علیرضا ارجمندی نژاد؛ سلطان رون؛ علیرضا صبوری؛ آزاده فرازمند؛ احسان رخشانی
چکیده
کنههای خانواده Phytoseiidae از مهمترین دشمنان طبیعی کنههای آفت و حشرات ریز از جمله تریپس و سفیدبالک روی محصولات کشاورزی و گیاهان خودرو هستند. چندین گونه از آنها به عنوان عوامل کنترل بیولوژیک برای کنترل آفات گیاهی در محیطهای باز و گلخانهها در سراسر دنیا استفاده میشوند. به منظور بررسی تنوع زیستی کنههای خانواده Phytoseiidae منطقه سیستان ...
بیشتر
کنههای خانواده Phytoseiidae از مهمترین دشمنان طبیعی کنههای آفت و حشرات ریز از جمله تریپس و سفیدبالک روی محصولات کشاورزی و گیاهان خودرو هستند. چندین گونه از آنها به عنوان عوامل کنترل بیولوژیک برای کنترل آفات گیاهی در محیطهای باز و گلخانهها در سراسر دنیا استفاده میشوند. به منظور بررسی تنوع زیستی کنههای خانواده Phytoseiidae منطقه سیستان در باغهای انگور (بوم نظام کشاورزی) و درختان گز خودرو (بوم نظام طبیعی)، مطالعهای طی سال 1398 اجرا شد. نمونهها به روش تصادفی و در حجم و فواصل مساوی از درختان انگور و گز سه شهرستان زهک، جزینک و نیمروز در فصول مختلف سال به دست آمد. در این بررسی، 193 نمونه شامل هشت گونه متعلق به چهار جنس جمعآوری و شناسایی شدند که در بین آنها یک گونه برای دنیا و هشت گونه برای نخستین بار از استان سیستان و بلوچستان گزارش شدند. شاخصهای تنوع زیستی بر مبنای فراوانی گونهها، با استفاده از فرمولهای متداول و نرمافزار Ecological Methodology برآورد و با نرمافزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که گونههای (36 درصد) Neoseiulus barkeri، (17 درصد) paspalivorua Neoseiulus و (16 درصد) Amblyseius rademacheri به ترتیب بیشترین فراوانی نسبی را در باغهای انگور و گونهی Paragigagnathus sistaniensis بیشترین فراوانی (77 درصد) را روی درختان گز داشتند. نتایج تجزیه واریانس بیانگر آن است که عامل فصل و همچنین اثر متقابل بین فصل و زیستگاه اختلاف معنیداری نداشته، اما مقدار شاخصهای تنوع در دو زیستگاه مورد مطالعه (انگور و گز) تفاوت معنیداری نشان میدهد.
الهه واثقی خوندابی؛ پژمان خدایگان؛ فرید بیکی فیروزجاهی
چکیده
بهمنظور بررسی عوامل باکتریایی ایجادکنندهی بیماری کلهبرگی کیوی در ایران نمونهبرداری گستردهای در دو سال متوالی از مناطق کیوی خیز استانهای شمالی کشور انجام شد. از برگ درختان آلوده با علائم مختلف لکه زاویهای قهوهایرنگ، لکهی سفید با حاشیهی قهوهای، لکه نارنجی رنگ و لکهی آبسوخته با هالهی زرد رنگ در اطراف آن، بیش ...
بیشتر
بهمنظور بررسی عوامل باکتریایی ایجادکنندهی بیماری کلهبرگی کیوی در ایران نمونهبرداری گستردهای در دو سال متوالی از مناطق کیوی خیز استانهای شمالی کشور انجام شد. از برگ درختان آلوده با علائم مختلف لکه زاویهای قهوهایرنگ، لکهی سفید با حاشیهی قهوهای، لکه نارنجی رنگ و لکهی آبسوخته با هالهی زرد رنگ در اطراف آن، بیش از 400 جدایه باکتریایی جدا و خالصسازیگردید. پس از انجام آزمون بیماریزایی به روشهای مختلف، 130 جدایه به عنوان بیمارگر شناسایی شد. سپس از میان آنها، بیستوپنج جدایه مشکوک به جنس Pseudomonas بر اساس ویژگیهای مورفولوژیکی نظیر رنگ و شکل کلنی انتخاب شده و مورد بررسیهای فنوتیپی و مولکولی قرارگرفت. تمامی جدایهها در آزمون القای واکنش فوق حساسیت در توتون و شمعدانی نتایج مثبت ولی در سایر آزمونهای فنوتیپی و بیوشیمیایی نتایجی متفاوت نشان دادند. این نتایج نشان داد، نیمی از جدایههای مورد بررسی، بیشترین شباهت را به گونهی P. syringae دارند. همچنین استفاده از دو جفت آغازگر اختصاصی طراحیشده بر اساس توالی rRNA (ITS) 16S–23S به نام PsaF1⁄R2 و PsaF3⁄R4، نشان داد که جدایههای 20،86،101،138،132،117،194 و 230 به پاتووار P. syringae pv. actinidiae تعلق دارند. بررسی ترادف توالی ژن rpoD در 17 جدایهی دیگر و عدم شباهت آن با هیچ کدام از توالیهای ژن rpoD، متعلق به گونههای موجود از جنس سودوموناس در بانک ژن نشان داد که احتمالاً این جدایهها گونههای ناشناختهای از این جنس بوده که تعیین جایگاه دقیق تاکسونومیکی آنها مستلزم بررسیهای بیشتر میباشد.
محمد صابرنسب؛ صمد جمالی؛ علیرضا معرفت؛ سعید عباسی
چکیده
بیماری زوال و خشکیدگی سرشاخههای درختان بلوط یک بیماری مهم در جنگلهای زاگرس ایران محسوب میشود. وجود Paecilomyces formosus، Biscogniauxia mediterrane و Neoscytalidium novaehollandiae همراه با علائم زوال و سرخشکیدگی درختان بلوط در جنگلهای استان کرمانشاه، ویژگیهای مولکولی و مقایسه بیماریزایی بیمارگرها بررسی شد. در بررسی مولکولی با استفاده از ابزار جستجوی بلاست، ...
بیشتر
بیماری زوال و خشکیدگی سرشاخههای درختان بلوط یک بیماری مهم در جنگلهای زاگرس ایران محسوب میشود. وجود Paecilomyces formosus، Biscogniauxia mediterrane و Neoscytalidium novaehollandiae همراه با علائم زوال و سرخشکیدگی درختان بلوط در جنگلهای استان کرمانشاه، ویژگیهای مولکولی و مقایسه بیماریزایی بیمارگرها بررسی شد. در بررسی مولکولی با استفاده از ابزار جستجوی بلاست، هر سه بیمارگر همپوشانی و همولوژی ۱۰۰ درصدی با گونههای مذکور موجود در بانک ژن نشان دادند. در ارزیابی بیماریزایی مشخص شد که تمام جدایههای این سه بیمارگر قادر به ایجاد شانکر روی شاخههای بریده و نهالهای مایه زنی شده درختان بلوط هستند. در اثبات بیماریزایی روی شاخه بریده سایر درختان جنگلی نیز هر سه گونه قادر به ایجاد علائم شانکر بودند. در مقایسه بیماریزایی روی نهالهای دو ساله تحت تنش خشکی، از نظر سرعت پیشرفت علائم بیماری اختلاف معنی داری بین این سه گونه وجود داشت، بطوریکه B. mediterrane در زمان کوتاهتری روی نهالهای مایه زنی شده در شرایط تنش خشکی علائم ایجاد کرد. گونه P. formosus نسبت به دو گونه دیگر با سرعت کمتری روی نهالهای مایه زنی شده علائم ایجاد کرد. علائم روی نهالهای بلوط مایهزنی شده با این بیمارگرها بهصورت شانکر ایجاد شد که به سمت بالا و پایین ناحیه مایهزنی شده پیشروی مشاهده شد. جهت تکمیل اصول کخ، جداسازی مجدد صورت گرفت. بررسی تاثیر دما بر رشد شعاعی گونههای بیمارگر نشان داد که هر سه گونه گرمادوست بوده و احتمال ارتباط این بیمارگرها با پدیده خشکسالی و گرمایش جهانی وجود دارد.
زهره هنرجو؛ ابراهیم صداقتی؛ حسین علایی؛ پژمان خدایگان
چکیده
بهمنظور ایجاد یک برنامۀ کلی کنترل و پیشگیری از آلودگی قارچی در مراحل مختلف برداشت، حملونقل و انبارداری، پودهرست یا تعیین مایکوفلور و فراوانی قارچهای گندرو (ساپروفیت) در محصولات کشاورزی مورداستفاده در جیرۀ غذایی پرندگان اهمیت دارد. بیشتر گونههای قارچ آسپرژیلوس در دمای محیط بهخوبی رشد میکنند و در بیشتر مواد غذایی، آلودگی ...
بیشتر
بهمنظور ایجاد یک برنامۀ کلی کنترل و پیشگیری از آلودگی قارچی در مراحل مختلف برداشت، حملونقل و انبارداری، پودهرست یا تعیین مایکوفلور و فراوانی قارچهای گندرو (ساپروفیت) در محصولات کشاورزی مورداستفاده در جیرۀ غذایی پرندگان اهمیت دارد. بیشتر گونههای قارچ آسپرژیلوس در دمای محیط بهخوبی رشد میکنند و در بیشتر مواد غذایی، آلودگی بالقوه به این قارچ و زهرابههای آن وجود دارد. شناسایی گونهها برای پیشگیری از آلودگی زهرابهای (توکسینی) جیرۀ غذایی ضروری است. بدین منظور 49 نمونه از جیرۀ غذایی پرمصرف پرندگان شامل شاهدانه، خرفه، ذرت، سورگوم، کتان، ذرت ایتالیایی، ارزن، گندم، دان مخلوط و سبوس برنج، پیشدان، رشد دانه و پایاندان از فروشگاههای توزیع خوراک پرندگان در استانهای یزد، لرستان، مازندران، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، خراسانرضوی، فارس و کرمان تهیه و میزان آلودگی آنها به قارچ آسپرژیلوس بررسی شد. جداسازی قارچ به روشهای کشت مستقیم و سری رقت روی محیط کشت سیبزمینی دکستروز آگار و کاغذ صافی سترون (استریل) مرطوب انجام شد. در این پژوهش، 175 جدایه از جنس آسپرژیلوس به دست آمد و گونههای Aspergillus japonicus، A. tubingensis، A. flavus، A. fumigatus، A. tamarii، A. ochraceus، A. parasiticus و A. terreus بر پایۀ ویژگیهای ریختشناسی شناسایی شد. نتایج نشان داد که قارچ آسپرژیلوس با هر سه روش مورداستفاده و از همۀ نمونهها جداسازی شد، اما روش کاغذ صافی مرطوب نتایج بسیار بهتری نسبت به دو روش دیگر داشت. گونۀ A. flavus بهعنوان گونۀ غالب شناخته شد و جیرههای غذایی گردآوریشده از نمونههای شهرستان رفسنجان بیشترین درصد آلودگی به آسپرژیلوس را داشتند.
مهران غزوی
چکیده
طی بررسی حاضر نمونه های متعددی از حشرات بیمار و مشکوک به بیماری مورد مطالعاتبالینی و میکروسکوپی قرار گرفتند که منجر به جداسازی 4 گونه پروتیست گردید که همگیبرای اولین بار از ایران معرفی می گردند.گونه های جدا شده عبارتند از: Dociostaueus از روی ملخ مراکشی Gregarina acridiorum Leger, 1893 -1. Calliptamus barbarous L., و ملخ 1758 maroccanus Thunberg, 1815Tribolium ، از روی شپشه آرد Gregarina ...
بیشتر
طی بررسی حاضر نمونه های متعددی از حشرات بیمار و مشکوک به بیماری مورد مطالعاتبالینی و میکروسکوپی قرار گرفتند که منجر به جداسازی 4 گونه پروتیست گردید که همگیبرای اولین بار از ایران معرفی می گردند.گونه های جدا شده عبارتند از: Dociostaueus از روی ملخ مراکشی Gregarina acridiorum Leger, 1893 -1. Calliptamus barbarous L., و ملخ 1758 maroccanus Thunberg, 1815Tribolium ، از روی شپشه آرد Gregarina confusa Janovy et al., 2007 -2. confusum Jacquelin du valT. confusum Jacquelin du از روی سوسک های Adelina tribolii Bhatia, 1937 -3. T. castaneum Herbst و valChorthipus brunneus از روی ملخ Malamoeba locustae King & Tylor, 1936 -4. Thunberg, 1815
مرتضی راسخ؛ حسین صادقی؛ مجتبی حسینی
چکیده
تنوع و فراوانی زنبورهای گرده افشان مزارع یونجه و پیاز در شهرستان های مشهد و چناران از اوایل خرداد ماه بهار تا اواسط آبان ماه 1389 مورد ارزیابی قرارگرفت. با توجه به نوع محصول و دوره گلدهی به طور هفتگی و یا دو هفته یک بار و با استفاده از تور حشره گیری استاندارد اقدام به جمع آوری نمونه های زنبور از مزارع منتخب گردید. در این بررسی، 17 گونه از ...
بیشتر
تنوع و فراوانی زنبورهای گرده افشان مزارع یونجه و پیاز در شهرستان های مشهد و چناران از اوایل خرداد ماه بهار تا اواسط آبان ماه 1389 مورد ارزیابی قرارگرفت. با توجه به نوع محصول و دوره گلدهی به طور هفتگی و یا دو هفته یک بار و با استفاده از تور حشره گیری استاندارد اقدام به جمع آوری نمونه های زنبور از مزارع منتخب گردید. در این بررسی، 17 گونه از 15 جنس و6 خانواده متعلق به بالا خانواده Apoidea از مزارع یونجه و پیاز در شهرستان های مشهد و چناران جمع آوری و شناسایی گردید. از میان نمونه های شناسایی شده، گونه ی diadema (Latreille,1809) Anthidium برای ایران و 7 جنس و 5 گونه برای استان خراسان رضوی ثبت جدید می باشند. همچنین تنوع زیستی زنبور های گرده افشان مزارع یونجه و پیاز در شهرستان های مشهد و چناران با استفاده از شاخص شانون- وینر محاسبه و میانگین های حاصل از روش جک نایف با آزمون تجزیه واریانس فاکتوریل مورد مقایسه قرار گرفتند. اثر متقابل محصول و منطقه بر شاخص تنوع زیستی معنی دارنبود. اما نوع محصول و منطقه هر یک به تنهایی بر شاخص تنوع زیستی تأثیر معنی دار داشتند. زنبور گرده افشان غالب در مزارع یونجه Anthidium florentinum بود که فراوانی نسبی آن در مشهد و چناران به ترتیب 16/29% و 14/28% بر آورد شد. در مزارع پیاز گونه Andrena sp. با فراوانی نسبی 30% و2/42% به ترتیب در مشهد و چناران غالب بود. مقدار شاخص تنوع زیستی شانون- وینر در یونجه مشهد (92/1) بیشتر از یونجه چناران (78/1) بوده و این مقدار برای پیاز مشهد (68/1) و پیاز چناران (23/1) محاسبه شد و اختلاف آنها از نظر آماری معنی دار بود. ضریب مشابهت سورنسون برای جامعه زنبور های گرده افشان یونجه در مشهد و چناران 81/.، برای پیاز در دو شهرستان 66/. و برای یونجه و پیاز 54/. بود. این مقادیر نشان دهنده تشابه بالای فون زنبور ها بویژه در مزارع یونجه در دو منطقه متفاوت می باشد. با توجه به اهمیت کارکردی تنوع زیستی حشرات گرده افشان در اکوسیستم های کشاورزی، حفاظت و بهره برداری مطلوب از آن مستلزم شناخت ویژگی ها و پراکندگی فضایی و زمانی اجزای آن به ویژه زنبور های گرده افشان است.
آیت اله سعیدی زاده؛ فهیمه نیاستی
چکیده
در این آزمایش نمونهبرداری از قارچ Verticillium dahliae سویه غیر برگریز (SS-4) از باغهای آلوده زیتون در ناحیه توشن واقع در جنوب شهر گرگان انجام گرفت. نماتد ریشه گرهی، Meloidogyne javanica، از نهالهای زیتون آلوده جداسازی شده و بعد از شناسایی گونه، نماتد روی نشاءهای گوجهفرنگی رقم روتگرز تکثیر گردید. نهالهای یکساله زیتون رقم زرد، روغنی، کرونیکی و ...
بیشتر
در این آزمایش نمونهبرداری از قارچ Verticillium dahliae سویه غیر برگریز (SS-4) از باغهای آلوده زیتون در ناحیه توشن واقع در جنوب شهر گرگان انجام گرفت. نماتد ریشه گرهی، Meloidogyne javanica، از نهالهای زیتون آلوده جداسازی شده و بعد از شناسایی گونه، نماتد روی نشاءهای گوجهفرنگی رقم روتگرز تکثیر گردید. نهالهای یکساله زیتون رقم زرد، روغنی، کرونیکی و مانزانیلا در بستری از خاک لومی شنی استریل به میزان 2000 گرم کشت شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل بر اساس طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار و با 32 تیمار شامل شاهد، نماتد به تنهایی، قارچ به تنهایی و قارچ + نماتد انجام گرفت. میزان مایه تلقیح نماتد با سه جمعیت (2000، 3000 و 4000) لارو سن دوم و در مورد قارچ 20000 عدد میکرواسکلروت برای هر گلدان (2000 گرم خاک شنی لومی) روی چهار رقم از زیتون انجام گرفت. گلدانها در شرایط گلخانه با نور طبیعی و دمای 25-27 درجه سلسیوس نگهداری شدند. میزان فعالیت کمی پراکسیداز محلول و باند شده با دیواره سلولی با استفاده از گوئیکول، به عنوان پیش ماده، برحسب تغییر جذب مخلوط واکنش در 470 نانومتر در دقیقه در میلیگرم پروتئین، در مراحل زمانی یک، 10، 20 و30 روز پس از مایهزنی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم پراکسیداز محلول و پراکسیداز باند شده با دیواره سلولی در ارقام مورد آزمایش، در تیمارهایی که فقط قارچ دریافت کردهاند تا 30 روز پس از مایهزنی سیر صعودی داشته است. فعالیت این آنزیمها در تیمارهای دارای نماتد در رقم کرونیکی تا 20 روز پس از مایهزنی افزایش و پس از آن کاهش معنیداری را نشان داده است (05/0p?). این شرایط در مورد ارقام زرد، روغنی و مانزانیلا تا 10 روز پس از مایهزنی افزایش و پس از آن کاهش داشته است (05/0p?). نتایج حاکی از آن است که نماتد قادر است فعالیت آنزیم پراکسیداز را در روزهای نخستین پس از مایهزنی افزایش و بعد از آن کاهش دهد.
شبنم مرتضوی لاهیجانی؛ جلیل حاجی زاده؛ محمدعلی اکرمی؛ مهیار رفعتی فرد
دوره 41، شماره 2 ، اسفند 1389، ، صفحه 195-205
چکیده
بررسی فونستیک کنههای راسته نهاناستیگمایان (Acari: Oribatida) شهرستان رشت طی سالهای 1388-1387 انجام شد. کنههای موجود در نمونههای خاک با استفاده از قیف برلز استخراج و در محلول لاکتوفنل شفاف شدند. سپس در محیط هویر از آنها اسلاید میکروسکوپی تهیه شد. در مجموع 15 گونه، 15 جنس و 13 خانواده از کنههای اریباتید (Acari: Oribatida) جمعآوری و شناسایی شدند که ...
بیشتر
بررسی فونستیک کنههای راسته نهاناستیگمایان (Acari: Oribatida) شهرستان رشت طی سالهای 1388-1387 انجام شد. کنههای موجود در نمونههای خاک با استفاده از قیف برلز استخراج و در محلول لاکتوفنل شفاف شدند. سپس در محیط هویر از آنها اسلاید میکروسکوپی تهیه شد. در مجموع 15 گونه، 15 جنس و 13 خانواده از کنههای اریباتید (Acari: Oribatida) جمعآوری و شناسایی شدند که در بین آنها 12 گونه، 11 جنس و 8 خانواده برای اولین بار از استان گیلان و یک گونه، دو جنس (با گونه نامشخص) و دو خانواده برای اولین بار از ایران گزارش میشوند. اسامی جنسها و گونههای شناسایی شده به شرح زیر است. نمونههای جدید برای فون استان گیلان با علامت (*) و نمونههای جدید برای فون ایران با علامت (**) مشخص شدهاند.
Hypochthonius luteus* Oudemans, 1917, H. rufulus Koch, 1936 (Hypochthoniidae); Mesoplophora (Mesoplophora) michaeliana* Berlese, 1904 (Mesoplophoridae*); Sphaerochthonius splendidus* (Berlese, 1904) (Sphaerochthoniidae*); Phthiracarus incredibilis* Niedbala, 1983 (Phthiracaridae); Steganacarus (Steganacarus) spinosus* (Sellnick, 1920), S. (Tropacarus) brevipilus* (Berlese, 1923), Atropacarus (Atropacarus) ochraceus* (Niedbala, 1983) (Steganacaridae*); Rhysotritia ardua* (Koch, 1841) (Euphthiracaridae*); Lohmannia turcmenica* Bulanova-Zachvatkina, 1960, Papillacarus aciculatus* (Berlese, 1905) (Lohmanniidae*); Perlohmannia dissimilis (Hewitt, 1908) (Perlohmannidae); Epilohmannia cylindrica cylindrica* (Berlese, 1904) (Epilohmannidae*); Nothrus biciliatus* Koch, 1841 (Nothridae*); Heminothrus (Platynothrus) grandjeani** (Sitnikova, 1975) (Camisiidae*); Idiodamaeus** sp. (Idiodamaeidae**); Ctenobelba** sp. (Ctenobelbidae**).
ولی اله مهدی زاده؛ ناصر صفایی؛ ابراهیم محمدی گل تپه؛ نتهازلکویتل پرز؛ محمدعلی آقاجانی
دوره 40، شماره 2 ، بهمن 1388
چکیده
قارچ ماکروفومینا یک بیمارگر خاکزاد و عامل بیماری پوسیدگی ذغالی، با پراکنش جهانی و دامنه میزبانی بیش از 500 گونه گیاهی میباشد. جهت بررسی تنوع ژنتیکی و اختصاصیت میزبانی این قارچ در ایران از گیاهان دارای علایم و نشانههای بیماری از استانهای تهران، قزوین، گرگان، سمنان، خراسان، همدان، آذربایجان شرقی، زنجان، خوزستان، مرکزی، فارس،کهکیلویه ...
بیشتر
قارچ ماکروفومینا یک بیمارگر خاکزاد و عامل بیماری پوسیدگی ذغالی، با پراکنش جهانی و دامنه میزبانی بیش از 500 گونه گیاهی میباشد. جهت بررسی تنوع ژنتیکی و اختصاصیت میزبانی این قارچ در ایران از گیاهان دارای علایم و نشانههای بیماری از استانهای تهران، قزوین، گرگان، سمنان، خراسان، همدان، آذربایجان شرقی، زنجان، خوزستان، مرکزی، فارس،کهکیلویه و بویر احمد، اصفهان، یزد، کرمان و هرمزگان طی سالهای 86 و 87 نمونهبرداری شد. پس از جداسازی و خالص سازی قارچ، 52 جدایه از 24 میزبان و از 12 استان جداسازی و با استفاده از خصوصیات ظاهری و آغازگر اختصاصی گونه شناسایی شدند. تنوع ژنتیکی جدایهها با استفاده از نشانگر ISSR بررسی شد. از میان 9 آغازگر مورد استفاده، 6 آغازگر داری وضوح، تکرارپذیری و تعداد باندهای پلیمورفیک بودند و در آنالیزهای بعدی مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل خوشهای دادههای حاصل از الگوی باندی مربوط به تلفیق آغازگرها با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش UPGMA، در سطح تشابه60 درصد، جدایهها را در چهار گروه قرار داد. گروه اول شامل 76/5 درصد جدایهها شامل جدایههای شاهدانه از کاشان و اصفهان بود. گروه دوم شامل53/68 درصد جدایهها بود. هر سه جدایه کیوی، تمام جدایههای سویا، جدایه خربزه، جدایه زیتون، ذرت و بامیه در کنار هم در داخل این گروه قرار گرفتند. کنار هم قرار گرفتن همه جدایههای گلستان از میزبانهای ذرت، سورگوم، کیوی، سویا و گل جعفری با 64 درصد تشابه و همچنین جدایههای قزوین از میزبانهای کدو و گوجه فرنگی با 100 درصد تشابه در این گروه ممکن است به علت نزدیکی منشا جغرافیایی آنها باشد. گروه سوم شامل 47/13 درصد جدایه شامل جدایههای بقولات و کدوییان و بیشتر از مناطق خشک بودند. دو جدایه ماش کرمان با 88 درصد تشابه در کنار هم داخل این گروه قرار گرفتند. جدایههای خیار قم، خیار تهران-کرج، طالبی کاشان، لوبیای قزوین، لوبیای خراسان با 75 درصد تشابه در کنار هم در این گروه قرار گرفتند. گروه چهارم شامل 23/19درصد جدایه شامل خانواده سیبزمینی، بقولات و کدوییان بود و فاقد گروهبندی جغرافیایی بودند. جدایه طالبی فارس و طالبی خراسان با 60 درصد تشابه و گوجهفرنگی قم و بادمجان هرمزگان با 66 درصد تشابه و جدایههای کنجد کرمان و کنجد کاشان با 90 درصد تشابه و سه جدایه آفتابگردان از مرکزی، فارس و خوزستان با 61 درصد تشابه در این گروه قرار گرفتند. نتایج ما بر اساس این نشانگر نشان می دهد که تنوع ژنتیکی ...