آتوسا فرحپور حقانی؛ رضا حسینی؛ علی اکبر عبادی؛ علی اعلمی؛ فرزاد مجیدی شیلسر
چکیده
بهمنظور بررسی وجود تفاوتهای ژنتیکی جمعیتهای کرم ساقهخوار نواری برنج Chilo supperssalis در استانگیلان، 37 نمونه لارو (لارهای سن 4 تا 6) از 17 شهرستان انتخاب شدند. نمونههای جمعآوری شده در سه جمعیت شرق، مرکز و غرب دستهبندی شدند. DNA استخراج شده از نمونهها با استفاده از 12 آغازگر تصادفی تکثیر شد. محصولات PCR روی ژل آگارز 5/1 درصد الکتروفورز ...
بیشتر
بهمنظور بررسی وجود تفاوتهای ژنتیکی جمعیتهای کرم ساقهخوار نواری برنج Chilo supperssalis در استانگیلان، 37 نمونه لارو (لارهای سن 4 تا 6) از 17 شهرستان انتخاب شدند. نمونههای جمعآوری شده در سه جمعیت شرق، مرکز و غرب دستهبندی شدند. DNA استخراج شده از نمونهها با استفاده از 12 آغازگر تصادفی تکثیر شد. محصولات PCR روی ژل آگارز 5/1 درصد الکتروفورز شدند و از آنها عکسبرداری گردید. پس از امتیازدهی نوارها، تحلیل دادهها نشان داد که این 12 آغازگر در مجموع 112 نوار چند شکل تولید کردهاند. نتایج نشان داد که جمعیت فعال در غرب استان با دو جمعیت فعال در مرکز و شرق تفاوت دارد. دو جمعیت مستقر در شرق و مرکز گیلان دارای شباهتهای بیشتری با یکدیگر هستند. میتوان اینطور پیشنهاد کرد که جریانهای ژنی موجود بین این دو جمعیت میتواند عامل بروز این شباهتها باشد. جمعیت مستقر در مرکز گیلان به دلیل منطقۀ وسیعتر فعالیت و تعداد بیشتر نمونههای بررسی شده، بیشترین تنوع ژنتیکی داخل جمعیتی را نشان داد. این نتایج مشخص کرد که جمعیتهای فعال کرم ساقهخوار نواری برنج در استان از نظر ژنتیکی یکنواخت نیستند و احتمالاً از دو بیوتیپ متفاوت تشکیل شدهاند. به این ترتیب، این نتایج میتوانند به عنوان توضیحی دربارۀ تفاوتهای مرفولوژیک و بیوشیمیایی یافت شده بین بیوتیپهای فعال آفت در مناطق بررسی شده، محسوب شوند.
سید رضا فانی؛ محمد مرادی قهدریجانی؛ مهدیه علیپور مقدم؛ عبدالحمید شرافتی؛ مهدی محمدی مقدم؛ ابراهیم صداقتی؛ پژمان خدایگان
چکیده
طی سالهای 1387 تا 1390، 100 نمونه خاک از ریزوسفر گیاه، چاله کودی و سطح باغهای پستۀ استانهای کرمان، یزد، خراسان رضوی و سمنان با هدف یافتن سویههای مناسب تریکودرما، به منظور کنترل بیماری گموز پسته، جمعآوری و بررسی شد. با استفاده از محیطهای اختصاصی و عمومی، 32 سویه Trichoderma harzianum غالباً از ناحیۀ ریزوسفر بهدست آمد. پس از تعیین میزان کارایی ...
بیشتر
طی سالهای 1387 تا 1390، 100 نمونه خاک از ریزوسفر گیاه، چاله کودی و سطح باغهای پستۀ استانهای کرمان، یزد، خراسان رضوی و سمنان با هدف یافتن سویههای مناسب تریکودرما، به منظور کنترل بیماری گموز پسته، جمعآوری و بررسی شد. با استفاده از محیطهای اختصاصی و عمومی، 32 سویه Trichoderma harzianum غالباً از ناحیۀ ریزوسفر بهدست آمد. پس از تعیین میزان کارایی سویههای تریکودرما در آزمایشگاه به روش کشت متقابل با Phytophthora melonis، 11 سویه انتخاب شدند و برهمکنش آنها با قارچ بیمارگر در آزمایشگاه با ارزیابی تداخل فیزیکی هیف، ترشحات فرار و غیرفرار و آزمایشهای گلخانهای با استفاده از سویههای منتخب با مایهزنی نهالهای پسته در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت و صفاتی همچون ارتفاع نهال، طول و وزن خشک ریشه و اندامهای هوایی و درصد مرگومیر بررسی شد. در برهمکنش با تریکودرما، رشد رویشی قارچ melonis .Pدر سطوح مختلف تحت تأثیر قرار گرفت و در سطح معناداری کاهش یافت. میزان بازدارندگی از رشد P. melonis در کشت متقابل همزمان، از 1/38 تا 6/63 درصد، کشت متقابل غیرهمزمان از 4/25 تا 7/58 درصد، ترشحات خارج سلولی از 50 تا 6/89 درصد و ترکیبات فرار از 7/44 تا 7/71 درصد متغیر بود. در آزمایشات گلخانهای، مایهزنی با سویههای تریکودرما سبب افزایش 5/1 تا 7/2 برابر در طول ریشه و 4/1 تا 1/2 برابر در ارتفاع نهالها در مقایسه با گیاهان مایهزنی شده با عامل بیماریزا به تنهایی و 1 تا 9/1 برابر طول ریشه و 1 تا 6/1 برابر در ارتفاع نهالها در مقایسه با نهالهای شاهد بدون مایهزنی گردید. درصد مرگومیر نهالها در مایهزنی قبل سویههای تریکودرما، از صفر تا 31 درصد، مایهزنی همزمان از صفر تا 56 درصد و مایهزنی پس از P. melonis از 5/12 تا 75 درصد متغیر بود. این اولین گزارش دربارۀ پراکندگی سویههای تریکودرما در باغهای پستۀ کشور و برهمکنش آن با بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه است.
منصوره رحیمی؛ سید کاظم صباغ؛ محمد جوان نیکخواه؛ حسن سلطانلو؛ محمد سالاری؛ ناصر پنجه که
چکیده
بیماری برقزدگی با عامل Ascochyta rabiei یکی از مخربترین بیماریهای نخود است. در این تحقیق، با هدف مطالعۀ ساختار ژنتیکی قارچ عامل بیماری، نمونهبرداری بهصورت تصادفی از مزارع هشت منطقۀ مختلف استان لرستان (ازنا، الشتر، بروجرد، پلدختر، چگنی، خرمآباد، کوهدشت و نورآباد) صورت گرفت. پس از کشت نمونهها روی محیط کشت اختصاصی آرد نخود، دکستروز ...
بیشتر
بیماری برقزدگی با عامل Ascochyta rabiei یکی از مخربترین بیماریهای نخود است. در این تحقیق، با هدف مطالعۀ ساختار ژنتیکی قارچ عامل بیماری، نمونهبرداری بهصورت تصادفی از مزارع هشت منطقۀ مختلف استان لرستان (ازنا، الشتر، بروجرد، پلدختر، چگنی، خرمآباد، کوهدشت و نورآباد) صورت گرفت. پس از کشت نمونهها روی محیط کشت اختصاصی آرد نخود، دکستروز و آگار، جدایههای قارچی با روش نوک هیف خالصسازی شد و تعداد 53 جدایۀ خالص بهدست آمد. تنوع ژنتیکی جمعیت قارچ با نشانگر توالی تکراری ساده و با استفاده از پنج جفت آغازگر اختصاصی ارزیابی شد. تعیین تشابه جدایه با استفاده از ضریب شباهت دایس و روش الگوریتم UPGMA انجام گرفت. تجزیۀ خوشهای دادهها نشان داد که جدایهها در فاصلۀ ژنتیکی برابر با سطح تشابه 3/0 درصد در 9 گروه ژنوتیپی مشخص قرار میگیرند. آنالیز PCOA دادهها با استفاده از ماتریس تشابه جاکارد در نرمافزار NTSYS صورت گرفت و طبق نتایج، از بین 53 مؤلفۀ بهدستآمده، 15 مؤلفه دارای مقادیر ویژۀ بزرگتر از 1 بودند و 49/90 درصد تنوع موجود را توجیه کردند. آنالیز واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد که بیشترین مقدار تنوع ژنتیکی (96درصد) در داخل جمعیت توزیع شده بود و تنوع ژنتیکی بین جدایههای مختلف 4 درصد تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین جدایههای جمعآوریشده از مناطق مختلف استان تنوع ژنتیکی زیادی وجود دارد.
فریدون پاداشت دهکایی؛ لای تیتیا ویلکویت؛ علی اکبر عبادی؛ محسن قدسی؛ سمیه داریوش؛ ابراهیم دودابی نژاد؛ حسن پورفرهنگ
چکیده
بیماری سوختگی غلاف برنج ناشی از قارچRhizoctonia solani AG1- IA دومین بیماری مهم برنج از لحاظ اقتصادی در بیشتر مناطق کشت برنج دنیا از جمله ایران است. این بیماری اساساً به کمک قارچکشها کنترل میشود. تحقیق حاضر به منظور شناسایی رقم یا ارقام برنج به عنوان منبع مقاومت به این بیمارگر در شرایط مزرعهای شمال ایران انجام گرفت. 37 رقم برنج محلی و ...
بیشتر
بیماری سوختگی غلاف برنج ناشی از قارچRhizoctonia solani AG1- IA دومین بیماری مهم برنج از لحاظ اقتصادی در بیشتر مناطق کشت برنج دنیا از جمله ایران است. این بیماری اساساً به کمک قارچکشها کنترل میشود. تحقیق حاضر به منظور شناسایی رقم یا ارقام برنج به عنوان منبع مقاومت به این بیمارگر در شرایط مزرعهای شمال ایران انجام گرفت. 37 رقم برنج محلی و 23 رقم اصلاحشدۀ ایرانی به همراه 10 رقم خارجی در مؤسسۀ تحقیقات برنج کشور کشت شدند. کلیۀ ارقام 45 روز پس از نشاکاری با استفاده از تودۀ میسلیومی یک جدایۀ پرآزار G309 بیمارگر مایهزنی شدند. برای تأمین رطوبت مناسب جهت توسعۀ بیماری همۀ بوتهها تا زمان ارزیابی به کمک یک سیستم افشانۀ آب روزانه 2 تا 5 بار آبپاشی گردیدند. برای ارزیابی، شاخصهای شدت بیماری روی غلاف، تعداد لکههای روی غلاف، ارتفاع نسبی آلودگی، درصد پنجههای آلوده، تعداد برگهای سبز و مرده، ارتفاع بوته، تعداد پنجه، زاویۀ پنجه و قطر ساقه اندازهگیری شدند. نتایج حاصل از تجزیۀ واریانس دادهها نشان داد که گروه ارقام خارجی با شدت بیماری و تعداد لکۀ کمتر روی غلاف، تعداد برگ مردۀ کمتر و تعداد برگ سبز بیشتر بهطور معناداری از گروههای ارقام محلی و اصلاحشدۀ ایرانی متفاوت بود. همۀ ارقام تحت مطالعه در تجزیۀ خوشهای به روش UPGMA و بر اساس ارتفاع نسبی آلودگی، شدت بیماری روی غلاف و تعداد برگ مرده به چهار گروه تفکیک شدند. گروه مقاوم شامل Jasmine 85، Teqing، Pecos و Tetep و گروه حساس شامل Swarna (حساس خارجی) و موسیطارم، حسنسرایی، جمشیدجو، خزر، شیرودی، D4 (ارقام محلی و اصلاحشدۀ ایرانی) و فوجیمینوری بودند. بررسی ارتباط بین شاخصهای مورفولوژیکی با واکنش به بیماری نشان داد که در ارقام خارجی هیچگونه همبستگی معناداری بین ارتفاع نسبی آلودگی و شدت بیماری روی غلاف با صفات مورفولوژیکی اندازهگیریشده وجود نداشت. درحالیکه در ارقام محلی یک همبستگی مثبت و معنادار بین شدت بیماری روی غلاف با زاویۀ پنجه (033/0= P. value،20/0 =r ) و یک همبستگی منفی و معنادار بین ارتفاع نسبی آلودگی با ارتفاع بوته (002/0 = P.value ، 29/0- = r) بهدست آمد.