی با استفاده از تور حشرهگیری و تلههای تشتکی (pan traps)، حشرات بالغ مگسهای Bombyliidae در استان البرز از تاریخ فروردین تا شهریور 1391 جمعآوری شد. نمونهبرداری بیشتر در ارتفاعات مختلف مناطق مرتعی گرم و خشک و نیمهخشک صورت گرفت. نمونههای جمعآوریشده از تلههای تشتکی در الکل اتانول 96% و نمونههای جمعآوریشده توسط تور عمدتاً با سوزن حشرات اتاله شدند. تشخیص نمونهها در سطح جنس با استفاده از کلید Greathead & Evenhuis (2001) و در سطح گونه با استفاده از کلیدهایی همچون Paramonov (1940, 1929, 1928)، Engel (1937-1932)، Linder (1975) ، Zaitzev (1966) و Gharali (2010) انجام گرفت و نمونهها توسط دکتر بابک قرالی در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین تأیید شد. کلید شناسایی مناسب در سطح جنس و گونه برای استان فراهم شد. در این بررسی 18 گونه حشره از این خانواده که به 12 جنس تعلق داشتند شناسایی شد. تمامی گونهها برای استان گزارش جدید بوده و دو گونه (با علامت ستاره مشخص شدهاند) برای ایران جدید است. گونههای شناساییشده بهشرح زیر است:
Exoprosopa pectoralis Loew, 1862, E. grandis (Weidemann, 1820), E. amseli Oldroyd, 1961*, Caecanthrax arabicus (Macquart, 1840), Thyridanthrax. elegans (Weidemann, 1820), T. griseolus (Klug, 1832), Lomatia belzebul (Fabricius, 1794), Usia bicolor Macquart, 1855, Conophorus pseudaduncus Paramonov, 1929, Heteralonia kirgizorum (Paramonov, 1928)*, H. megerlei (Meigen, 1820), H. suffusa (Klug, 1832), Callostoma soror Loew, 1873; Veribubo misellus (loew, 1869), Hemipenthes subvelutina Zaitzev, 1966, Phthiria pulicaria Mikan, 1796, P. vagans Loew, 1846, Micomitra stupida (Rossi, 1790).