الهه واثقی خوندابی؛ پژمان خدایگان؛ فرید بیکی فیروزجاهی
چکیده
بهمنظور بررسی عوامل باکتریایی ایجادکنندهی بیماری کلهبرگی کیوی در ایران نمونهبرداری گستردهای در دو سال متوالی از مناطق کیوی خیز استانهای شمالی کشور انجام شد. از برگ درختان آلوده با علائم مختلف لکه زاویهای قهوهایرنگ، لکهی سفید با حاشیهی قهوهای، لکه نارنجی رنگ و لکهی آبسوخته با هالهی زرد رنگ در اطراف آن، بیش ...
بیشتر
بهمنظور بررسی عوامل باکتریایی ایجادکنندهی بیماری کلهبرگی کیوی در ایران نمونهبرداری گستردهای در دو سال متوالی از مناطق کیوی خیز استانهای شمالی کشور انجام شد. از برگ درختان آلوده با علائم مختلف لکه زاویهای قهوهایرنگ، لکهی سفید با حاشیهی قهوهای، لکه نارنجی رنگ و لکهی آبسوخته با هالهی زرد رنگ در اطراف آن، بیش از 400 جدایه باکتریایی جدا و خالصسازیگردید. پس از انجام آزمون بیماریزایی به روشهای مختلف، 130 جدایه به عنوان بیمارگر شناسایی شد. سپس از میان آنها، بیستوپنج جدایه مشکوک به جنس Pseudomonas بر اساس ویژگیهای مورفولوژیکی نظیر رنگ و شکل کلنی انتخاب شده و مورد بررسیهای فنوتیپی و مولکولی قرارگرفت. تمامی جدایهها در آزمون القای واکنش فوق حساسیت در توتون و شمعدانی نتایج مثبت ولی در سایر آزمونهای فنوتیپی و بیوشیمیایی نتایجی متفاوت نشان دادند. این نتایج نشان داد، نیمی از جدایههای مورد بررسی، بیشترین شباهت را به گونهی P. syringae دارند. همچنین استفاده از دو جفت آغازگر اختصاصی طراحیشده بر اساس توالی rRNA (ITS) 16S–23S به نام PsaF1⁄R2 و PsaF3⁄R4، نشان داد که جدایههای 20،86،101،138،132،117،194 و 230 به پاتووار P. syringae pv. actinidiae تعلق دارند. بررسی ترادف توالی ژن rpoD در 17 جدایهی دیگر و عدم شباهت آن با هیچ کدام از توالیهای ژن rpoD، متعلق به گونههای موجود از جنس سودوموناس در بانک ژن نشان داد که احتمالاً این جدایهها گونههای ناشناختهای از این جنس بوده که تعیین جایگاه دقیق تاکسونومیکی آنها مستلزم بررسیهای بیشتر میباشد.
الهه صادقی؛ پژمان خدایگان؛ احمد حسینی؛ روح اله صابری ریسه
چکیده
بیماری شانکر پوستی گردوی ایرانی (Juglans regia L.) با عامل Brenneria nigrifluens یکی از بیماریهای مهم درختان گردو است. تشخیص بهموقع عامل بیماری، نقش مهمی در جلوگیری از خسارتهای جبرانناپذیر آن دارد. در پژوهش حاضر، 57 جدایه از درختان دارای علائم بیماری، از مناطق مختلف استان کرمان جمعآوری شدند. جدایهها بر اساس ویژگیهای فنوتیپی و بیوشیمیایی ...
بیشتر
بیماری شانکر پوستی گردوی ایرانی (Juglans regia L.) با عامل Brenneria nigrifluens یکی از بیماریهای مهم درختان گردو است. تشخیص بهموقع عامل بیماری، نقش مهمی در جلوگیری از خسارتهای جبرانناپذیر آن دارد. در پژوهش حاضر، 57 جدایه از درختان دارای علائم بیماری، از مناطق مختلف استان کرمان جمعآوری شدند. جدایهها بر اساس ویژگیهای فنوتیپی و بیوشیمیایی به دو گروه تقسیم شدند. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی و تکثیر قطعهای از DNA به طول 255 جفت باز، جدایههای متعلق به گونۀ B. nigrifluens از عوامل همراه با عامل بیماری، تفکیک شدند. بیماریزایی جدایهها بر روی میوههای نارس گردو ارزیابی شد. جهت شناسایی مولکولی برخی جدایهها، بخشی از اپران ریبوزومی نیز در آنها تکثیر و توالییابی شد. نتایج نشان دادند که باکتری B. nigrifluens با تنوع ژنتیکی قابلملاحظه، در مناطق مختلف گردو کاری استان کرمان گسترش داشته و افزون بر آن، عوامل دیگری از جنس Gibbsiella نیز میتوانند در ایجاد یا تشدید علائم بیماری دخالت داشته باشند که نیازمند پژوهشهای دیگری است.
زهره هنرجو؛ ابراهیم صداقتی؛ حسین علایی؛ پژمان خدایگان
چکیده
بهمنظور ایجاد یک برنامۀ کلی کنترل و پیشگیری از آلودگی قارچی در مراحل مختلف برداشت، حملونقل و انبارداری، پودهرست یا تعیین مایکوفلور و فراوانی قارچهای گندرو (ساپروفیت) در محصولات کشاورزی مورداستفاده در جیرۀ غذایی پرندگان اهمیت دارد. بیشتر گونههای قارچ آسپرژیلوس در دمای محیط بهخوبی رشد میکنند و در بیشتر مواد غذایی، آلودگی ...
بیشتر
بهمنظور ایجاد یک برنامۀ کلی کنترل و پیشگیری از آلودگی قارچی در مراحل مختلف برداشت، حملونقل و انبارداری، پودهرست یا تعیین مایکوفلور و فراوانی قارچهای گندرو (ساپروفیت) در محصولات کشاورزی مورداستفاده در جیرۀ غذایی پرندگان اهمیت دارد. بیشتر گونههای قارچ آسپرژیلوس در دمای محیط بهخوبی رشد میکنند و در بیشتر مواد غذایی، آلودگی بالقوه به این قارچ و زهرابههای آن وجود دارد. شناسایی گونهها برای پیشگیری از آلودگی زهرابهای (توکسینی) جیرۀ غذایی ضروری است. بدین منظور 49 نمونه از جیرۀ غذایی پرمصرف پرندگان شامل شاهدانه، خرفه، ذرت، سورگوم، کتان، ذرت ایتالیایی، ارزن، گندم، دان مخلوط و سبوس برنج، پیشدان، رشد دانه و پایاندان از فروشگاههای توزیع خوراک پرندگان در استانهای یزد، لرستان، مازندران، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، خراسانرضوی، فارس و کرمان تهیه و میزان آلودگی آنها به قارچ آسپرژیلوس بررسی شد. جداسازی قارچ به روشهای کشت مستقیم و سری رقت روی محیط کشت سیبزمینی دکستروز آگار و کاغذ صافی سترون (استریل) مرطوب انجام شد. در این پژوهش، 175 جدایه از جنس آسپرژیلوس به دست آمد و گونههای Aspergillus japonicus، A. tubingensis، A. flavus، A. fumigatus، A. tamarii، A. ochraceus، A. parasiticus و A. terreus بر پایۀ ویژگیهای ریختشناسی شناسایی شد. نتایج نشان داد که قارچ آسپرژیلوس با هر سه روش مورداستفاده و از همۀ نمونهها جداسازی شد، اما روش کاغذ صافی مرطوب نتایج بسیار بهتری نسبت به دو روش دیگر داشت. گونۀ A. flavus بهعنوان گونۀ غالب شناخته شد و جیرههای غذایی گردآوریشده از نمونههای شهرستان رفسنجان بیشترین درصد آلودگی به آسپرژیلوس را داشتند.
سید رضا فانی؛ محمد مرادی قهدریجانی؛ مهدیه علیپور مقدم؛ عبدالحمید شرافتی؛ مهدی محمدی مقدم؛ ابراهیم صداقتی؛ پژمان خدایگان
چکیده
طی سالهای 1387 تا 1390، 100 نمونه خاک از ریزوسفر گیاه، چاله کودی و سطح باغهای پستۀ استانهای کرمان، یزد، خراسان رضوی و سمنان با هدف یافتن سویههای مناسب تریکودرما، به منظور کنترل بیماری گموز پسته، جمعآوری و بررسی شد. با استفاده از محیطهای اختصاصی و عمومی، 32 سویه Trichoderma harzianum غالباً از ناحیۀ ریزوسفر بهدست آمد. پس از تعیین میزان کارایی ...
بیشتر
طی سالهای 1387 تا 1390، 100 نمونه خاک از ریزوسفر گیاه، چاله کودی و سطح باغهای پستۀ استانهای کرمان، یزد، خراسان رضوی و سمنان با هدف یافتن سویههای مناسب تریکودرما، به منظور کنترل بیماری گموز پسته، جمعآوری و بررسی شد. با استفاده از محیطهای اختصاصی و عمومی، 32 سویه Trichoderma harzianum غالباً از ناحیۀ ریزوسفر بهدست آمد. پس از تعیین میزان کارایی سویههای تریکودرما در آزمایشگاه به روش کشت متقابل با Phytophthora melonis، 11 سویه انتخاب شدند و برهمکنش آنها با قارچ بیمارگر در آزمایشگاه با ارزیابی تداخل فیزیکی هیف، ترشحات فرار و غیرفرار و آزمایشهای گلخانهای با استفاده از سویههای منتخب با مایهزنی نهالهای پسته در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت و صفاتی همچون ارتفاع نهال، طول و وزن خشک ریشه و اندامهای هوایی و درصد مرگومیر بررسی شد. در برهمکنش با تریکودرما، رشد رویشی قارچ melonis .Pدر سطوح مختلف تحت تأثیر قرار گرفت و در سطح معناداری کاهش یافت. میزان بازدارندگی از رشد P. melonis در کشت متقابل همزمان، از 1/38 تا 6/63 درصد، کشت متقابل غیرهمزمان از 4/25 تا 7/58 درصد، ترشحات خارج سلولی از 50 تا 6/89 درصد و ترکیبات فرار از 7/44 تا 7/71 درصد متغیر بود. در آزمایشات گلخانهای، مایهزنی با سویههای تریکودرما سبب افزایش 5/1 تا 7/2 برابر در طول ریشه و 4/1 تا 1/2 برابر در ارتفاع نهالها در مقایسه با گیاهان مایهزنی شده با عامل بیماریزا به تنهایی و 1 تا 9/1 برابر طول ریشه و 1 تا 6/1 برابر در ارتفاع نهالها در مقایسه با نهالهای شاهد بدون مایهزنی گردید. درصد مرگومیر نهالها در مایهزنی قبل سویههای تریکودرما، از صفر تا 31 درصد، مایهزنی همزمان از صفر تا 56 درصد و مایهزنی پس از P. melonis از 5/12 تا 75 درصد متغیر بود. این اولین گزارش دربارۀ پراکندگی سویههای تریکودرما در باغهای پستۀ کشور و برهمکنش آن با بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه است.