فریده سالاری؛ شیوا خالص رو؛ غلامرضا حیدری؛ حامد غباری
چکیده
مگس گلرنگ با نام علمی Acanthiophilus helianthi Rossi (Dip.: Tephritidae) یکی از آفات مهم گلرنگ در جهان است. کشت مخلوط یکی از روشهای مناسب برای کنترل این آفت است، بنابراین اثر الگوهای مختلف کشت مخلوط گلرنگ و نخود (کشت خالص گلرنگ، سریهای جایگزینی با الگوهای 4:4، 2:2، 1:1، 3:1 و 1:3 و سریهای افزایشی 20 و 40 درصد نخود هرکدام در دو حالت بین (I) و اطراف (II) ردیفهای گلرنگ) ...
بیشتر
مگس گلرنگ با نام علمی Acanthiophilus helianthi Rossi (Dip.: Tephritidae) یکی از آفات مهم گلرنگ در جهان است. کشت مخلوط یکی از روشهای مناسب برای کنترل این آفت است، بنابراین اثر الگوهای مختلف کشت مخلوط گلرنگ و نخود (کشت خالص گلرنگ، سریهای جایگزینی با الگوهای 4:4، 2:2، 1:1، 3:1 و 1:3 و سریهای افزایشی 20 و 40 درصد نخود هرکدام در دو حالت بین (I) و اطراف (II) ردیفهای گلرنگ) بر تراکم و خسارت آفت در شرایط مزرعه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان بررسی شد. علاوه بر تراکم جمعیت حشرات بالغ مگس گلرنگ، درصد آلودگی کاپیتولها بهعنوان یکی از شاخصهای خسارت مورد ارزیابی واقع شد. نتایج نشان داد تراکم جمعیت حشرات بالغ مگس گلرنگ بهطور معنیداری تحت تأثیر الگوهای مختلف کشت قرار گرفت، بهطوریکه کمترین جمعیت مگس گلرنگ در الگوهای کشت 1:3 (یک ردیف گلرنگ، سه ردیف نخود) و 3:1 (سه ردیف گلرنگ، یک ردیف نخود) به ترتیب با میانگین 6/0±33/18 و 3±22 مشاهده شد. بررسی میزان آلودگی به مگس گلرنگ نشان داد که میانگین درصد کاپیتولهای آلوده به ازای یک بوته نیز، در الگوهای کشت مخلوط 1:3 و 3:1 به ترتیب با میانگین 5/0±1/6 و 1/1±3/8 در مقایسه با سایر الگوهای مورد آزمایش کاهش معنیداری را دارا بود. این نتایج مشخص کرد الگوهای کشت 1:3 و 3:1، در بین ده الگوی کشت موردمطالعه، با کمترین تراکم آفت و نرخ آلودگی پتانسیل لازم جهت استفاده در برنامههای مدیریت تلفیقی این آفت در مزارع گلرنگ را دارا هستند.