c3518cb17d976b8

ارزیابی تأثیر چند قارچ‌کش در کنترل بیماری برق‌زدگی نخود در استان کرمانشاه

نویسندگان

چکیده

بیماری برق‌زدگی نخود که در اثرDidymella rabiei ایجاد می‌شود، مهم‌ترین بیماری نخود معمولی در استان کرمانشاه است. آلودگی اولیه به این بیماری عمدتاً از بذور و بقایای گیاهی آلوده بوده و آلودگی ثانویه به وسیله اسپورهای غیرجنسی قارچ که روی اندام‌های هوایی گیاه قرار می‌گیرند، ایجاد می‌شود. در بررسی‌های آزمایشگاهی اثرات قارچ‌کش‌های کاپتان، کاربندازیم، مانکوزب، تریدمورف، کلروتالونیل و کربوکسین ـ تیرام در رقت های 01/0 ، 1/0 ، 0/1 ، 0/10 و 0/100 قسمت در میلیون (ppm) روی رشد شعاعی چهار جدایه مختلف D. rabiei در محیط کشت آرد نخود – دکستروز – آگار (CSMA) در قالب آزمایش فاکتوریل چند فاکتوره با طرح کاملاً تصادفی ارزیابی شد. به منظور کنترل آلودگی اولیه به روش ضدعفونی بذور آلوده طبیعی و به شیوه مصنوعی آلوده شده (به میزان 3 گرم برای هرکیلو گرم بذر) و نیز کنترل آلودگی ثانویه با استفاده از سمپاشی بوته (به میزان 900گرم یا میلی‌لیتر در هکتار)، قارچ‌کش‌های مذکور همراه با شاهد در شرایط مزرعه در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی های آزمایشگاهی نشان داد که رشد شعاعی ریسه های چهار جدایه قارچ در رقت 10 قسمت در میلیون ماده مؤثره قارچ کش ها در محیط کشت CSMA متوقف شد. بیشترین تأثیر سموم در کنترل رشد شعاعی ریسه های قارچ در شرایط آزمایشگاه متعلق به قارچ‌کش کاربندازیم بود. در بررسی‌های مزرعه‌ای سموم کاربندازیم و کربوکسین – تیرام نسبت به سایر سموم برتری معنی‌داری در کنترل آلودگی اولیه بیماری به روش ضد عفونی بذور نشان دادند. سم تریدمورف (امولسیون 75%) تأثیرات گیاه سوزی روی جوانه‌زنی و رشد گیاهچه داشت. جهت کنترل آلودگی ثانویه بیماری، سمپاشی بوته با سم کلروتالونیل نسبت به سایر قارچ‌کش‌ها مؤثرتر بود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Evaluation of the Effectiveness of Some Fungicides in Controlling Chickpea Blight (Kermanshah Province)

نویسندگان [English]

  • hassan younesi
  • mahyar sheykh-o-al eslami
چکیده [English]

Chickpea blight caused by Didymella rabiei is considered as the most important disease of chickpea in Kermanshah province. The disease is seed borne in addition to being persistent on infected residues, secondary infection taking place through pycnidiospores. In laboratory tests, the effects of six fungicides were tested at : 0.01, 0.1, 1.0, 10.0 and 100.0 ?g.a.i.ml-1 CSMA(Chickpea Seed Meal Agar) based on radial growth rate of four isolates of D. rabiei in a factorial test under a completely randomized design. The fungicides were captan, carbendazim, mancozeb, tridemorph, chlorotalonil and carboxin-thiram. For controlling the primary seed borne infections through seed treatment fungicides and a control of the secondary infections through chemical spray of the chickpea canopy, those fungicides were employed under field conditions. In the first year the naturally infected seeds and in the second year the artificially infested seeds were sown. The experimental design was a completely randomized block design of four replications. Mycelial growth of four isolates of D. rabiei were significantly inhibited on CSMA treated with any of the fungicides at 10 ?g.a.i.ml-1 .The most effective fungicide for a control of the mycelial growth of the pathogen under In Vitro conditions was carbendazim. Results showed that: in the field tests with naturally infected as well as artificially infested seeds, carbendazim and carboxin-thiram were significantly superior to the other fungicides for a control of the primary seed borne infection of the fungus. tridemorph (EC 75%) showed some phytotoxic effects on germination and seedling growth. Foliar sprays of chlorotalonil were significantly superior to those of other fungicides in controlling the secondary infection.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ascochyta blight
  • Chemical control
  • Chickpea
  • Fungicides.
  • Seed-borne