نازنین حاتمی مزینانی؛ احمد عاشوری؛ سیدحسین گلدانساز
چکیده
گونههای جنس Trichogramma و همچنین گونه Venturia canescens از جمله پارازیتوئیدهای رایجی هستند که در انسکتاریومها روی تخم بیدآرد Ephestia kuehniella پرورش داده میشوند. کیفیت دشمن طبیعی ، ارتباط مستقیمی با کیفیت میزبان واسط مورد استفاده در پرورش دارد. هدف اصلی ، مقایسه کیفیت دشمن طبیعی پرورش یافته روی نمونه (جمعیت)های مختلف پروانه بیدآرد میباشد. ...
بیشتر
گونههای جنس Trichogramma و همچنین گونه Venturia canescens از جمله پارازیتوئیدهای رایجی هستند که در انسکتاریومها روی تخم بیدآرد Ephestia kuehniella پرورش داده میشوند. کیفیت دشمن طبیعی ، ارتباط مستقیمی با کیفیت میزبان واسط مورد استفاده در پرورش دارد. هدف اصلی ، مقایسه کیفیت دشمن طبیعی پرورش یافته روی نمونه (جمعیت)های مختلف پروانه بیدآرد میباشد. در این تحقیق از زنبورهای Trichogramma brassicae به عنوان مدلی از پارازیتوئید تخم و V. canescens به عنوان مدلی از پارازیتوئید لارو استفاده گردید. پنج جمعیت مختلف بیدآرد از چند منطقه (گرگان، همدان، خوزستان و ایالات متحده آمریکا) جمعآوری و با جمعیت موجود در دانشگاه تهران مورد مقایسه قرار گرفتند. تاثیر تفاوت میزبانی با اندازهگیری میزان پارازیتیسم دشمن طبیعی پرورش یافته روی هر یک از پنج جمعیت بررسی گردید. بر این اساس بیشترین و کمترین میزان پارازیتیسم T. brassicae به ترتیب روی تخمهای جمعیت گرگان (1.11±103.53) و جمعیت آزمایشگاهی (0.89±.25.8)؛ (P˂0.001) بوده است. بیشترین و کمترین میزان خروج زنبور کامل نیز به ترتیب مربوط به جمعیت گرگان (91.47) و جمعیت آزمایشگاهی (37.23) بوده است. بیشترین میزان مرگ و میر دوره شفیرگی مربوط به جمعیت آزمایشگاهی (97.20) و کمترین آن مربوط به جمعیت همدان (11.83) بود. نتایج تاثیر تفاوت میزبانی بر کیفیت زنبور V. canescens با اندازهگیری میزان پارازیتیسم زنبور پرورش یافته روی هر یک از پنج جمعیت نشان داد که بیشترین و کمترین تعداد لاروهای پارازیته شده به ترتیب در جمعیت گرگان (0.87±38.8) و آزمایشگاه (0.98±93.2) بوده است و اختلاف معنیداری (P˂0.001) بین میزان پارازیته شدن لاروهای جمعیتهای مختلف بید آرد مشاهده گردید.
زینب البرزی؛ علیرضا بندانی؛ احمد عاشوری؛ ماریا دالرس پیولاکس
چکیده
دیاپوز یک سازگاری فیزیولوژیکی است که امکان بقای موجود زنده تحت شرایط سخت را فراهم میکند. سن گندم Eurygaster integriceps Put. (Heteroptera: Scutellaridae)، آفت کلیدی گندم و جو و حشرهای تک نسلی است که چرخه زندگی این آفت دارای دو فاز متفاوت است، فاز تولیدمثلی و دیاپوز مرحله بالغ. در این پژوهش الگوی بیان ژن پروتئین ذخیرهای هگزامرین در اجسام چربی حشرات ماده ...
بیشتر
دیاپوز یک سازگاری فیزیولوژیکی است که امکان بقای موجود زنده تحت شرایط سخت را فراهم میکند. سن گندم Eurygaster integriceps Put. (Heteroptera: Scutellaridae)، آفت کلیدی گندم و جو و حشرهای تک نسلی است که چرخه زندگی این آفت دارای دو فاز متفاوت است، فاز تولیدمثلی و دیاپوز مرحله بالغ. در این پژوهش الگوی بیان ژن پروتئین ذخیرهای هگزامرین در اجسام چربی حشرات ماده سن گندم، در دو فاز در حال دیاپوز و خارج از دیاپوز، با استفاده از آنالیز کمی Real time PCR بررسی شد. بیان ژن هگزامرین در مادههای دیاپوزی سن گندم 4/6 برابر بالاتر از مادههای غیر دیاپوزی بود. نتایج پیشبینی قرارگیری درون سلولی و سیگنال پپتید نشان میدهد که این پروتئین در دسته پروتئینهای خارج سلولی قرار میگیرد. بر اساس نتایج آنالیز فیلوژنتیک و آنالیز همردیفی توالی آمینو اسیدی ژن هگزامرین در سن گندم و سایر گونههای سن متعلق به راسته همیپترا، توالی آمینو اسیدی در کلاد متعلق به راسته همیپترا قرار گرفت (با عدد بوت استرپ100) و شباهت و نزدیکی بسیار زیادی را به توالی آمینو اسیدی ژن هگزامرین در سن برگی قهوهای Halyomorpha halys نشان داد (شباهت 6/62 درصد). شناسایی ژن هگزامرین بهعنوان یک شاخص بیوشیمیایی قابل اعتماد در فاز دیاپوز سن گندم میتواند یک گزینه مناسب و ارزشمند در جهت انجام مطالعات آتی مرتبط با دیاپوز در سطوح سلولی و ملکولی در این آفت باشد.
سحر دلکش رودسری؛ سید حسین گلدانساز؛ خلیل طالبی جهرمی؛ احمد عاشوری؛ چارلز ابرامسون
چکیده
ایمیداکلوپرید حشرهکشی از گروه نئونیکوتینوئیدها که برای کنترل آفات کشاورزی به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. این حشرهکش میتواند علاوه بر تاثیر بر روی حشرات آفت روی حشرات مفید از جمله زنبور عسل (Apis mellifera) تاثیر بگذارد. از آنجایی که یادگیری و حافظه، نقش مهمی در رفتار و ارتباط اجتماعی زنبور عسل دارد، هدف از این تحقیق بررسی ...
بیشتر
ایمیداکلوپرید حشرهکشی از گروه نئونیکوتینوئیدها که برای کنترل آفات کشاورزی به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. این حشرهکش میتواند علاوه بر تاثیر بر روی حشرات آفت روی حشرات مفید از جمله زنبور عسل (Apis mellifera) تاثیر بگذارد. از آنجایی که یادگیری و حافظه، نقش مهمی در رفتار و ارتباط اجتماعی زنبور عسل دارد، هدف از این تحقیق بررسی یادگیری و حافظه زنبورهای عسل تیمارشده با دز زیرکشنده ایمیداکلوپرید با استفاده از روش واکنش انبساط خرطوم در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی بود. در این آزمایش زنبور عسل در پاسخ به تحریک شاخک با ساکارز خرطوم خود را باز میکند. دادههای حاصل از این تحقیق نشان داد که تیمار گوارشی زنبور عسل با این حشرهکش بر مصرف آب، شربت غیرآلوده، و واکنشپذیری به آب، تاثیری نگذاشت. اما سبب کاهش عملکرد یادگیری، حافظه بویایی، بینایی، و واکنش پذیری به غلظتهای مختلف ساکارز شد. نتایج ما نشان میدهد که تغییرات ایجاد شده توسط دز زیر کشنده ایمیداکلوپرید روی زنبور عسل معمولی برفعالیت واکنش پذیری آنها اثر گذاشته، که منجر به اختلال در رفتار چراگری شده و در نهایت سبب کاهش سلامت کلنی میشود
فاطمه فارسی؛ سمیه رحیمی کلده؛ پوریا آبرون؛ احمد عاشوری
چکیده
زنبور انگلواره با نام علمی پارازیتویید Trichogramma brassicae Bezdenko (Hym.: Trichogrammatidae) از پرکاربردترین انگلوارههای تخم بال پولکداران زیانبار در جهان است. اینگونه دو شیوۀ تولیدمثلی، دوجنسی و بکر-مادهزایی دارد. جمعیت بکر مادهزا آلوده بهنوعی باکتری همزیست به نام ولباخیا است. رنگ یکی از عاملهای تأثیرگذار بر رفتار تخمریزی در برخی از ...
بیشتر
زنبور انگلواره با نام علمی پارازیتویید Trichogramma brassicae Bezdenko (Hym.: Trichogrammatidae) از پرکاربردترین انگلوارههای تخم بال پولکداران زیانبار در جهان است. اینگونه دو شیوۀ تولیدمثلی، دوجنسی و بکر-مادهزایی دارد. جمعیت بکر مادهزا آلوده بهنوعی باکتری همزیست به نام ولباخیا است. رنگ یکی از عاملهای تأثیرگذار بر رفتار تخمریزی در برخی از گونههای انگلواره است. این بررسی به ارزیابی تأثیر رنگ پچ و کیفیت رنگی آن بر رفتار تخمریزی دو جمعیت تکجنسی (آلوده به باکتری ولباخیا) و دوجنسی (غیر آلوده) T. brassicae میپردازد. در این تحقیق از تخمهای نازا (عقیم)شدۀ بیدآرد بهعنوان میزبان آزمایشگاهی روی پچها با طیفهای رنگی در محدودۀ طولموج نور مرئی (400-700 نانومتر): آبی، سبز، زرد، نارنجی، قرمز و سفید تحت دو کیفیت عبوردهندۀ (طلق رنگی) و منعکسکنندۀ (کاغذ رنگی) رنگ، با سی تکرار استفاده شد. تیمارها در ظرفهای استوانهای به فاصلۀ یکسان از یکدیگر قرار داده شد. یک زنبور مادۀ آمادۀ تخمریزی در هر ظرف رهاسازی و پس از 24 ساعت حذف شد. نتایج تفاوت معنیداری را در میزان پارازیتیسم روی پچهای کاغذی رنگی در هر دو جمعیت تکجنسی و دوجنسی نشان داد، درحالیکه تفاوت معنیدار در میزان پارازیتیسم روی طلقهای رنگی از هر دو جمعیت مشاهده نشد. نتایج نشان داد، زنبورهای تکجنسی و دوجنسی به صورتهای متفاوت نسبت به پچهای رنگی پاسخ میدهند اگرچه زنبورهای هر دو جمعیت توانایی جداسازی پچهای کاغذی رنگی را دارند.
حسنا محمدی تبار؛ رضا طلایی حسنلویی؛ حسین اللهیاری؛ جواد کریم زاده اصفهانی؛ احمد عاشوری
چکیده
شبپره پشتالماسی، Plutella xylostella (L.) (Lep.: Plutellidae)، یک آفت جهانی خطرناک برای محصولات خانواده چلیپائیان به حساب میآید. این آفت در مناطق مختلف به حشرهکشهای شیمیایی متفاوت و حتی برخی سویههای باکتری Bacillus thuringiensis مقاومت نشان داده است. در راستای مدیریت جمعیت این آفت، شناخت ویژگیهای رشدی جمعیت آن روی میزبانهای مختلف گیاهی یکی از اقدامات ...
بیشتر
شبپره پشتالماسی، Plutella xylostella (L.) (Lep.: Plutellidae)، یک آفت جهانی خطرناک برای محصولات خانواده چلیپائیان به حساب میآید. این آفت در مناطق مختلف به حشرهکشهای شیمیایی متفاوت و حتی برخی سویههای باکتری Bacillus thuringiensis مقاومت نشان داده است. در راستای مدیریت جمعیت این آفت، شناخت ویژگیهای رشدی جمعیت آن روی میزبانهای مختلف گیاهی یکی از اقدامات لازم و جزو مطالعات پیشنیاز محسوب میگردد. در این بررسی، اثر سه میزبان گیاهی کلمچینی، کلمگل و کلزا روی رشدونمو و تولیدمثل شبپرة پشتالماسی در آزمایشگاه تحت شرایط دمایی 1±25 درجۀ سلسیوس، رطوبت نسبی 10±70 درصد و شرایط نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مطالعه شد. زندهمانی، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، نرخ خالص زادآوری (Ro)، طول دورۀ نسل (T) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ) روی هر یک از گیاهان میزبان با روش Carey (1993) محاسبه شد. با استفاده از روش جکنایف برای همۀ فراسنجهها تکرار کاذب برآورد شد. نتایج نشان داد که فراسنجههای تحت مطالعه روی گیاهان میزبان اختلاف معناداری دارند. کمترین Ro روی کلزا (76/63 ماده/ ماده/ نسل) و بیشترین مقدار آن روی کلم چینی (08/86 ماده/ ماده/ نسل) بهدست آمد که با مقدار آن روی کلمگل تفاوت معناداری داشتند. طول دورۀ یک نسل آفت روی کلزا و کلمچینی بهترتیب 78/23 و 1/18 روز تعیین شد. کمترین مقدار فراسنجۀ نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ) روی کلزا 001/0± 191/1 (ماده/ ماده/ نسل) و بیشترین آن روی کلم چینی 002/0± 279/1 (ماده/ ماده/ نسل) بهدست آمد. بیشترین زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت بیدکلم روی کلزا 02/0± 965/3 روز و کمترین آن روی کلم چینی 02/0± 814/2 روز بهدست آمد. بیشترین مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت روی کلم چینی (001/0± 246/0 ماده/ ماده/ نسل) و کمترین مقدار روی کلزا (0009/0± 174/0 ماده/ ماده/ نسل) بود. بر مبنای نتایج ما، در سادهترین مفهوم، دور از انتظار نیست که بهکارگیری برنامههای مدیریت تلفیقی این آفت در کلزا به دلیل پایین بودن نرخ ذاتی افزایش جمعیت در مقایسه با کلم چینی از موفقیت نسبی بیشتری برخوردار شود.
حمیدرضا پوریان؛ رضا طلایی حسنلویی؛ احمد عاشوری؛ حسین لطفعلی زاده؛ جاماسب نوذری
چکیده
فراوانی و پارازیتیسم پارازیتوییدهای لاروی و شفیرگی شبپرۀ پشتالماسی،Plutella xylostella L. (Lepidoptera: Plutellidae) در مزارع کشت چلیپاییان چهار منطقۀ زیستی شامل استانهای گلستان، البرز، اصفهان و خوزستان طی سالهای 1389 و 1390 تعیین شد. در مجموع شش گونه پارازیتویید لاروی شامل (Kurdjumov, 1912) Cotesia vestalis (=plutellae) (در هر چهار منطقۀ زیستی)،Apanteles sp. (کرج و اصفهان)، ...
بیشتر
فراوانی و پارازیتیسم پارازیتوییدهای لاروی و شفیرگی شبپرۀ پشتالماسی،Plutella xylostella L. (Lepidoptera: Plutellidae) در مزارع کشت چلیپاییان چهار منطقۀ زیستی شامل استانهای گلستان، البرز، اصفهان و خوزستان طی سالهای 1389 و 1390 تعیین شد. در مجموع شش گونه پارازیتویید لاروی شامل (Kurdjumov, 1912) Cotesia vestalis (=plutellae) (در هر چهار منطقۀ زیستی)،Apanteles sp. (کرج و اصفهان)، Bracon hebetor Say (کرج) هر سه از خانوادۀ Braconidae، Microplitis sp. (دزفول) و Diadegma semiclausum (Hellen) (کرج، اصفهان و دزفول) از خانوادۀ Ichneumonidae و Oomyzus sokolowskii (Kurdjumov) (کرج و اصفهان) از خانوادۀ Eulophidae، یک گونۀ پارازیتویید شفیرگی Diadromus subtilicornis (Gravenhorst) (اصفهان و دزفول) از خانوادۀ Ichneumonidae و دو هیپرپارازیتویید شفیره از جنسهایMokrzeckia (دزفول) و Pteromalus (کرج و اصفهان) هر دو از خانوادۀ Pteromalidae جمعآوری شد. گونۀ C. vestalis تنها گونهای بود که در همۀ مناطق زیستی تحت بررسی حضور داشت و فراوانی عمدۀ آن مربوط به ماههای گرم سال بود. برخلاف تحقیقات قبلی حضور و فعالیت خوب این گونه در نواحی با ارتفاع کم (حدود 140 متر از سطح دریا) نیز مشاهده شد. گونۀ D. semiclausum به عنوان فراوانترین زنبور پارازیتویید در مناطق زیستی البرز، اصفهان و خوزستان ثبت شد، اما در گلستان یافت نشد. با توجه به نرخ بالای پارازیتیسم شبپرۀ پشتالماسی بهوسیلۀ این گونه، D. semiclausum گزینۀ مناسبی برای استفاده در برنامههای بیوکنترل شبپرۀ پشتالماسی است.