مینو برگ نیل؛ محمد جوان نیکخواه؛ سیدمحمود اخوت؛ کیوان غضنفری
چکیده
تعیین تنوع ژنتیکی قارچ جدا شده از روی علفهای هرز به کمک واکنش PCR که در دانستن نوترکیبیهای ژنتیکی احتمالی در جمعیتهای قارچ بسیار مفید خواهد بود، برای اولین بار در ایران انجام شد. جدایه های قارچ Magnaporthe grisea جدا شده از روی برخی علف های هرزگرامینه و برنج جهت تعیین تیپ آمیزشی به کمک واکنش PCR و تنوع ژنتیکی به کمک نشانگر RAPD-PCR مورد تجزیه و ...
بیشتر
تعیین تنوع ژنتیکی قارچ جدا شده از روی علفهای هرز به کمک واکنش PCR که در دانستن نوترکیبیهای ژنتیکی احتمالی در جمعیتهای قارچ بسیار مفید خواهد بود، برای اولین بار در ایران انجام شد. جدایه های قارچ Magnaporthe grisea جدا شده از روی برخی علف های هرزگرامینه و برنج جهت تعیین تیپ آمیزشی به کمک واکنش PCR و تنوع ژنتیکی به کمک نشانگر RAPD-PCR مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با استفاده از سه آغازگر تصادفی I ، D و H قطعات DNA در 42 جدایه با طول 220 تا 2500 جفت باز تکثیر شدند. با انجام تجزیه خوشه ای و مقایسه دادهها بر اساس ضریب شباهت دایس ، چهار دودمان کلونی A، B، C و D با 20 هاپلوتیپ شناسایی شدند. شباهت 20 درصدی دودمان کلونی A شامل جدایه های بدست آمده از Digitaria sp. و چند علف هرز نامشخص با دودمانهای کلونی B ، C و D شامل جدایه های برنج و Setaria sp.، خویشاوندی دور دودمان A را با کلونهای دیگر نشان میدهد. 48 جدایه خالص جهت تعیین تیپ آمیزشی، با هشت جدایه استاندارد هرمافرودیت بارور روی محیط غذایی در آزمایشگاه تلاقی داده شدند. در میان جدایه های Setaria sp. و سوروف، Mat1-1 و در میان جدایه های Digitaria sp. ، تیپ آمیزشی Mat1-2 تیپ آمیزشی غالب بود. تیپ آمیزشی جدایههای برنج نیز Mat1-1 تشخیص داده شد. جدایههای علف های هرز خصوصاً جدایههای حاصل ازSetaria sp. دارای باروری بالایی بودند به طوری که جدایههای Setaria sp. همگی تولید آسکوسپور نمودند. همچنین تیپ آمیزشی 34 جدایه با استفاده از واکنش PCR و بکارگیری دو جفت آغازگر اختصاصی L1، L2 ، T1 و T2 تعیین شد و نتایج حاصل از آزمایشهای تلاقی در این تحقیق را تأیید نمود.
عبداله احمدپور؛ یوبرت قوستا؛ محمد جوان نیکخواه؛ محمدرضا فتاحی مقدم؛ کیوان غضنفری
چکیده
به منظور تعیین تخصصیافتگی و دامنه میزبانی جدایههای قارچ Wilsonomyces carpophilus، عامل لکه غربالی، تعدادی از نهالهای بذری درختان میوه هستهدار شامل زردآلو، بادام، آلوچه، آلو، هلو، گیلاس و آلبالو، درختان میوه دانهدار (سیب، گلابی، زالزالک و ولیک) و گیاهان زینتی (رز، گل محمدی و نسترن) در شرایط گلخانه تحت آزمونهای بیماریزایی قرار گرفتند. ...
بیشتر
به منظور تعیین تخصصیافتگی و دامنه میزبانی جدایههای قارچ Wilsonomyces carpophilus، عامل لکه غربالی، تعدادی از نهالهای بذری درختان میوه هستهدار شامل زردآلو، بادام، آلوچه، آلو، هلو، گیلاس و آلبالو، درختان میوه دانهدار (سیب، گلابی، زالزالک و ولیک) و گیاهان زینتی (رز، گل محمدی و نسترن) در شرایط گلخانه تحت آزمونهای بیماریزایی قرار گرفتند. پنج جدایه از پنج میزبان مختلف (زردآلو، بادام، آلوچه، هلو و گیلاس) جهت بررسی تخصصیافتگی و دامنه میزبانی استفاده شد. آزمون بیماریزایی روی گیاهان مذکور در مرحله 10 برگی و با استفاده از سوسپانسیون اسپور با غلظت 105 کنیدی در هر میلیلیتر آب مقطر سترون و تحت شرایط دمایی C?2±20 و رطوبت نسبی بیش از 75 درصد انجام شد. نتایج نشان داد که تمامی نهالهای بذری درختان میوه هستهدار در مقابل هر پنج جدایه حساس بودند و بین جدایهها تخصصیافتگی میزبانی دیده نشد. به علاوه، روی برخی از برگها و سرشاخههای جوان گلابی و برگهای سیب و زالزالک بعد از چهار روز نشانه های بیماری به صورت لکههای قهوهای کمرنگ تا تیره مشاهده گردید، اما لکهها گسترش نیافته و ریزش نکردند و تا بعد از 20 روز هیچ اسپورودوکیومی روی این لکهها تشکیل نشد. همچنین، نشانهای روی ولیک و گیاهان زینتی مشاهده نگردید. به نظر میرسد که قارچ عامل بیماری محدود به درختان میوه هستهدار باشد. ظهور نشانههای بیماری روی میوههای بادام، آلوچه، آلو، هلو، شلیل و سرشاخههای زردآلو در شرایط طبیعی و نیز آلودگی سرشاخههای آلو، آلوچه و زردآلو در شرایط گلخانه و جداسازی عامل بیماری از این اندامها برای اولین بار از ایران گزارش میگردد. مقاومت نسبی نه رقم هلو نسبت به سه جدایه قارچ W. carpophilus در طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل در سه تکرار و در شرایط گلخانه با دمای C?2 20 و رطوبت نسبی بیش از 75 درصد انجام شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین مقاومت نسبی ارقام هلو و بیماریزایی جدایهها وجود دارد. رقم دیکسیرد حساسترین و ارقام ردتاپ، اسپرینگ کرست و آلبرتای پیشرس مقاومترین ارقام بودند. ارقام انجیری، جی اچ هیل، آلبرتای دیررس و سان کرست متحملترین ارقام شناخته شدند.
مونا خوانساری عتیق؛ محمد جوان نیکخواه؛ اکبر خداپرست؛ ماریه ببری؛ کیوان غضنفری
دوره 41، شماره 1 ، شهریور 1389
چکیده
قارچ Glomerella cingulataعامل بیماری آنتراکنوز درختان مرکبات در شمال و جنوب ایران است. 67 جدایه تک اسپور شده به دست آمده از درختان مرکبات استان مازندران برای این بررسی استفاده شد. تشخیص هموتال و هتروتال بودن قارچ در این آزمایش روی محیط اختصاصی YPSS انجام شد. برای تشخیص هموتال بودن، ابتدا جدایهها به تنهایی روی این محیط کشت شدند و در نور متناوب ...
بیشتر
قارچ Glomerella cingulataعامل بیماری آنتراکنوز درختان مرکبات در شمال و جنوب ایران است. 67 جدایه تک اسپور شده به دست آمده از درختان مرکبات استان مازندران برای این بررسی استفاده شد. تشخیص هموتال و هتروتال بودن قارچ در این آزمایش روی محیط اختصاصی YPSS انجام شد. برای تشخیص هموتال بودن، ابتدا جدایهها به تنهایی روی این محیط کشت شدند و در نور متناوب و دمای ?C21 به مدت 21-15 روز قرار گرفتند. ارزیابیها نشان دادند که 8/8% جدایهها در کشت منفرد تولید پریتسیوم کردند و هموتال میباشند و سایر جدایهها در کشتهای منفرد تولید پریتسیوم نکردند. در تلاقی بین جدایهها تحت شرایط فوق، تنها برای 12 تلاقی پریتسیوم بارور تولید گردید و 25% از جدایهها به عنوان هتروتال تشخیص داده شدند. پریتسیومهای حاصل گرد با گردن دراز و دیواره صاف بودند. آسکها به صورت مجتمع داخل پریتسیومها قرار گرفته و هر آسک دارای هشت آسکوسپور تک سلولی بود. از بین 67?جدایه 41 جدایه برای شناسایی گروههای سازگاری رویشی مورد آزمایش قرار گرفتند. جدایهها برای به دست آمدن جهش یافتگان nit روی محیط واجد کلرات پنج درصد کشت شدند. تشخیص فنوتیپ جهش یافتگان nit به کمک محیط های افتراقی واجد نیتروژن انجام شد. سه جهش یافته nit 1، nit 3و nit M به ترتیب با فراوانی 66%، 56% و53% شناسایی شدند. برای گروهبندی جدایهها، تلاقی جهش یافتگان nit جدایههای مختلف روی محیط MM انجام شد که ابتدا تلاقیهای درون جدایهای انجام شد تا جدایههای HSI حذف شوند که دو جدایه خود ناسازگار بودند. در آزمایشهای سازگاری رویشی تمامی کشتها و تلاقیها در دمای ?C25 و در تاریکی قرار گرفتند. در تلاقی جهش یافتگان nit جدایههای مختلف، به جز سه تلاقی از کل، سایر تلاقیها نتوانستند هتروکاریون تشکیل دهند. با بررسیها دو گروه دو عضوی به دست آمد ولی سایر جدایهها نتوانستند در تلاقیهای بین جدایهای هتروکاریون تشکیل دهند، اما با این حال نامگذاری شدند. جدایههایی که در آزمایش باروری جنسی توانایی تشکیل پریتسیوم را داشتند (هموتال و هتروتال) با جدایههایی که در بررسی گروههای سازگاری رویشی تشکیل هتروکاریون دادند، متفاوت بودند. در این آزمایش اکثر جدایهها نتوانستند در تلاقیهای بین جدایهای هتروکاریون تشکیل دهند و به صورت تک عضوی باقی ماندند که بیانگر تنوع در بین جدایهها میباشد. عامل ایجاد تنوع را میتوان وجود چرخه جنسی و جهش دانست که در این تحقیق وجود باروری جنسی اثبات شد.
الهام محمدیان؛ محمد جوان نیکخواه؛ سید محمود اخوت؛ کیوان غضنفری
دوره 41، شماره 1 ، شهریور 1389
چکیده
به منظور بررسی وضعیت باروری جنسی و تیپ آمیزشی گونههای Gibberella moniliformis و G. intermedia، عوامل پوسیدگی طوقه یا باکانه برنج و پوسیدگی خوشه و ساقه ذرت از گونه مرکب G. fujikuroi به کمک واکنش زنجیرهای پلیمراز، از 128 جدایه تک اسپور بدست آمده از مزارع برنج استانهای گیلان و مازندران و مزارع ذرت استانهای مختلف ایران شامل 16 جدایه G. moniliformis از برنج و 54 جدایه ...
بیشتر
به منظور بررسی وضعیت باروری جنسی و تیپ آمیزشی گونههای Gibberella moniliformis و G. intermedia، عوامل پوسیدگی طوقه یا باکانه برنج و پوسیدگی خوشه و ساقه ذرت از گونه مرکب G. fujikuroi به کمک واکنش زنجیرهای پلیمراز، از 128 جدایه تک اسپور بدست آمده از مزارع برنج استانهای گیلان و مازندران و مزارع ذرت استانهای مختلف ایران شامل 16 جدایه G. moniliformis از برنج و 54 جدایه از ذرت، 28 جدایه G. intermedia از برنج و 30 جدایه از ذرت استفاده شد. از بین این جدایهها 30 جدایه G. intermedia از ذرت، 12 جدایه از برنج و پنج جدایه G. moniliformis از برنج در مطالعه وضعیت باروری جنسی به کمک جدایههای آزمایشگر استاندارد روی محیط غذایی هویج آگار استفاده گردید. جهت تعیین تیپ آمیزشی و وضعیت باروری جدایهها از روش multiplex PCR و دو جفت آغازگر اختصاصی به نامهای GFmat1a،GFmat1b و Gfmat2c، Gfmat2d استفاده شد و وجود و فراوانی هریک از ایدیومورفهای تیپ آمیزشی در تمام جدایهها ردیابی و تعیین گردید. از مجموع 68 جدایه G. moniliformis از برنج و ذرت، 47 جدایه (69 درصد) متعلق به MAT-1 و 21 جدایه (31 درصد) متعلق به MAT-2 بودند. از مجموع 53 جدایه G. intermedia از برنج و ذرت، 33 جدایه (62 درصد) متعلق به تیپ آمیزشی MAT-1 و 20 جدایه (38 درصد) متعلق به تیپ آمیزشی MAT-2 بودند. از 42 جدایه G. intermedia حاصل از برنج و ذرت که در تلاقی با جدایه های استاندارد استفاده گردیدند، 26 جدایه (62 درصد) دارای تیپ آمیزشی MAT-1 و 16 جدایه (38 درصد) دارای تیپ آمیزشی MAT-2 بودند. نتایج حاصل از تلاقی جدایههای مورد مطالعه با جدایههای استاندارد با نتایج حاصل از واکنش زنجیرهای پلیمراز مشابه بود. همچنین جدایههای مزرعهای دارای تیپ آمیزشی مخالف (سازگار) با یکدیگر تلاقی داده شدند و پریتسیومی مشاهده نشد که نشاندهنده نربارور بودن جدایهها میباشد. برای بروز نوترکیبی جنسی و تنوع ژنتیکی درون یک جمعیت وجود هر دو آلل از تیپهای آمیزشی مختلف با فراوانی مناسب و اینکه حداقل یکی از دو والد ماده بارور یا هرمافرودیت باشد، ضروری می باشد. در این تحقیق، هر دو تیپ آمیزشی در جمعیت هر دو گونه قارچ شناسایی شدند که البته فراوانی تیپ آمیزشی MAT-1 نسبتا بیشتر بود ولی با توجه به کم بودن افراد ماده بارور در جمعیت، بروز تنوع ژنتیکی در جمعیت قارچهای G. moniliformis و G. intermedia بدست آمده از برنج و ذرت میتواند از طریق مکانیسمهای دیگر تغییرپذیری باشد.
پرستو مطلبی؛ محمد جوان نیکخواه؛ سید محمود اخوت؛ خلیل بردی فتوحی فر؛ کیوان غضنفری
دوره 40، شماره 1 ، شهریور 1388
چکیده
چهل جدایه تک اسپور Magnaporthe grisea، به منظور شناسایی گروههای سازگاری رویشی و تعیین تنوع ژنتیکی بر اساس انگشت نگاری DNA به روش rep-PCR در این تحقیق استفاده شدند. جدایهها در سالهای 1382-1384 از تعدادی علف هرز تیره گرامینه شامل علف انگشتی (Digitaria sanguinalis)، ارزن دم روباهی (Setaria italica)، سوروف (Echinochloa crus-galli) و علف هرز نامعلوم جمعآوری گردیدند و در کلکسیون ...
بیشتر
چهل جدایه تک اسپور Magnaporthe grisea، به منظور شناسایی گروههای سازگاری رویشی و تعیین تنوع ژنتیکی بر اساس انگشت نگاری DNA به روش rep-PCR در این تحقیق استفاده شدند. جدایهها در سالهای 1382-1384 از تعدادی علف هرز تیره گرامینه شامل علف انگشتی (Digitaria sanguinalis)، ارزن دم روباهی (Setaria italica)، سوروف (Echinochloa crus-galli) و علف هرز نامعلوم جمعآوری گردیدند و در کلکسیون قارچشناسی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران نگهداری شدند. برای شناسایی گروههای سازگاری رویشی، جهش یافتگان nit در محیط حداقل حاوی 6%- 5% کلرات جداسازی و آزمونهای مکمل سازی جهش یافتههای nit در تمام حالات ممکن روی محیط حداقل انجام شد. سه گروه سازگاری رویشی VCG1، VCG2 و VCG3 در بین جدایهها تشخیص داده شدند. گروه VCG1 با 29 جدایه، گروه غالب بود. برای تعیین تنوع ژنتیکی و شناسایی دودمانهای کلونی پراکنده در جمعیت قارچ، از دو آغازگر بر اساس توالی نوکلئوتیدهای قطعه ERIC و BOX طراحی شده، استفاده گردید. قطعات DNA با طولی بین 420 تا 3000 جفت باز تکثیر شدند. شش دودمان کلونی در بین جدایهها شناسایی و با حروف A، B، C، D، E و F مشخص شدند. دودمان کلونی A با فراوانی حدود 5/62 % دودمان کلونی غالب را تشکیل داد. این تحقیق نشان داد بر خلاف نتایج گروههای سازگاری رویشی که جدایههای حاصل از ارزن دم روباهی و علف انگشتی با هم تشکیل هتروکاریون دادند، در تعیین تنوع ژنتیکی به روش مولکولی از یکدیگر با 40 % شباهت تفکیک شدند. هر دو روش نشان داد که تنوع ژنتیکی کمی در درون جمعیت قارچ در روی علفهای هرز وجود دارد.