ریحانه درسوئی؛ جواد کریمی؛ مهدی مدرس اول
چکیده
شتهها از آفات مهم کشاورزی هستند، اما گرایش تکاملی آنها به سمت کاهش ویژگیهای مفید تاکسونومیک و تغییرپذیری صفات ظاهری بهدلیل تأثیر عوامل محیطی و میزبان گیاهی، شناسایی مرفولوژیک آنها را در برخی مواقع دچار مشکل مینماید. مدیریت صحیح این آفات مستلزم شناسایی دقیق آنها است، لذا استفاده از روشهای نوین شناسایی میتواند در زمینه ...
بیشتر
شتهها از آفات مهم کشاورزی هستند، اما گرایش تکاملی آنها به سمت کاهش ویژگیهای مفید تاکسونومیک و تغییرپذیری صفات ظاهری بهدلیل تأثیر عوامل محیطی و میزبان گیاهی، شناسایی مرفولوژیک آنها را در برخی مواقع دچار مشکل مینماید. مدیریت صحیح این آفات مستلزم شناسایی دقیق آنها است، لذا استفاده از روشهای نوین شناسایی میتواند در زمینه کنترل این آفات راهگشا باشد. در مطالعهای که بهمنظور شناسایی شتههای درختان میوه دانهدار، طی سالهای 1387تا 1389 در شهرستان مشهد انجام گرفت، علاوه بر روشهای مورفولوژیک رایج از روش شناسهگذاری (بارکدینگ) DNA نیز استفاده گردید. در این بررسی گونههای Allocotaphis quaestionis، Aphis pomi، Dysaphis affinis، D. plantaginea و Nearctaphis bakeri از روی سیب، به و گلابی جمعآوری گردید که گونه A. quaestionis برای اولین بار از ایران گزارش میشود. بارکد DNA برای ناحیه cox1 این گونهها تهیه و روابط تبارشناسی میان گونههای جمعآوری شده و سایر گونههای این خانواده بررسی گردید. براساس این شناسه، شناسایی ظاهری تأیید شد و نتایج داده های مولکولی با مشخصات مرفولوژیک و گروه بندی کلاسیک انطباق داشت و گونههای مورد مطالعه بر اساس جنس و قبیله تفکیک شدند. استفاده از خط شناسهگذاری (DNA بارکد) به عنوان ابزاری برای شناسایی شتهها برای اولین بار در ایران انجام گرفت و نتایج این مطالعه مؤید این است که توالی cox1 میتواند در مطالعه تعیین هویت و بررسی روابط تبارشناسی شتهها به کار رود.
سیده افسانه حسینی؛ مهدی مدرس اول؛ مجتبی حسینی؛ علیرضا آستارایی؛ سعید هاتفی
دوره 42، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 43-49
چکیده
کیفیت گیاه میزبان بهعنوان اولین سطح زنجیره غذایی با تأثیر بر تواناییهای زیستی حشره گیاهخوار میتواند بر انبوهی جمعیت آن تأثیرگذار باشد. در این مطالعه اثر مقادیر مختلف کوددهی نیتروژن: پتاسیم (N:K) گیاه لوبیا برابر با 40 :60، 40 :40، 40 :0 کیلوگرم بر هکتار و شاهد 0 :0، بر شاخصههای شیمیایی گیاه نظیر درصد نیتروژن، پتاسیم و کربن و تواناییهای ...
بیشتر
کیفیت گیاه میزبان بهعنوان اولین سطح زنجیره غذایی با تأثیر بر تواناییهای زیستی حشره گیاهخوار میتواند بر انبوهی جمعیت آن تأثیرگذار باشد. در این مطالعه اثر مقادیر مختلف کوددهی نیتروژن: پتاسیم (N:K) گیاه لوبیا برابر با 40 :60، 40 :40، 40 :0 کیلوگرم بر هکتار و شاهد 0 :0، بر شاخصههای شیمیایی گیاه نظیر درصد نیتروژن، پتاسیم و کربن و تواناییهای زیستی شته سیاه باقلا Scop. Aphis fabaeمورد بررسی قرار گرفت. بالاترین درصد نیتروژن و پتاسیم در گیاهان به ترتیب در تیمارهای کوددهی نیتروژن: پتاسیم 40 :0 و 40 :60 مشاهده شد. نرخ خالص تولیدمثل (R0) شته سیاه باقلا در تیمارهای کوددهی نیتروژن: پتاسیم به ترتیب 4/2±75/14، 38/1±27/20، 2/2±07/22 و 1/3±17 ماده/ ماده/ نسل تعیین گردید. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، به ترتیب 017/0±215/0، 02/0±325/0، 014/0±295/0 و 017/0±258/0 و نرخ متناهی افزایش جمعیت(?) روی تیمارهای مذکور نیز به ترتیب 001/0±32/1، 03/0±41/1، 01/0±38/1 و 01/0±32/1 به دست آمد. متوسط مدت زمان هر نسل (T)، در تیمارهای مذکور به ترتیب 17/0±51/12، 17/0±32/9، 16/0±48/10 و 14/0±19/10 روز برآورد شد. نتایج این تحقیق نشان داد که نرخ خالص باروری، نرخ ذاتی افزایش جمعیت و نرخ متناهی افزایش جمعیت شته سیاه باقلا در تیمارهای مختلف در سطح 5 درصد اختلاف معنیدار داشتند. بیشترین میزان rm وR0 در تیمارهای کوددهی نیتروژن: پتاسیم با نسبتهای 40:40 و 0:40 به دست آمد که نشاندهنده مناسبترین تیمارها برای نشوونمای شته و کمترین میزان rm آن در تیمار 40 :60 مشاهده گردید که نشاندهنده نامطلوب ترین تیمار برای شته سیاه باقلا میباشد. بنابراین کاهش نسبت کوددهی نیتروژن: پتاسیم میتواند تواناییهای زیستی شته سیاه باقلا را روی گیاه لوبیا کاهش دهد.