سونیا سیفی؛ کیوان بهبودی؛ روح الله شریفی؛ جیمز شپلیگ
چکیده
باکتری Bacillus velezensis یکی از عوامل پروبیوتیک گیاهی میباشد که اخیراً بهعنوان یکی از ابزارهای قوی بیوکنترل مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش معرفی و بررسی برخی از خصوصیات باکتری B. velezensis میباشد که از ریزوسفر گوجهفرنگی شهرستان کرمانشاه جداسازی شد. در این پژوهش باکتری B. velezensis بهترتیب موجب افزایش 86/78، 87/56 و 83/45 درصدی طول ...
بیشتر
باکتری Bacillus velezensis یکی از عوامل پروبیوتیک گیاهی میباشد که اخیراً بهعنوان یکی از ابزارهای قوی بیوکنترل مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش معرفی و بررسی برخی از خصوصیات باکتری B. velezensis میباشد که از ریزوسفر گوجهفرنگی شهرستان کرمانشاه جداسازی شد. در این پژوهش باکتری B. velezensis بهترتیب موجب افزایش 86/78، 87/56 و 83/45 درصدی طول شاخساره، طول ریشه و وزن خشک گیاه گوجهفرنگی در گلخانه و درصد جوانهزنی و شاخص بنیه بذر در شرایط آزمایشگاهی گردید. علاوه بر این، برخی از خصوصیات پروبیوتیکی این جدایه از جمله تولید سیدورفور، سیانید هیدروژن و اندول استیک اسید در آزمایشگاه مورد ارزیابی قرار گرفتند. اثر بازدارندگی این سویه روی قارچ Fusarium oxysporum f. sp. lycopersici به روش کشت متقابل و ترکیبات فرّار ضدقارچی بهترتیب به میزان 83 و 58 درصد بود. در بررسیهای گلخانهای نیز باعث کاهش بروز 5/87 درصدی علائم بیماری گردید. در نهایت ژنوم کامل باکتری با استفاده از تکنولوژی ایلومینا تعیین توالی گردید. سپس در پایگاه RAST مکانهای ژنومی و توالیهای رمزگردان مشخص گردیده و در پایگاه NCBI با توالیهای موجود مقایسه شد. نتایج نشان داد که این جدایه با احتمال 100 درصد متعلق به گونه B. velezensis است. اندازه ژنوم این جدایه 4132868 جفت باز و شامل 4329 توالی رمزگردان میباشد. این تحقیق اثباتی بر معرفی گونه B. velezensis بهعنوان باکتری پروبیوتیک گیاهی است.
هدی حسین راده؛ کیوان بهبودی؛ ژیلا دلخواه
چکیده
در این بررسی، تأثیر جدایۀ Pseudomonas fluorescens UTP100 در برهمکنش سه رقم گندم (فلات، مرودشت و نیکنژاد) و قارچ بیمارگر Fusarium culmorum بررسی شد. نتایج نشان داد، تیمار بذرهای هر سه رقم گندم با ریزوباکتری UTP100 منجر به کاهش معنیدار درصد آلودگی قارچ بیمارگر میشود. میزان کلونیزاسیون ریزوباکتری روی ریشۀ سه رقم گندم با یکدیگر متفاوت بود، بهطوریکه ...
بیشتر
در این بررسی، تأثیر جدایۀ Pseudomonas fluorescens UTP100 در برهمکنش سه رقم گندم (فلات، مرودشت و نیکنژاد) و قارچ بیمارگر Fusarium culmorum بررسی شد. نتایج نشان داد، تیمار بذرهای هر سه رقم گندم با ریزوباکتری UTP100 منجر به کاهش معنیدار درصد آلودگی قارچ بیمارگر میشود. میزان کلونیزاسیون ریزوباکتری روی ریشۀ سه رقم گندم با یکدیگر متفاوت بود، بهطوریکه بیشترین لگاریتم تعداد (شمار) سلول باکتری در میلیگرم ریشه در رقم فلات و کمترین آن در رقم نیکنژاد ثبت شد. آلودگی دو رقم فلات و مرودشت به قارچ بیمارگر منجر به کاهش تعداد سلول باکتری مستقر روی ریشه در مقایسه با شاهد شد. درحالیکه در رقم نیکنژاد، قارچ بیمارگر در کلونیزاسیون ریزوباکتری اثر افزایشی داشت. فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز، بهعنوان یکی از مهمترین آنزیمهای درگیر در واکنشهای دفاعی گیاه، در هر سه رقم گندم هنگامیکه گیاه بهطور همزمان به ریزوباکتری و قارچ بیمارگر آلوده شدند بیش از هنگامی بود که گیاهان بهصورت جداگانه با هر یک از این عاملها تیمار شدند. این موضوع، بهاحتمال بر نقش ریزوباکتری UTP100 در القای مقاومت سیستمیک از طریق افزایش فنیلآلانین آمونیالیاز تأکید دلالت دارد.
روح اله شریفی؛ مسعود احمد زاده؛ کیوان بهبودی؛ چونگ مین ریو
چکیده
عوامل بیوکنترل با الایسیتورهای متعددی از جمله ترکیبات فرار باعث القاء مقاومت سیستمیک در گیاهان میشوند. در این تحقیق نقش ترکیبات خالص شناسائی شده در پروفایل ترکیبات فرار سویه Bacillus subtilis GB03 در بازداری مستقیم از رشد یا القاء مقاومت سیستمیک علیه قارچ B. cinereaدر آرابیدوبسیس مورد ارزیابی قرار گرفته است. در مقایسه با شاهد همه ترکیبات ...
بیشتر
عوامل بیوکنترل با الایسیتورهای متعددی از جمله ترکیبات فرار باعث القاء مقاومت سیستمیک در گیاهان میشوند. در این تحقیق نقش ترکیبات خالص شناسائی شده در پروفایل ترکیبات فرار سویه Bacillus subtilis GB03 در بازداری مستقیم از رشد یا القاء مقاومت سیستمیک علیه قارچ B. cinereaدر آرابیدوبسیس مورد ارزیابی قرار گرفته است. در مقایسه با شاهد همه ترکیبات نه تنها مانع اسپورزائی قارچ نشدند بلکه به صورت معنی داری آن را افزایش دادند. بیشترین اثر در تحریک اسپورزائی با 105×7/4 و 105×4 افزایش تولید اسپور به ترتیب مربوط به دو ترکیب 3-پنتانول و متیلسالیسیلات بود. در رشد میسلیوم نیز اغلب ترکیبات باعث تحریک رشد قارچ شدند که بیشترین مقدار در مورد دو ترکیب متیلجاسمونات با 23% و متیلسالیسیلات با 24% افزایش رشد قارچ ثبت شد. جالب توجه اینکه حداقل و حداکثر تولید رنگیزه نیز به ترتیب در تیمارهای متیلجاسمونات و متیلسالیسیلات اندازهگیری شد. در آزمایش القاء مقاومت، ترکیبات 3-هیدروکسی-2-بوتانول، متیلجاسمونات، بوتاندیول، استوئین و 1-پنتانول بیشترین اثر را در کاهش بیماری روی آرابیدوبسیس دارا بودند. در حالیکه دو ترکیب متیلسالیسیلات و 3-پنتانول که به عنوان تحریک کننده مقاومت علیه بیوتروفها شناخته شدهاند تأثیر قابل توجه ای در کاهش این بیمارگر نکروتروف نداشتند. در نهایت امر کارائی ترکیبات بستگی به دُز مصرفی آنها دارد و در دُز پایین بیشتر به عنوان مولکول پیام عمل میکنند تا به عنوان بازدارنده از رشد قارچ بیمارگر.