فرناز جلالی؛ ناصر صفایی؛ سعید عباسی
دوره 42، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 103-112
چکیده
در سال زراعی 1388-1387 آزمایشی به منظور بررسی واکنش به کلرات پتاسیم و بیماریزایی چند جدایه ایرانی Macrophomina phaseolina، عامل بیماری پوسیدگی ذغالی سویا انجام شد. بدین منظور، از بین 48 جدایه جمعآوری شده از مناطق عمده کشت سویا شامل استانهای گلستان، مازندران، اردبیل و لرستان، 24 جدایه بر اساس پراکنش جغرافیایی انتخاب گردید. برای بررسی فنوتیپهای ...
بیشتر
در سال زراعی 1388-1387 آزمایشی به منظور بررسی واکنش به کلرات پتاسیم و بیماریزایی چند جدایه ایرانی Macrophomina phaseolina، عامل بیماری پوسیدگی ذغالی سویا انجام شد. بدین منظور، از بین 48 جدایه جمعآوری شده از مناطق عمده کشت سویا شامل استانهای گلستان، مازندران، اردبیل و لرستان، 24 جدایه بر اساس پراکنش جغرافیایی انتخاب گردید. برای بررسی فنوتیپهای پرگنه، جدایهها در محیط غذایی PDA حداقل حاوی 120 میلیمولار کلرات پتاسیم کشت داده شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که 19 جدایه (حدود 80% جدایهها) در گروه مقاوم به کلرات با رشد متراکم و طبیعی و پنج جدایه (حدود 20% جدایهها) در گروه حساس به کلرات با رشد محدود قرار گرفتند. آزمونهای بیماریزایی در شرایط درون شیشهای (به روش مایهزنی بذر) و گلخانهای (به دو روش مایهزنی ساقه و خاک) صورت گرفت. در هر سه آزمون، تمامی جدایههای مورد بررسی روی رقم ویلیامز سویا بیماریزا بودند و نتایج حاصل از مقایسه میانگین دادهها نشان داد که در سطح یک درصد اختلاف معنیداری در میزان بیماریزایی جدایهها وجود دارد. مقایسه نتایج این سه آزمون نشان داد که در آزمونهای درون شیشهای و مایهزنی ساقه، جدایههای حساس به کلرات کم آزارترین جدایهها روی سویا رقم حساس ویلیامز بودند، درحالی که در روش مایهزنی خاک سطح بالاتری از بیماریزایی در میان جدایههای حساس به کلرات در مقایسه با دو آزمون دیگر مشاهده گردید. با توجه به نتایج این بررسی به نظر میرسد که روش مایهزنی میتواند بر نوع ارتباط میان حساسیت به کلرات و بیماریزایی در میان جدایههای M. phaseolina، جداسازی شده از سویا تاثیر داشته باشد.
آتنا زاهدی طبرستانی؛ مسعود شمس بخش؛ ناصر صفایی
دوره 41، شماره 2 ، اسفند 1389، ، صفحه 251-259
چکیده
ویروسهای موزائیک شلغم (TuMV)، موزائیک کلم گل (CaMV) و زردی غربی چغندرقند (BWYV) مهمترین ویروسهای کلزا در دنیا به شمار میآیند، به منظور بررسی پراکنش ویروسهای یاد شده در استان گلستان طی دو سال زراعی 1387و 1388 از مزارع واقع در سه ناحیه مهم کشت کلزای این استان نمونهبرداری تصادفی انجام شد. نمونههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون سرولوژیکی ...
بیشتر
ویروسهای موزائیک شلغم (TuMV)، موزائیک کلم گل (CaMV) و زردی غربی چغندرقند (BWYV) مهمترین ویروسهای کلزا در دنیا به شمار میآیند، به منظور بررسی پراکنش ویروسهای یاد شده در استان گلستان طی دو سال زراعی 1387و 1388 از مزارع واقع در سه ناحیه مهم کشت کلزای این استان نمونهبرداری تصادفی انجام شد. نمونههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون سرولوژیکی الایزا مستقیم (DAS-ELISA) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که در سال زراعی 1387، 5/4% نمونهها به TuMV، 5/2% نمونهها به CaMV و 6% از نمونهها به BWYV و در سال زراعی 1388، 33/8% نمونهها به TuMV، 66/1% نمونهها به CaMV و 33/6% از نمونهها به BWYV آلوده بودند. بررسی آماری این دادهها نشان داد که فاکتور نوع ویروس برای سال زراعی 1387 و فاکتور ناحیه در سال زراعی 1388 معنیدار بودند. به علاوه، آلودگی نمونهها به BWYV با استفاده از روش RT-PCR نیز تأیید گردید. این اولین گزارش از وقوع آلودگی مزارع کلزای استان گلستان به BWYV، TuMV و CaMV میباشد.
ولی اله مهدی زاده؛ ناصر صفایی؛ ابراهیم محمدی گل تپه؛ نتهازلکویتل پرز؛ محمدعلی آقاجانی
دوره 40، شماره 2 ، بهمن 1388
چکیده
قارچ ماکروفومینا یک بیمارگر خاکزاد و عامل بیماری پوسیدگی ذغالی، با پراکنش جهانی و دامنه میزبانی بیش از 500 گونه گیاهی میباشد. جهت بررسی تنوع ژنتیکی و اختصاصیت میزبانی این قارچ در ایران از گیاهان دارای علایم و نشانههای بیماری از استانهای تهران، قزوین، گرگان، سمنان، خراسان، همدان، آذربایجان شرقی، زنجان، خوزستان، مرکزی، فارس،کهکیلویه ...
بیشتر
قارچ ماکروفومینا یک بیمارگر خاکزاد و عامل بیماری پوسیدگی ذغالی، با پراکنش جهانی و دامنه میزبانی بیش از 500 گونه گیاهی میباشد. جهت بررسی تنوع ژنتیکی و اختصاصیت میزبانی این قارچ در ایران از گیاهان دارای علایم و نشانههای بیماری از استانهای تهران، قزوین، گرگان، سمنان، خراسان، همدان، آذربایجان شرقی، زنجان، خوزستان، مرکزی، فارس،کهکیلویه و بویر احمد، اصفهان، یزد، کرمان و هرمزگان طی سالهای 86 و 87 نمونهبرداری شد. پس از جداسازی و خالص سازی قارچ، 52 جدایه از 24 میزبان و از 12 استان جداسازی و با استفاده از خصوصیات ظاهری و آغازگر اختصاصی گونه شناسایی شدند. تنوع ژنتیکی جدایهها با استفاده از نشانگر ISSR بررسی شد. از میان 9 آغازگر مورد استفاده، 6 آغازگر داری وضوح، تکرارپذیری و تعداد باندهای پلیمورفیک بودند و در آنالیزهای بعدی مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل خوشهای دادههای حاصل از الگوی باندی مربوط به تلفیق آغازگرها با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش UPGMA، در سطح تشابه60 درصد، جدایهها را در چهار گروه قرار داد. گروه اول شامل 76/5 درصد جدایهها شامل جدایههای شاهدانه از کاشان و اصفهان بود. گروه دوم شامل53/68 درصد جدایهها بود. هر سه جدایه کیوی، تمام جدایههای سویا، جدایه خربزه، جدایه زیتون، ذرت و بامیه در کنار هم در داخل این گروه قرار گرفتند. کنار هم قرار گرفتن همه جدایههای گلستان از میزبانهای ذرت، سورگوم، کیوی، سویا و گل جعفری با 64 درصد تشابه و همچنین جدایههای قزوین از میزبانهای کدو و گوجه فرنگی با 100 درصد تشابه در این گروه ممکن است به علت نزدیکی منشا جغرافیایی آنها باشد. گروه سوم شامل 47/13 درصد جدایه شامل جدایههای بقولات و کدوییان و بیشتر از مناطق خشک بودند. دو جدایه ماش کرمان با 88 درصد تشابه در کنار هم داخل این گروه قرار گرفتند. جدایههای خیار قم، خیار تهران-کرج، طالبی کاشان، لوبیای قزوین، لوبیای خراسان با 75 درصد تشابه در کنار هم در این گروه قرار گرفتند. گروه چهارم شامل 23/19درصد جدایه شامل خانواده سیبزمینی، بقولات و کدوییان بود و فاقد گروهبندی جغرافیایی بودند. جدایه طالبی فارس و طالبی خراسان با 60 درصد تشابه و گوجهفرنگی قم و بادمجان هرمزگان با 66 درصد تشابه و جدایههای کنجد کرمان و کنجد کاشان با 90 درصد تشابه و سه جدایه آفتابگردان از مرکزی، فارس و خوزستان با 61 درصد تشابه در این گروه قرار گرفتند. نتایج ما بر اساس این نشانگر نشان می دهد که تنوع ژنتیکی ...