محسن فرزانه؛ مسعود احمدزاده؛ علیرضا قاسم پور؛ منصوره میر ابوالفتحی؛ محمد جوان نیکخواه؛ عباس شریفی تهرانی
چکیده
آفلاتوکسین بهعنوان یکی از خطرناکترین توکسینهای قارچی برای انسان و دام محسوب میشود. آلودگی محصولات کشاورزی به آفلاتوکسین، سبب زیان اقتصادی در کشاورزی، صنایع غذایی و دامی میشود. در طبیعت میکروارگانیسمهایی وجود دارند که با مکانیسمهای مختلف، قادر به کاهش این آلودگی در محصولات کشاورزی هستند. در این راستا نحوه تأثیر چهار ...
بیشتر
آفلاتوکسین بهعنوان یکی از خطرناکترین توکسینهای قارچی برای انسان و دام محسوب میشود. آلودگی محصولات کشاورزی به آفلاتوکسین، سبب زیان اقتصادی در کشاورزی، صنایع غذایی و دامی میشود. در طبیعت میکروارگانیسمهایی وجود دارند که با مکانیسمهای مختلف، قادر به کاهش این آلودگی در محصولات کشاورزی هستند. در این راستا نحوه تأثیر چهار جدایه از Bacillus subtilis در کاهش آفلاتوکسین Aspergillus flavus در شرایط آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد جدایه BsP1 با جلوگیری کامل از تولید بیومس قارچ در محیط کشت مایع PDB بیشترین تأثیر را نشان داده و جدایههای BsP4، BsP5 و BsP38 به ترتیب با 88/58، 41/27 و 03/29 درصد کاهش بیومس قارچ و متعاقباً باعث کاهش 85/86، 80/21 و 16/26 درصدی میزان آفلاتوکسین B1 نسبت به شاهد بدون باکتری شدند و به عبارتی همبستگی منفی معنیداری بین میزان کاهش بیومس قارچ با مقدار آفلاتوکسین B1 تولید شده مشاهده شد. تأثیر باکتریها در پاکسازی آفلاتوکسین اضافه شده به محیط کشت نشان داد که هیچ یک از جدایهها قادر به پاکسازی آفلاتوکسین B1 پس از سه روز نبوده اما پس از پنج روز جدایه BsP1 باعث پاکسازی کامل آفلاتوکسین شد. سلولهای هیچ یک از چهار جدایه باکتری نقشی در جذب سطحی آفلاتوکسین B1 نداشتند و فقط متابولیتهای خارج سلولی جدایه BsP1 در تجزیه آفلاتوکسین B1 نقش قابل توجهای داشت. این نتایج نشان میدهد که جدایههای امید بخش B. subtilis عمدتاً با دو مکانیزم آنتیبیوز و تجزیه در کنترل آفلاتوکسین محصولات کشاورزی مؤثر هستند.
فائزه باقری؛ حمید روحانی؛ ماهرخ فلاحتی رستگار؛ روح اله صابری ریسه
چکیده
یکی از ویژگیهای مهم سودوموناسهای فلورسنت، که با توانایی بیوکنترل آنها در ارتباط است، قدرت و توانایی آنها در ایجاد تنوع فازی طی کلونیزاسیون ریزوسفر میباشد. برای بررسی این پدیده ابتدا 24 جدایه باکتریایی سودوموناس فلورسنت که در مقابل قارچ Ggt هاله بازدارندگی بین 67/14-3 میلیمتر ایجاد کردند برای انجام آزمایش گلخانهای انتخاب شدند. ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای مهم سودوموناسهای فلورسنت، که با توانایی بیوکنترل آنها در ارتباط است، قدرت و توانایی آنها در ایجاد تنوع فازی طی کلونیزاسیون ریزوسفر میباشد. برای بررسی این پدیده ابتدا 24 جدایه باکتریایی سودوموناس فلورسنت که در مقابل قارچ Ggt هاله بازدارندگی بین 67/14-3 میلیمتر ایجاد کردند برای انجام آزمایش گلخانهای انتخاب شدند. در آزمون گلخانهای 12 جدایه باکتریایی که توانستند باعث کاهش بیماری پاخوره گندم به میزان 5/77%-5/47% شوند برای بررسی پدیده تنوع فازی در شرایط آزمایشگاه انتخاب شدند. این 12 جدایه باکتریایی بر روی محیطهای SA و KB کشت داده شدند و در هفت جدایه باکتریایی Um141، Um11، Um138، Um70، Um115، UmCHN5 و Pseudomonas fluorescens F113 کلونیهایی با مورفولوژی متفاوت مشاهده گردید. نتایج بررسی پدیده تنوع فازی در این جدایههای باکتریایی طی کلونیزاسیون ریزوسفر هم در شرایط سترون و هم در حضور قارچ بیمارگر Ggt نشان داد که تنوع فازی در این هفت جدایه باکتریایی طی کلونیزاسیون ریزوسفر رخ داده و باکتریها توانستند خود را با شرایط متفاوت رشدی ریشه سازگار نموده و به انتهای ریشه برسانند. مقایسه جمعیت باکتریایی در قسمتهای مختلف ریشه در این آزمایش حاکی از آن بود که بیشترین جمعیت در قسمت انتهایی ریشه وجود داشت. نتایج بررسی پدیده تنوع فازی در حضور قارچ بیمارگر Ggt نیز گویای این مطلب بود که این پدیده توانایی کاهش بیماری پاخوره گندم را دارا میباشد.
رویا فرهادی؛ حسین اللهیاری؛ آرش راسخ؛ مهسا الداغی؛ فرهاد فرهودی
چکیده
برای کسب اطلاعاتی دقیق در مورد توان تولیدمثلی کفشدوزک Hippodamia variegata Goeze و مقایسه آن با توان تولیدمثل شته سیاه باقلا، Scopoli Aphis fabae، جدول زیستی باروری این دو حشره در شرایط آزمایشگاهی کنترل شده (دمای C?1± 23) مورد مطالعه قرار گرفت. دادههای خام جدول زندگی با مدل اویلر-لوتکا تجزیه شد. برای محاسبه خطای استاندارد پارامترهای رشدی جمعیت و تولید ...
بیشتر
برای کسب اطلاعاتی دقیق در مورد توان تولیدمثلی کفشدوزک Hippodamia variegata Goeze و مقایسه آن با توان تولیدمثل شته سیاه باقلا، Scopoli Aphis fabae، جدول زیستی باروری این دو حشره در شرایط آزمایشگاهی کنترل شده (دمای C?1± 23) مورد مطالعه قرار گرفت. دادههای خام جدول زندگی با مدل اویلر-لوتکا تجزیه شد. برای محاسبه خطای استاندارد پارامترهای رشدی جمعیت و تولید دادههای کاذب برای این پارامترها از روش جک نایف استفاده شد. بر اساس مدل اویلر-لوتکا، نرخ ذاتی افزایش جمعیت کفشدوزک 002/0±197/0 در روز برآورد گردید، دیگر پارامترهای جدول زندگی شامل نرخ خالص تولیدمثل، میانگین مدت زمان نسل، نرخ متناهی افزایش جمعیت و زمان دو برابر شدن جمعیت به ترتیب 09/22±43/365 پوره، 37/0±96/29 روز، 002/0±218/1 در روز و 033/0±52/3 روز برآورد گردید. پارامترهای برآورد شده برای شته سیاه باقلا عبارتند از: نرخ ذاتی افزایش جمعیت 01/0±309/0 در روز، نرخ خالص تولیدمثل 6/4±98/41 پوره، میانگین مدت زمان نسل 21/0±1/12 روز، نرخ متناهی افزایش جمعیت 015/0±36/1 در روز و زمان دو برابر شدن جمعیت 078/0±24/2 روز. مقایسه آماری مقدار پارامترهای محاسبه شده با مدل اویلر- لوتکا برای شته و کفشدوزک نشان داد که بین آنها تفاوت معنیداری وجود دارد و توان تولیدمثلی شته بیش از کفشدوزک میباشد.
ریحانه درسوئی؛ جواد کریمی؛ مهدی مدرس اول
چکیده
شتهها از آفات مهم کشاورزی هستند، اما گرایش تکاملی آنها به سمت کاهش ویژگیهای مفید تاکسونومیک و تغییرپذیری صفات ظاهری بهدلیل تأثیر عوامل محیطی و میزبان گیاهی، شناسایی مرفولوژیک آنها را در برخی مواقع دچار مشکل مینماید. مدیریت صحیح این آفات مستلزم شناسایی دقیق آنها است، لذا استفاده از روشهای نوین شناسایی میتواند در زمینه ...
بیشتر
شتهها از آفات مهم کشاورزی هستند، اما گرایش تکاملی آنها به سمت کاهش ویژگیهای مفید تاکسونومیک و تغییرپذیری صفات ظاهری بهدلیل تأثیر عوامل محیطی و میزبان گیاهی، شناسایی مرفولوژیک آنها را در برخی مواقع دچار مشکل مینماید. مدیریت صحیح این آفات مستلزم شناسایی دقیق آنها است، لذا استفاده از روشهای نوین شناسایی میتواند در زمینه کنترل این آفات راهگشا باشد. در مطالعهای که بهمنظور شناسایی شتههای درختان میوه دانهدار، طی سالهای 1387تا 1389 در شهرستان مشهد انجام گرفت، علاوه بر روشهای مورفولوژیک رایج از روش شناسهگذاری (بارکدینگ) DNA نیز استفاده گردید. در این بررسی گونههای Allocotaphis quaestionis، Aphis pomi، Dysaphis affinis، D. plantaginea و Nearctaphis bakeri از روی سیب، به و گلابی جمعآوری گردید که گونه A. quaestionis برای اولین بار از ایران گزارش میشود. بارکد DNA برای ناحیه cox1 این گونهها تهیه و روابط تبارشناسی میان گونههای جمعآوری شده و سایر گونههای این خانواده بررسی گردید. براساس این شناسه، شناسایی ظاهری تأیید شد و نتایج داده های مولکولی با مشخصات مرفولوژیک و گروه بندی کلاسیک انطباق داشت و گونههای مورد مطالعه بر اساس جنس و قبیله تفکیک شدند. استفاده از خط شناسهگذاری (DNA بارکد) به عنوان ابزاری برای شناسایی شتهها برای اولین بار در ایران انجام گرفت و نتایج این مطالعه مؤید این است که توالی cox1 میتواند در مطالعه تعیین هویت و بررسی روابط تبارشناسی شتهها به کار رود.
پرستو مطلبی؛ محمد جوان نیکخواه؛ سید محمود اخوت؛ خلیل بردی فتوحی فر
چکیده
به منظور تعیین تنوع ژنتیکی Pyricularia grisea، 35 جدایه تک اسپور بر اساس انگشتنگاری DNA به روش rep-PCR و شناسایی گروههای سازگاری رویشی در این تحقیق استفاده شدند. جدایهها در سالهای 1376-1378 از خوشههای آلوده به بیماری بلاست مزارع برنج استان گیلان جمعآوری گردید. برای تعیین تنوع ژنتیکی و شناسایی دودمانهای کلونی پراکنده در جمعیت قارچ، از دو آغازگر ...
بیشتر
به منظور تعیین تنوع ژنتیکی Pyricularia grisea، 35 جدایه تک اسپور بر اساس انگشتنگاری DNA به روش rep-PCR و شناسایی گروههای سازگاری رویشی در این تحقیق استفاده شدند. جدایهها در سالهای 1376-1378 از خوشههای آلوده به بیماری بلاست مزارع برنج استان گیلان جمعآوری گردید. برای تعیین تنوع ژنتیکی و شناسایی دودمانهای کلونی پراکنده در جمعیت قارچ، از دو آغازگر طراحی شده بر اساس توالی نوکلئوتیدهای قطعه ERIC و BOX، استفاده گردید. قطعات DNA با طولی بین 400 تا 2500 جفت باز تکثیر شدند. چهار دودمان کلونی در بین جدایهها شناسایی و با حروف A، B، C و D مشخص شدند. دودمان کلونی A با فراوانی حدود 28/74% دودمان کلونی غالب را تشکیل داد. برای شناسایی گروههای سازگاری رویشی، جهش یافتگان nit در محیط حداقل حاوی 5% کلرات جداسازی و آزمونهای مکمل سازی جهش یافتههای nit در تمام حالات ممکن روی محیط حداقل انجام شد. چهار گروه سازگاری رویشی VCG1، VCG2، VCG3 و VCG4 در بین جدایهها تشخیص داده شد. گروه VCG3 با 14 جدایه، گروه غالب بود. در این تحقیق نشان داده شد که نتایج جدایههای به دست آمده از برنج که چهار گروه سازگاری رویشی تشکیل دادند، در تعیین تنوع ژنتیکی به روش مولکولی از یکدیگر با بیش از 80 % شباهت تفکیک شدند و بیشترین تعداد جدایههای VCG3 در دودمان کلونی A قرار داشتند. هر دو روش نشان داد که تنوع ژنتیکی کمی در درون جمعیت قارچ بر روی برنج وجود دارد.
فاطمه حمزه وی؛ سعید محرمی پور؛ علی اصغر طالبی
چکیده
در این پژوهش سمیت تنفسی اسانس برگ گیاهان اکالیپتوس Eucalyptus camaldulensis Dehnh. و بطریشور Callistemon viminalis (Gaertn) روی حشرات کامل 1 تا 3 روزه شپشه آرد Jacquelin du Val. Tribolium confusum در ظروف خالی و در ظروف محتوی گندم و همچنین روی لاروهای 5 و 20 روزه آن بررسی شد. اسانس گیاهان با استفاده از دستگاه کلونجر به روش تقطیر با آب استخراج شد. آزمایشها در دمای 1±27 درجه سلسیوس ...
بیشتر
در این پژوهش سمیت تنفسی اسانس برگ گیاهان اکالیپتوس Eucalyptus camaldulensis Dehnh. و بطریشور Callistemon viminalis (Gaertn) روی حشرات کامل 1 تا 3 روزه شپشه آرد Jacquelin du Val. Tribolium confusum در ظروف خالی و در ظروف محتوی گندم و همچنین روی لاروهای 5 و 20 روزه آن بررسی شد. اسانس گیاهان با استفاده از دستگاه کلونجر به روش تقطیر با آب استخراج شد. آزمایشها در دمای 1±27 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5±60 درصد و در تاریکی انجام شدند. نتایج آزمایشها حاکی از آن بود که با افزایش غلظت اسانس و زمان اسانسدهی مرگومیر افزایش مییابد. غلظت کشنده 50 درصد روی حشرات کامل برای اسانس اکالیپتوس 88/20 و برای اسانس بطریشور 06/20 میکرولیتر بر لیتر هوا به دست آمد که اختلاف معنیداری با هم نداشتند. LT50 حشرات کامل در غلظتهای 71/35، 14/32، 57/28و 25 میکرولیتر بر لیتر هوا از اسانس اکالیپتوس به ترتیب برابر با 39/13، 35/14،14/15و 59/20 ساعت محاسبه شد، در صورتی که برای اسانس بطریشور در همین غلظتها برابر با 72/10، 69/11، 46/14 و 57/17 ساعت به دست آمد. لاروهای 5 روزه نسبت به حشرات کامل و حشرات کامل از لاروهای 20 روزه حساسیت بیشتری به اسانسهای به کار رفته نشان دادند. غلظت کشنده 50 درصد (LC50) در توده محصول برای اسانس اکالیپتوس و بطریشور به ترتیب 50/875 و 27/741 میکرولیتر بر لیتر هوا به دست آمدند که افزایش مقدار LC50 در توده گندم احتمالاً به دلیل جذب مقدار قابل توجهی از اسانس توسط گندم بوده و یا اینکه قدرت نفوذ اسانس در توده کم بوده است.
عبداله احمدپور؛ یوبرت قوستا؛ محمد جوان نیکخواه؛ محمدرضا فتاحی مقدم؛ کیوان غضنفری
چکیده
به منظور تعیین تخصصیافتگی و دامنه میزبانی جدایههای قارچ Wilsonomyces carpophilus، عامل لکه غربالی، تعدادی از نهالهای بذری درختان میوه هستهدار شامل زردآلو، بادام، آلوچه، آلو، هلو، گیلاس و آلبالو، درختان میوه دانهدار (سیب، گلابی، زالزالک و ولیک) و گیاهان زینتی (رز، گل محمدی و نسترن) در شرایط گلخانه تحت آزمونهای بیماریزایی قرار گرفتند. ...
بیشتر
به منظور تعیین تخصصیافتگی و دامنه میزبانی جدایههای قارچ Wilsonomyces carpophilus، عامل لکه غربالی، تعدادی از نهالهای بذری درختان میوه هستهدار شامل زردآلو، بادام، آلوچه، آلو، هلو، گیلاس و آلبالو، درختان میوه دانهدار (سیب، گلابی، زالزالک و ولیک) و گیاهان زینتی (رز، گل محمدی و نسترن) در شرایط گلخانه تحت آزمونهای بیماریزایی قرار گرفتند. پنج جدایه از پنج میزبان مختلف (زردآلو، بادام، آلوچه، هلو و گیلاس) جهت بررسی تخصصیافتگی و دامنه میزبانی استفاده شد. آزمون بیماریزایی روی گیاهان مذکور در مرحله 10 برگی و با استفاده از سوسپانسیون اسپور با غلظت 105 کنیدی در هر میلیلیتر آب مقطر سترون و تحت شرایط دمایی C?2±20 و رطوبت نسبی بیش از 75 درصد انجام شد. نتایج نشان داد که تمامی نهالهای بذری درختان میوه هستهدار در مقابل هر پنج جدایه حساس بودند و بین جدایهها تخصصیافتگی میزبانی دیده نشد. به علاوه، روی برخی از برگها و سرشاخههای جوان گلابی و برگهای سیب و زالزالک بعد از چهار روز نشانه های بیماری به صورت لکههای قهوهای کمرنگ تا تیره مشاهده گردید، اما لکهها گسترش نیافته و ریزش نکردند و تا بعد از 20 روز هیچ اسپورودوکیومی روی این لکهها تشکیل نشد. همچنین، نشانهای روی ولیک و گیاهان زینتی مشاهده نگردید. به نظر میرسد که قارچ عامل بیماری محدود به درختان میوه هستهدار باشد. ظهور نشانههای بیماری روی میوههای بادام، آلوچه، آلو، هلو، شلیل و سرشاخههای زردآلو در شرایط طبیعی و نیز آلودگی سرشاخههای آلو، آلوچه و زردآلو در شرایط گلخانه و جداسازی عامل بیماری از این اندامها برای اولین بار از ایران گزارش میگردد. مقاومت نسبی نه رقم هلو نسبت به سه جدایه قارچ W. carpophilus در طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل در سه تکرار و در شرایط گلخانه با دمای C?2 20 و رطوبت نسبی بیش از 75 درصد انجام شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین مقاومت نسبی ارقام هلو و بیماریزایی جدایهها وجود دارد. رقم دیکسیرد حساسترین و ارقام ردتاپ، اسپرینگ کرست و آلبرتای پیشرس مقاومترین ارقام بودند. ارقام انجیری، جی اچ هیل، آلبرتای دیررس و سان کرست متحملترین ارقام شناخته شدند.
محمدرضا عتیقی؛ ابراهیم پورجم؛ سید محمود اخوت
چکیده
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهان باغی استان خراسان شمالی، طی سالهای 1388 و 1389، تعداد 170 نمونه خاک و ریشه طی فصول مختلف جمعآوری و نماتدها با استفاده از روش الک و سانتریفوژ استخراج گردید. نماتدهای استخراج شده با استفاده از روش دگریسه به گلیسیرین خالص منتقل و پس از آن اسلایدهای دائمی تهیه و با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد ...
بیشتر
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهان باغی استان خراسان شمالی، طی سالهای 1388 و 1389، تعداد 170 نمونه خاک و ریشه طی فصول مختلف جمعآوری و نماتدها با استفاده از روش الک و سانتریفوژ استخراج گردید. نماتدهای استخراج شده با استفاده از روش دگریسه به گلیسیرین خالص منتقل و پس از آن اسلایدهای دائمی تهیه و با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد شناسایی قرار گرفت. در این تحقیق 12 گونه از جنسFilenchus ، شامل گونههای F. afghanicus (Khan & Khan, 1978) Siddiqi, 1986، F. andrassyi (Szczygiel, 1969) Andr?ssy, 1979، F. baloghi (Andr?ssy, 1958) Siddiqi, 1986، F. cylindricaudus (Wu, 1969) Siddiqi, 1986 ،F. facultativus (Szczygiel, 1970) Raski & Geraert, 1987، F. misellus (Andr?ssy, 1958) Raski & Geraert, 1987، F. paravesiculosus Karegar & Geraert, 1998، F. polyhypnus (Steiner & Albin, 1946) Meyl, 1961،F. sandneri (Wasilewska, 1965) Raski & Geraert, 1987، F. vulgaris (Brzeski, 1963) Lownsbery & Lownsbery, 1985، F. elegantulus Raski & Geraert, 1986،F. longicaudatulus Zell, 1988 مورد شناسایی قرار گرفت که دو گونه آخر برای فون نماتدهای ایران جدید هستند.
الهام اکبریان فیروزآبادی؛ بهزاد حبیب پور؛ حمید گله داری؛ پرویز شیشه بر
چکیده
موریانه Microcerotermes diversus (Isoptera: Termitidae) یک آفت مهم چوب در استان خوزستان بوده که خسارتهای اقتصادی جدی را به لوازم سلولزی وارد مینماید. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی این آفت، 13 جمعیت از نقاط مختلف استان خوزستان به علاوه 2 نمونه از جزیره خارک و بندرعباس جمعآوری گردید. بعد از استخراج ژنوم، یک قطعه با طول 486 جفت باز از ژن میتوکندریایی سیتوکروم ...
بیشتر
موریانه Microcerotermes diversus (Isoptera: Termitidae) یک آفت مهم چوب در استان خوزستان بوده که خسارتهای اقتصادی جدی را به لوازم سلولزی وارد مینماید. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی این آفت، 13 جمعیت از نقاط مختلف استان خوزستان به علاوه 2 نمونه از جزیره خارک و بندرعباس جمعآوری گردید. بعد از استخراج ژنوم، یک قطعه با طول 486 جفت باز از ژن میتوکندریایی سیتوکروم اکسیداز دو (COII) تکثیر و سپس تعیین توالی گردید. آنالیز بیشینه پارسیمونی با استفاده از نرمافزار Mega4 انجام شد. مشخصات تبارنمای حاصل به این شرح بود: طول درخت: 237، شاخص ثبات: 7721/0 و شاخص نگهداری: 8666/0. در این تبارنما، 15جمعیت، به استثناء 2 گروه خارجی، در 2 شاخه فیلوژنتیکی قرار گرفتند. اختلاف ژنتیکی میان جمعیتها با استفاده از مدل Kimura-2parameter از صفر تا 117/0 تخمین زده شد که سطح پایینی از تنوع ژنتیکی را بیان میکند و نشان میدهد که جمعیتهای مورد بررسی از هم جدا نبوده و ارتباط بالایی بین آنها وجود دارد.
آرزو حیدرزاده؛ غلامحسین مروج؛ سعید هاتفی؛ جواد شباهنگ
چکیده
سمیت تنفسی اسانس گیاهان رازیانه Foeniculum vulgare Miller، کلپوره Teucrium polium Boiss. و مرزه Satureja hortensis L. روی سوسک چهار نقطهای حبوبات Callosobruchus maculatus F.، در یک دوره زمانی 24 ساعته مورد بررسی قرار گرفت. اسانسها با استفاده از دستگاه کلونجر به روش تقطیر با آب تهیه شد. ?آزمایشها در شرایط دمای °C 2±28 و رطوبت نسبی 5±60 درصد و در تاریکی انجام شد. ?از هر اسانس 6 غلظت ...
بیشتر
سمیت تنفسی اسانس گیاهان رازیانه Foeniculum vulgare Miller، کلپوره Teucrium polium Boiss. و مرزه Satureja hortensis L. روی سوسک چهار نقطهای حبوبات Callosobruchus maculatus F.، در یک دوره زمانی 24 ساعته مورد بررسی قرار گرفت. اسانسها با استفاده از دستگاه کلونجر به روش تقطیر با آب تهیه شد. ?آزمایشها در شرایط دمای °C 2±28 و رطوبت نسبی 5±60 درصد و در تاریکی انجام شد. ?از هر اسانس 6 غلظت در 6 تکرار مورد آزمایش قرار گرفت. شناسایی ترکیبات اسانسها با استفاده از روش
GC-MS صورت گرفت. نتایج نشان داد که اصلی ترین ترکیبات در اسانس رازیانه، ترانس-انتول(61/60%) و فنچون (14/12%) و در اسانس کلپوره، پیپریتنون اکساید (72/21%)، آلفا پینن (33/11%) و کارون (29/11%) بود. کارواکرول (13/50%) و تیمول (77/27%) عمدهترین ترکیبات اسانس مرزه بودند. هر سه اسانس روی حشرات کامل سمیت تنفسی بالایی داشتند. مرگومیر حشرات کامل یک روزه در هر دو جنس نر و ماده با افزایش غلظت اسانسها افزایش یافت. نسبت به کلیه اسانسها، حشرات نر در مقایسه با حشرات ماده حساسیت بیشتری نشان دادند. اسانس رازیانه با LC50 معادل 31/21 و 45/29 میکرولیتر بر لیتر هوا به ترتیب علیه افراد نر و ماده، موثرتر از سایر اسانسهای مورد بررسی بود. مقادیر LC50 برای اسانس کلپوره معادل 63/54 و 75/80 میکرولیتر بر لیتر هوا و برای اسانس مرزه معادل 36/74 و 66/156 میکرولیتر بر لیتر هوا به ترتیب علیه افراد نر و ماده بدست آمد. نتایج این بررسی، نشاندهنده پتانسیل بالای این اسانسها به ویژه اسانس رازیانه در کنترل سوسک چهار نقطهای حبوبات میباشد.
سمیه فروزش؛ اسکندر زند؛ محمد علی باغستانی میبدی؛ فاطمه دستاران
چکیده
به منظور ارزیابی کارایی تعدادی از علفکشهای ثبت شده در ایران برای کنترل علف هرز یولاف وحشی، دو آزمایش مجزا به صورت گلخانهای، در بخش تحقیقات علفهای هرز مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. در هر آزمایش یک جمعیت یولاف وحشی توسط 10 تیمار علفکشی با 12 تکرار مورد آزمایش قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
به منظور ارزیابی کارایی تعدادی از علفکشهای ثبت شده در ایران برای کنترل علف هرز یولاف وحشی، دو آزمایش مجزا به صورت گلخانهای، در بخش تحقیقات علفهای هرز مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. در هر آزمایش یک جمعیت یولاف وحشی توسط 10 تیمار علفکشی با 12 تکرار مورد آزمایش قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: علفکشهای کلودینافوپ - پروپارژیل 064/0 گرم ماده مؤثره در هکتار، مزوسولفورون + یدوسولفورون + مفن پایر (با و بدون روغن همراه) 525 گرم ماده مؤثره در هکتار، کلروسولفورون (به صورت پیش و پسرویشی) 15 گرم ماده مؤثره در هکتار، یدوسولفورون متیل + مزوسولفورون متیل + مفن پایر به صورت پیشرویشی 63/0 گرم ماده مؤثره در هکتار، مت سولفورون + سولفوسولفورون 36 گرم ماده مؤثره در هکتار، سولفوسولفورون 95/19 گرم ماده مؤثره در هکتار، دیکلوفوپ متیل (همراه با روغن و بدون روغن) 9/0 گرم ماده مؤثره در هکتار و شاهد بدون سمپاشی. اندازهگیریهای انجام شده شامل ارزیابی چشمی بر اساس روش EWRC در 15 و 30 روز پس از سمپاشی، درصد کاهش تعداد یولاف وحشی باقیمانده بعد از سمپاشی نسبت به قبل از سمپاشی، درصد وزن خشک یولاف وحشی نسبت به شاهد بدون سمپاشی و درصد وزن تر یولاف وحشی نسبت به شاهد بدون سمپاشی بود. در مجموع بر اساس نتایج به دست آمده بهترین تیمارهای علفکشی به دست آمده برای هر دو توده یولاف وحشی عبارت بودند از: علفکشهای کلودینافوپ پروپارژیل، مزوسولفورون + یدوسولفورون همراه با روغن، مزوسولفورون + یدوسولفورون + مفن پایر و مت سولفورون متیل + سولفوسولفورون. بر خلاف تیمارهای علفکشی فوق، علفکشهای کلروسولفورون (به صورت پیشرویشی و پسرویشی)، مزوسولفورون + یدوسولفورون بدون روغن و دیکلوفوپ متیل در هر دو صورت مصرف (همراه با و بدون روغن) نتوانستند تودههای یولاف وحشی مورد آزمایش را بخوبی کنترل کنند و از میزان رشد و نتیجتاً وزن آنها بکاهند.
سمانه سماوات؛ مسعود احمدزاده؛ کیوان بهبودی
چکیده
در تحقیق حاضر، اثرات آنتاگونیستی جدایههای spp. Rhizobium علیه قارچ (AG-4) Rhizoctonia solani عامل مرگ گیاهچه لوبیا، تحت شرایط آزمایشگاه و گلخانه با یکدیگر مقایسه شد و توانایی آنها در تولید متابولیتهای ثانویه ضد قارچی از جمله هیدروژن سیانید، سیدروفور و پروتئاز بررسی گردید. نتایج نشان داد که جدایه RH3در بازدارندگی از رشد قارچ بیشترین تأثیر را در ...
بیشتر
در تحقیق حاضر، اثرات آنتاگونیستی جدایههای spp. Rhizobium علیه قارچ (AG-4) Rhizoctonia solani عامل مرگ گیاهچه لوبیا، تحت شرایط آزمایشگاه و گلخانه با یکدیگر مقایسه شد و توانایی آنها در تولید متابولیتهای ثانویه ضد قارچی از جمله هیدروژن سیانید، سیدروفور و پروتئاز بررسی گردید. نتایج نشان داد که جدایه RH3در بازدارندگی از رشد قارچ بیشترین تأثیر را در شرایط آزمایشگاهی داشت. جدایههای RH4، RH3)، (RH6 و RH6 به ترتیب از بیشترین توانایی در تولید سیدروفور، پروتئاز و هیدروژن سیانید برخوردار بودند. با استفاده از خاک سترون در شرایط گلخانه تأثیر آغشتهسازی بذور به جدایههای باکتریایی روی شدت بیماری، درصد کنترل بیماری و شاخصهای رشدی مورد ارزیابی قرار گرفت. جدایههای RH4و RH5 در افزایش وزن خشک گیاه در حضور بیمارگر بیشترین تأثیر را داشتند. اگرچه هیچ یک از جدایههای باکتریایی نتوانستند به طور کامل از بیماری تحت شرایط گلخانه ممانعت نمایند ولی جدایه RH3بیماری را بیش از 80% کنترل نمود. نتایج نشان میدهد که توانایی بیوکنترل جدایههای Rhizobium نه تنها منجر به کاهش بیماری میشود بلکه رشد گیاه را نیز تحریک میکند. بنابراین چنین جدایههای باکتریایی میتوانند به طور موفقیت آمیز در سیستمهای تولید کشاورزی پایدار بکار گرفته شوند.
آیت اله سعیدی زاده؛ فهیمه نیاستی
چکیده
در این آزمایش نمونهبرداری از قارچ Verticillium dahliae سویه غیر برگریز (SS-4) از باغهای آلوده زیتون در ناحیه توشن واقع در جنوب شهر گرگان انجام گرفت. نماتد ریشه گرهی، Meloidogyne javanica، از نهالهای زیتون آلوده جداسازی شده و بعد از شناسایی گونه، نماتد روی نشاءهای گوجهفرنگی رقم روتگرز تکثیر گردید. نهالهای یکساله زیتون رقم زرد، روغنی، کرونیکی و ...
بیشتر
در این آزمایش نمونهبرداری از قارچ Verticillium dahliae سویه غیر برگریز (SS-4) از باغهای آلوده زیتون در ناحیه توشن واقع در جنوب شهر گرگان انجام گرفت. نماتد ریشه گرهی، Meloidogyne javanica، از نهالهای زیتون آلوده جداسازی شده و بعد از شناسایی گونه، نماتد روی نشاءهای گوجهفرنگی رقم روتگرز تکثیر گردید. نهالهای یکساله زیتون رقم زرد، روغنی، کرونیکی و مانزانیلا در بستری از خاک لومی شنی استریل به میزان 2000 گرم کشت شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل بر اساس طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار و با 32 تیمار شامل شاهد، نماتد به تنهایی، قارچ به تنهایی و قارچ + نماتد انجام گرفت. میزان مایه تلقیح نماتد با سه جمعیت (2000، 3000 و 4000) لارو سن دوم و در مورد قارچ 20000 عدد میکرواسکلروت برای هر گلدان (2000 گرم خاک شنی لومی) روی چهار رقم از زیتون انجام گرفت. گلدانها در شرایط گلخانه با نور طبیعی و دمای 25-27 درجه سلسیوس نگهداری شدند. میزان فعالیت کمی پراکسیداز محلول و باند شده با دیواره سلولی با استفاده از گوئیکول، به عنوان پیش ماده، برحسب تغییر جذب مخلوط واکنش در 470 نانومتر در دقیقه در میلیگرم پروتئین، در مراحل زمانی یک، 10، 20 و30 روز پس از مایهزنی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم پراکسیداز محلول و پراکسیداز باند شده با دیواره سلولی در ارقام مورد آزمایش، در تیمارهایی که فقط قارچ دریافت کردهاند تا 30 روز پس از مایهزنی سیر صعودی داشته است. فعالیت این آنزیمها در تیمارهای دارای نماتد در رقم کرونیکی تا 20 روز پس از مایهزنی افزایش و پس از آن کاهش معنیداری را نشان داده است (05/0p?). این شرایط در مورد ارقام زرد، روغنی و مانزانیلا تا 10 روز پس از مایهزنی افزایش و پس از آن کاهش داشته است (05/0p?). نتایج حاکی از آن است که نماتد قادر است فعالیت آنزیم پراکسیداز را در روزهای نخستین پس از مایهزنی افزایش و بعد از آن کاهش دهد.
فهیمه عمران زاده؛ نواز اله صاحبانی؛ حشمت اله امینیان
چکیده
بتا آمینو بوتیریک اسید به عنوان یک محرک القاء مقاومت در گیاهان علیه عوامل بیماریزای گیاهی معرفی شده است. در این تحقیق القاء برخی ترکیبات دفاعی از جمله آنزیمهای پراکسیداز و پلیفنلاکسیداز توسط این ترکیب علیه نماتد مولد گره ریشه Meloidogyne javanica در گیاه خیار بررسی شده است. نتایج نشان داد که مایهزنی ریشههای خیار آلوده به نماتد مولد ...
بیشتر
بتا آمینو بوتیریک اسید به عنوان یک محرک القاء مقاومت در گیاهان علیه عوامل بیماریزای گیاهی معرفی شده است. در این تحقیق القاء برخی ترکیبات دفاعی از جمله آنزیمهای پراکسیداز و پلیفنلاکسیداز توسط این ترکیب علیه نماتد مولد گره ریشه Meloidogyne javanica در گیاه خیار بررسی شده است. نتایج نشان داد که مایهزنی ریشههای خیار آلوده به نماتد مولد گره ریشه با ترکیب شیمیایی BABA، از روز اول بعد از مایهزنی با نماتد موجب افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز شده و در روز چهارم این فعالیت به حداکثر خود رسید. القاء فعالیت آنزیم پلیفنلاکسیداز نیز با اختلاف معنیدار نسبت به شاهد و گیاه سالم، افزایش تدریجی نشان داد و در روز چهارم به حداکثر میزان خود رسید. الکتروفورز آیزوزایمهای پراکسیداز نشان داد که فرمهای آیزوزایم پراکسیداز در ریشههای خیار که توسط BABA القاء میشود، نسبت به آیزوزایمهای القاء شده توسط پاتوژن بسیار قویتر میباشد. در گیاهان تیمار شده با نماتد به اضافه BABA دو آیزوزایم 31/0= Rf و 34/0= Rf بیان شده است که در مقایسه با شاهد (مایهزنی شده با نماتد) قویتر میباشند.
ترانه اسکو؛ فرزاد مجیدی شیلسر؛ سید اصغر دریاباری
چکیده
برنج از مهمترین محصولات غذایی در دنیا است. در میان ارقام و لاینهای مختلف برنج، برنج هیبرید پتانسیل افزایش محصول را تا 30 درصد نسبت به ارقام بومی دارد. این رقم امروزه در دنیا نقش مهمی در مبارزه با گرسنگی ایفا میکند. برای جلوگیری از خسارت کرم ساقهخوار نواری، توسعه استراتژی مدیریت آفات ضروری است. در راستای رسیدن به این هدف، بکارگیری ...
بیشتر
برنج از مهمترین محصولات غذایی در دنیا است. در میان ارقام و لاینهای مختلف برنج، برنج هیبرید پتانسیل افزایش محصول را تا 30 درصد نسبت به ارقام بومی دارد. این رقم امروزه در دنیا نقش مهمی در مبارزه با گرسنگی ایفا میکند. برای جلوگیری از خسارت کرم ساقهخوار نواری، توسعه استراتژی مدیریت آفات ضروری است. در راستای رسیدن به این هدف، بکارگیری روشهای کنترل (بیولوژیکی، بیولوژیکی- مکانیکی و شیمیایی) و اثر دو تاریخ کاشت بر آلودگی این آفت در برنج هیبرید (دیلم) در طرح بلوک کامل تصادفی در 4 تکرار در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزیابی، در مرحله رویشی درصد جوانههای مرکزی مرده و در مرحله زایشی درصد خوشههای سفید شده تعیین شد و مقایسه میانگین با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن صورت پذیرفت. کمترین میزان آلودگی در مرحله رویشی (درصد جوانههای مرکزی مرده) با اعمال روش مکانیکی ـ بیولوژیکی و در مرحله زایشی (درصد خوشههای سفید شده) در تیمارهای شیمیایی و بیولوژیکی ـ مکانیکی مشاهده شد. همچنین مقایسه دو تاریخ کاشت بر میزان آلودگی برنج دیلم به ساقهخوار نواری نشان داد که زود کاشتی در مازندران میتواند عامل مؤثری در پایین آوردن خسارت این آفت در برنج دیلم باشد.
علی حیدری؛ غلام خداکرمیان
چکیده
یونجه (Medicago sativa) از گیاهان مهم علوفهای و استان همدان منطقهای مناسب برای رشد آن است. پژمردگی باکتریایی یونجه که توسط Clavibacter michiganensis subsp. insidiosus ایجاد میشود، یکی از بیماریهایی است که سبب کاهش محصول در این استان میشود. این بیماری تاکنون به صورت جامع در استان همدان مورد بررسی قرار نگرفته است. در این بررسی از مناطق مختلف یونجهکاری ...
بیشتر
یونجه (Medicago sativa) از گیاهان مهم علوفهای و استان همدان منطقهای مناسب برای رشد آن است. پژمردگی باکتریایی یونجه که توسط Clavibacter michiganensis subsp. insidiosus ایجاد میشود، یکی از بیماریهایی است که سبب کاهش محصول در این استان میشود. این بیماری تاکنون به صورت جامع در استان همدان مورد بررسی قرار نگرفته است. در این بررسی از مناطق مختلف یونجهکاری استان همدان نمونهبرداری و باکتری عامل بیماری پژمردگی جدا شد. بیماریزایی استرینهای جدا شده روی یونجه تحت شرایط گلخانه با سه تکرار تایید شد. استرینهای مورد بررسی پس از گذشت 40 روز در بوتهها علایم بیماری را ایجاد کردند. با بررسی ویژگیهای فنوتیپی استرینهای عامل بیماری پژمردگی یونجه به عنوان C. m. subsp. insidiosus تشخیص داده شدند. تأثیر استرینهای جدا شده بر طول ساقه و ریشه، و وزن تر و خشک بوتههای آلوده در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار ارزیابی شد. دادهها توسط نرمافزار SAS و آزمون دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که استرینهای مورد بررسی سبب کاهش شاخصهای طول و وزن بوتههای یونجه شده و از نظر تأثیر روی کاهش این شاخصها با هم تفاوت معنیدار دارند. برای بررسی تنوع ژنتیکی استرینها، واکنش زنجیرهای پلیمراز با آغازگرهای تصادفی Opa-03، Opa-15، Opb-10، Opb-15، Opb-18، Opb-20، Ope-01، Ope-02، Ope-03، Ope-04، Ope-07، Ope-14، Ope-16 و Ope-19 به کار رفت و خوشهبندی انجام شد. بر مبنای این روش استرینهای مورد بررسی چهار کلاستر تشکیل دادند. استرینهای AH7، AH8، AH9 و AH6 در یک کلاستر، AH15 و AH2 در کلاستر دوم، AH10، AH11، AH12 و AH14 در کلاستر سوم و AH1 و AH3 در کلاستر چهارم قرار گرفتند. با هضم قطعه تکثیر شده با پرایمرهای CIRS-1 و CIRS-2 توسط آنزیم EcoRI استرینهای مورد بررسی دو گروه شامل استرینهایAH1، AH2،AH3، AH7،AH8 AH11، AH12 و AH15 با داشتن دو باند و استرینهای AH6، AH10 و AH14 با دارا بودن تنها یک باند را تشکیل دادند. دادههای به دست آمده تنوع ژنتیکی استرینهای C. m. subsp. insidiosus را در استان همدان نشان داد.
حدیث یوسفی؛ نواز اله صاحبانی؛ لیلا فرآورده؛ وحیده مهدوی
چکیده
در این تحقیق کاربرد سالیسیلیک اسید و باکتری Bacillus subtilis روی بیماری پوسیدگی ساقه و ریشه خیار ناشی از Fusarium oxysporum f. sp. radicis-cucumerinum و القای مقاومت میزبان در مقابل پاتوژن مورد بررسی قرار گرفت. اثر غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید (8-2 میلیمولار) بر رشد F. oxysporum f. sp radicis-cucumerinum و B. subtilis آزمایش شد. نتایج نشان داد که همه غلظتهای سالیسیلیک اسید روی رشد ...
بیشتر
در این تحقیق کاربرد سالیسیلیک اسید و باکتری Bacillus subtilis روی بیماری پوسیدگی ساقه و ریشه خیار ناشی از Fusarium oxysporum f. sp. radicis-cucumerinum و القای مقاومت میزبان در مقابل پاتوژن مورد بررسی قرار گرفت. اثر غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید (8-2 میلیمولار) بر رشد F. oxysporum f. sp radicis-cucumerinum و B. subtilis آزمایش شد. نتایج نشان داد که همه غلظتهای سالیسیلیک اسید روی رشد باکتری اثر منفی داشتند، همچنین غلظتهای بیشتر از 5 میلیمولار آن نیز به طور کامل از رشد قارچ عامل بیماری جلوگیری کرد. برای آزمایشهای گلخانهای سه غلظت 3، 5 و 7 میلیمولار انتخاب شدند. این آزمایشها به دو روش، کاربرد باکتری و سالیسیلیک اسید قبل و یا بعد از آلودگی قارچی انجام شدند. نتایج آزمایشات گلخانهای نشان داد که تیمار گیاهان خیار با باکتری و سالیسیلیک اسید، قبل از مایهزنی با قارچ عامل بیماری سبب کاهش شدت بیماری و افزایش برخی فاکتورهای رشدی در مقایسه با گیاهان شاهد آلوده میشود. همچنین فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز در تیمار کاربرد تلفیقی باکتری و سالیسیلیک اسید در مقایسه با کاربرد هر کدام از آنها به تنهایی و نیز گیاهان شاهد سالم و آلوده افزایش یافته بود. بالاترین مقدار فعالیت این آنزیم در روز ششم بعد از کاربرد القاءکنندهها مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر میرسد که کاربرد سالیسیلیک اسید به عنوان محرک شیمیایی و B. subtilis به عنوان عامل کنترلکننده بیولوژیک و نیز افزایشدهنده رشد گیاه، میتواند یک اقدام مفید و امیدبخش برای کنترل عوامل بیماریزای گیاهی از قبیل F. oxysporum f. sp. radicis- cucumerinum باشد.
جواد کریمی؛ عباس مکرم حصار؛ مهناز حسنی کاخکی
چکیده
نماتودهای انگل حشرات از عوامل بسیار مهم در کنترل آفات میباشند. از میان گروههای مرتبط با این نماتودها، دو خانواده Steinernematidae و Heterorhabditidae نسبت به سایر گروهها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. با توجه به کاربرد تجاری این عوامل در کنترل آفات، تحقیقات گستردهای برای شناسایی گونههای مختلف این نماتودها در نقاط مختلف دنیا صورت میپذیرد. ...
بیشتر
نماتودهای انگل حشرات از عوامل بسیار مهم در کنترل آفات میباشند. از میان گروههای مرتبط با این نماتودها، دو خانواده Steinernematidae و Heterorhabditidae نسبت به سایر گروهها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. با توجه به کاربرد تجاری این عوامل در کنترل آفات، تحقیقات گستردهای برای شناسایی گونههای مختلف این نماتودها در نقاط مختلف دنیا صورت میپذیرد. در طی یک بررسی در رابطه با وجود نماتودهای بیمارگر حشرات در منطقه مشهد، یک جمعیت از جنس Heterorhabditis از خاک جداسازی گردید. گونه مورد نظر با توجه به خصوصیات مرفولوژیکی و مرفومتریکی مورد بررسی قرار گرفت و بعنوان گونه H. bacteriphora شناسایی شد. ناحیه ژنی ITS rDNA این نماتود تکثیر و توالییابی گردید. در گروهبندی به روشهای MP و NJ، این ایزوله در کنار سایر جمعیتهای مربوط به گونه H. bacteriphora قرار گرفت. باکتری جداسازی شده از این نماتود نیز براساس خصوصیات فنتیکی و همچنین اطلاعات مولکولی ناحیه ژنی 16S rDNA شناسایی گردید. نتایج نشان داد که این باکتری، زیرگونه Photorhabdus luminescens ssp. laumondii میباشد. این اولین گزارش جامع از وجود این نماتود و باکتری همزیست آن در ایران است.