زهرا حاج صمدی؛ مرتضی موحدی فاضل؛ اورنگ کاوسی؛ کبری فتوحی
چکیده
ذخیرۀ منابع انرژی در حشرات کامل زمستانگذران سن گندم Eurygaster integriceps اهمیت شایان توجهی در بقای زمستانی آنها دارد. در پژوهش حاضر، تغییر ترکیبات بیوشیمیایی حشرات کامل نسل جدید سن گندم تیمارشده با غلظتهای زیرکشندۀ نیمآزال تیاس یک درصد مطالعه شد. نخست، حشرات کامل سن گندم با غلظتهای مختلف نیمآزال (0، 100، 300 و 500 میکرولیتر بر لیتر (μl/l)) ...
بیشتر
ذخیرۀ منابع انرژی در حشرات کامل زمستانگذران سن گندم Eurygaster integriceps اهمیت شایان توجهی در بقای زمستانی آنها دارد. در پژوهش حاضر، تغییر ترکیبات بیوشیمیایی حشرات کامل نسل جدید سن گندم تیمارشده با غلظتهای زیرکشندۀ نیمآزال تیاس یک درصد مطالعه شد. نخست، حشرات کامل سن گندم با غلظتهای مختلف نیمآزال (0، 100، 300 و 500 میکرولیتر بر لیتر (μl/l)) تحت شرایط مزرعه تیمار شدند و نمونهبرداری به فواصل زمانی 3، 6 و 12 روز بعد از سمپاشی انجام گرفت. در مرحلۀ دوم، یک هفته پس از سمپاشی اول، تعدادی از حشرات مرحلۀ اول مجدداً با غلظتهای مشابه تیمار شد و نمونهبرداری 3، 6 و 12 روز بعد انجام گرفت. میزان قند، گلیکوژن، چربی و پروتئین موجود برای هر یک از دو جنس نر و ماده در چهار تکرار بر حسب میلیگرم بر گرم وزن تر بدن حشره تعیین شد. نتایج نشان داد که نیمآزال تأثیر معناداری بر میزان چربی، گلیکوژن، قند، پروتئین و محتوای کل ذخایر انرژی (001/0P<) دارد و هر سه غلظت سبب افزایش میزان چربی و پروتئین در مقایسه با شاهد شدهاند. بهطوری که پس از کسر اثر شاهد، چربی 53/85، 3/97 و 22/108 درصد و پروتئین 62/4، 23/14 و 27/34 درصد بهترتیب در غلظتهای 100، 300 و 500 μl/l افزایش یافتهاند. میزان گلیکوژن در اولین غلظت به میزان 35/27 درصد کاهش داشته و در بقیۀ غلظتها تفاوت معناداری را با شاهد نشان نداده است. همچنین میزان قند در مقایسه با شاهد بهترتیب در سه غلظت 9/9، 37/27 و 76/43 درصد کاهش یافته است. در مجموع محتوای کل ذخایر انرژی در سه غلظت تأثیرات افزایشی نشان داده و گذر زمان و نیز سمپاشی مجدد این افزایش را تشدید کرده است. این فاکتور بین دو جنس نر و ماده تفاوت معناداری نداشته است
فرزانه نوروزی؛ اورنگ کاوسی؛ خلیل طالبی جهرمی؛ شهره محبی؛ مرتضی موحدی فاضل
چکیده
ایمیداکلوپرید از جمله حشرهکشهای رایج برای آفات مکنده در گلخانهها است و به همین دلیل اطلاع از باقیماندة آن روی محصولات ضروری است. در این پژوهش تأثیر مدت زمان انبارمانی بر روند کاهش باقیماندة حشرهکش ایمیداکلوپرید در میوۀ توتفرنگی بررسی شد. سمپاشی بوتههای توتفرنگی با محلول ایمیداکلوپرید (SC35) با غلظت یک در هزار انجام ...
بیشتر
ایمیداکلوپرید از جمله حشرهکشهای رایج برای آفات مکنده در گلخانهها است و به همین دلیل اطلاع از باقیماندة آن روی محصولات ضروری است. در این پژوهش تأثیر مدت زمان انبارمانی بر روند کاهش باقیماندة حشرهکش ایمیداکلوپرید در میوۀ توتفرنگی بررسی شد. سمپاشی بوتههای توتفرنگی با محلول ایمیداکلوپرید (SC35) با غلظت یک در هزار انجام گرفت. آمادهسازی نمونه به روش QuEChERS انجام شد که شامل استخراج باقیماندة آفتکش با استونیتریل و خالصسازی با استفاده از فاز جامد پخششونده بود. برای اندازهگیری باقیماندة ایمیداکلوپرید در نمونۀ استخراجشده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) مجهز به آشکارساز فرابنفش (UV) استفاده شد. حد تشخیص دستگاهی 12/0 میکروگرم بر میلیلیتر بود و میانگین بازیابی روش 80/94 درصد محاسبه شد. دادهها در دو مدل کینتیکی، مرتبۀ اول و دونمایی برازش داده شد. نتایج نشان داد بهترین مدل برای توصیف روند کاهشی ایمیداکلوپرید مدل کینتیک مرتبۀ اول است. نیمهعمر ایمیداکلوپرید در دمای 4-5 درجۀ سلسیوس 48/10 روز محاسبه گردید. میزان باقیماندة حشرهکش ایمیداکلوپرید در اولین روز پس از سمپاشی در این محصول 31/5 میلیگرم بر کیلوگرم اندازهگیری شد که این مقدار 62/10 برابر بیشتر از حداکثر غلظت باقیماندة مجاز برای این حشرهکش در توتفرنگی (5/0 میلیگرم بر کیلوگرم) تعیینشده توسط سازمان کدکس غذایی است. میزان باقیماندة حشرهکش ایمیداکلوپرید در میوۀ توتفرنگی پس از 20 روز انبارمانی نیز 36/3 برابر (68/1 میلیگرم بر کیلوگرم) حد مجاز بود. بر این اساس، اگرچه نگهداری در یخچال ماندگاری میوه را بیشتر میکند، اما روند کاهش باقیمانده بسیار کند میشود.
احسان قائم مقامی؛ مرتضی موحدی فاضل؛ علیرضا واعظی
چکیده
در این پژوهش، تأثیر تغذیۀ سن گندم بر میزان جذب سه عنصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در گندم رقم فلات در محیط کشت بدون خاک بررسی شد. تراکمهای صفر (شاهد)، یک، دو و سه عدد سن از نسل زمستانگذران در مراحل پنجهزنی و ساقهدهی به مدت ده روز روی هر بوته گندم قرار داده شد. آزمایشها در گلخانهای با شرایط دمایی 3±26 درجۀ سلسیوس، رطوبت نسبی بیش ...
بیشتر
در این پژوهش، تأثیر تغذیۀ سن گندم بر میزان جذب سه عنصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در گندم رقم فلات در محیط کشت بدون خاک بررسی شد. تراکمهای صفر (شاهد)، یک، دو و سه عدد سن از نسل زمستانگذران در مراحل پنجهزنی و ساقهدهی به مدت ده روز روی هر بوته گندم قرار داده شد. آزمایشها در گلخانهای با شرایط دمایی 3±26 درجۀ سلسیوس، رطوبت نسبی بیش از 45 درصد و در نور طبیعی انجام گرفت. نتایج تجزیۀ عناصر گیاهان تیمارشده با سنهای زمستانگذران نشان داد که میزان جذب نیتروژن گیاهان تحت تأثیر مراحل فنولوژیکی گیاه (001/0p<)، اثر متقابل جنسیت و تراکم سنها (001/0p<) و اثر متقابل مرحلۀ فنولوژیکی گیاه و جنسیت سنها (05/0p<) است. بیشترین میزان تأثیر در جهت کاهش میزان جذب در مرحلۀ ساقهدهی و تراکم دو عدد سنهای نر مشاهده شد. مرحلۀ فنولوژیکی، تراکم حشرات کامل و جنسیت سنها روی مصرف فسفر تأثیر معناداری داشت (05/0p<). بیشترین تأثیر کاهش در تراکم 2 عدد سن ماده در مرحلۀ ساقهدهی مشاهده شد. مصرف پتاسیم تحت تأثیر هیچکدام از اثرات متقابل قرار نگرفت. با توجه به تغییرات قابل توجه نیتروژن، به نظر میرسد پارامتر بهتری برای ارزیابی تأثیرات تغذیۀ سن گندم بر مصرف مواد غذایی باشد.
هانا کمانگر؛ رقیه همتی؛ علیرضا یزدی نژاد؛ مرتضی موحدی فاضل
چکیده
پوسیدگی ریشه از بیماریهای پراهمیت لوبیا در استان زنجان دارد و دو بیمارگر قارچی Rhizoctonia solani و Fusarium solani عوامل اصلی ایجادکنندة این بیماری در منطقهاند. در این تحقیق بازدارندگی عصارة ان-هگزانی، دی اتیل اتری، کلروفرمی و اتانولی پنج گونة گیاهی شامل اسپند (Peganum harmala)، آویشن کوهی (Thymus kotschyanus)، بومادران (Achillea wilhelmsii)، پونه(Mentha pulegium) و سیر(Allium ...
بیشتر
پوسیدگی ریشه از بیماریهای پراهمیت لوبیا در استان زنجان دارد و دو بیمارگر قارچی Rhizoctonia solani و Fusarium solani عوامل اصلی ایجادکنندة این بیماری در منطقهاند. در این تحقیق بازدارندگی عصارة ان-هگزانی، دی اتیل اتری، کلروفرمی و اتانولی پنج گونة گیاهی شامل اسپند (Peganum harmala)، آویشن کوهی (Thymus kotschyanus)، بومادران (Achillea wilhelmsii)، پونه(Mentha pulegium) و سیر(Allium sativum) در رشد رویشی F. solani و R. solani با استفاده از روش اختلاط عصاره با محیط کشت در چهار غلظت 100، 250، 500 و 1000 پیپیام با سه تکرار مطالعه شده است. پس از بررسیهای آزمایشگاهی، مؤثرترین عصارهها در شرایط گلخانهای علیه بیماری پوسیدگی ریشة لوبیا ارزیابی شد. براساس نتایج آزمایشگاهی بهدست آمده، فاز هگزانی عصارة آویشن و پونه (هر دو در غلظت 1000 پیپیام)، بیشترین اثر بازدارندگی را علیه هر دو بیمارگر داشت. همچنین، موجب گرانوله شدن سیتوپلاسم هیفهای هر دو گونة قارچی و نشت مواد درونسلولی آنها شد. در آزمونهای گلخانهای، عصارة هگزانی آویشن و پونه نهتنها موجب کاهش معنادار درصد پوسیدگی ریشه شد، بلکه بر شاخصهای رشدی گیاه لوبیا نیز آثار افزایشی معناداری در سطح 5 درصد داشت.