علی الماسی؛ مجید عسکری سیاهوئی؛ یداله خواجه زاده
چکیده
شتة جالیز Aphis frangulae gossypii Gloverیکی از آفات مهم خیار بهشمار میآید و زنبور انگلوارة (پارازیتوئید) Lysiphlebus fabarum Marshallبهعنوان یک عامل زیست (بیو)کنترل، میتواند در کشتزارها و گلخانهها علیه این آفت بهکار گرفته شود. در این پژوهش، حساسیت سنهای مختلف پورگی شته و مرحلة شفیرگی زنبور به غلظت توصیهشدة مزرعهای و نیم غلظت آفتکشهای ...
بیشتر
شتة جالیز Aphis frangulae gossypii Gloverیکی از آفات مهم خیار بهشمار میآید و زنبور انگلوارة (پارازیتوئید) Lysiphlebus fabarum Marshallبهعنوان یک عامل زیست (بیو)کنترل، میتواند در کشتزارها و گلخانهها علیه این آفت بهکار گرفته شود. در این پژوهش، حساسیت سنهای مختلف پورگی شته و مرحلة شفیرگی زنبور به غلظت توصیهشدة مزرعهای و نیم غلظت آفتکشهای استامیپرید، دیکلرووس و آزادیراختین با روش غوطهوری بررسی شد. همچنین اثرگذاری پایداری و آزمون زیستسنجی آفتکشها روی حشرة کامل انگلواره ارزیابی شد. نتایج نشان داد با افزایش سن پورگی شته، سمیت آفتکشها بهطور معنیداری کاهش یافته است. آفتکش دیکلرووس روی مرحلة شفیرگی زنبور، بیشترین تلفات را نشان داد. میزان LC50 استامیپرید 18/28، دیکلرووس 052/7 و آزادیراختین 338/1780 میکروگرم بر لیتر روی زنبور محاسبه شد. بر پایة استاندارد سازمان جهانی کنترل زیستی (بیولوژیک)، آزادیراختین با پایداری کمتر از پنج روز، دیکلرووس بین 5 تا 15 و استامیپرید بین 16 تا 30 روز به ترتیب در گروه ترکیبهای ناپایدار (A)، کمی پایدار (B) و به نسبت پایدار (C) قرار گرفتند. برابر با نتایج بهدستآمده در کنترل شتة جالیز، آزادیراختین قابلیت تلفیق بیشتری با زنبور انگلواره دارد.