مقاله پژوهشی
قاسم فدوی خلاجلو؛ عصمت مهدیخانی مقدم؛ حمید روحانی
چکیده
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع گوجهفرنگی استان خراسان شمالی، طی سالهای 1388و 1389 تعداد 120 نمونه خاک از فراریشۀ گوجهفرنگی جمعآوری شد. نماتدهای موجود در خاک با استفاده از روش الک و سانتریفیوژ استخراج گردید. سپس نماتدهای استخراجشده به گلیسیرین منتقل شد و پس از تهیۀ اسلایدهای دائمی با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی ...
بیشتر
به منظور شناسایی نماتدهای انگل گیاهی مزارع گوجهفرنگی استان خراسان شمالی، طی سالهای 1388و 1389 تعداد 120 نمونه خاک از فراریشۀ گوجهفرنگی جمعآوری شد. نماتدهای موجود در خاک با استفاده از روش الک و سانتریفیوژ استخراج گردید. سپس نماتدهای استخراجشده به گلیسیرین منتقل شد و پس از تهیۀ اسلایدهای دائمی با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی شد. نماتدهای انگل گیاهی بر اساس صفات ریختشناسی و ریختسنجی و با استفاده از منابع مختلف شناسایی گردیدند. در بین جنسهای شناساییشده، تنوع زیادی در نماتدهای مربوط به جنس Ditylenchus مشاهده شد. در این تحقیق سه گونه از جنس Ditylenchus شامل گونههای D. acutatus، D. medicaginis و D. tenuidens شناسایی شد که دو گونۀ D.acutatusوD. tenuidens برای اولین بار از ایران گزارش میشوند.
مقاله پژوهشی
سید علی اصغر فتحی
چکیده
کنۀ دولکهای Tetranychus urticae Koch، یکی از آفات سیبزمینی در منطقۀ اردبیل است. در پژوهش حاضر، تراکم جمعیت کنۀ دولکهای و سن شکارگر Orius minutus L. روی شش رقم سیبزمینی در شرایط مزرعهای و در دو سال 1390 و 1391 مطالعه شد. همچنین، میزان جلبشوندگی و جثۀ بدن سن شکارگر روی شش رقم سیبزمینی آلوده به کنۀ دولکهای در شرایط آزمایشگاهی نیز بررسی شد. کمترین ...
بیشتر
کنۀ دولکهای Tetranychus urticae Koch، یکی از آفات سیبزمینی در منطقۀ اردبیل است. در پژوهش حاضر، تراکم جمعیت کنۀ دولکهای و سن شکارگر Orius minutus L. روی شش رقم سیبزمینی در شرایط مزرعهای و در دو سال 1390 و 1391 مطالعه شد. همچنین، میزان جلبشوندگی و جثۀ بدن سن شکارگر روی شش رقم سیبزمینی آلوده به کنۀ دولکهای در شرایط آزمایشگاهی نیز بررسی شد. کمترین تراکم جمعیت کنۀ دولکهای 1/71 شکار به ازای یک گیاه، و بیشترین تراکم سن شکارگر 3/3 شکارگر به ازای یک گیاه روی رقم Savalanمشاهده گردید. پس از گذشت 24، 48 و 72 ساعت از رهاسازی، ماده سنهای شکارگر روی برگهای رقم Savalan آلوده به کنۀ دولکهای در مقایسه با دیگر رقمها بیشتر جلب شدند. مادههای شکارگر پرورشیافته روی برگهای رقم Savalan آلوده به کنۀ دولکهای وزن بدن بیشتر و جثۀ بزرگتری را در بین شش رقم مورد مطالعه داشتند. تعداد کنۀ خوردهشده به ازای یک پورۀ سن شکارگر روی رقم Savalan بهطور معنیداری بیشتر از Kondor و Diamant بود. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که کشت رقم Savalan در تلفیق با کاربرد سن شکارگر O. minutus میتواند در مدیریت تلفیقی کنۀ دولکهای در مزارع سیبزمینی مفید باشد.
مقاله پژوهشی
شیما یزدان پناه؛ شهروز کاظمی؛ میلوسلو زاکاردا
چکیده
کنههای خانوادۀ Rhagidiidae شکارگرانی هستند که اغلب در زیستگاههای خاکی زندگی میکنند. در بررسی فون کنههای خاکزی فضاهای سبز و باغهای شهر تهران در سال 1380 و نیز جنگلهای بلوط منطقۀ کوهمره سرخی استان فارس در سالهای91-1390، جنس Cambridge, 1876 Poecilophysis و سه گونۀ متعلق به سه زیرجنس از آن جمعآوری و شناسایی شدند که گزارش همۀ آنها برای فون کنههای ...
بیشتر
کنههای خانوادۀ Rhagidiidae شکارگرانی هستند که اغلب در زیستگاههای خاکی زندگی میکنند. در بررسی فون کنههای خاکزی فضاهای سبز و باغهای شهر تهران در سال 1380 و نیز جنگلهای بلوط منطقۀ کوهمره سرخی استان فارس در سالهای91-1390، جنس Cambridge, 1876 Poecilophysis و سه گونۀ متعلق به سه زیرجنس از آن جمعآوری و شناسایی شدند که گزارش همۀ آنها برای فون کنههای ایران جدید است. این کنهها عبارتند از: P. (Dentocheles) pratensis (C.L. Koch, 1838)؛ P. (Procerocheles) faeroensis (Trägårdh, 1931)، P. (Soprocheles) arena Zacharda, 1980. در پایان کلیدی برای جنسهای گزارششده از خانوادۀ Rhagidiidae از ایران ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
آتوسا فرحپور حقانی؛ رضا حسینی؛ علی اکبر عبادی؛ علی اعلمی؛ فرزاد مجیدی شیلسر
چکیده
بهمنظور بررسی وجود تفاوتهای ژنتیکی جمعیتهای کرم ساقهخوار نواری برنج Chilo supperssalis در استانگیلان، 37 نمونه لارو (لارهای سن 4 تا 6) از 17 شهرستان انتخاب شدند. نمونههای جمعآوری شده در سه جمعیت شرق، مرکز و غرب دستهبندی شدند. DNA استخراج شده از نمونهها با استفاده از 12 آغازگر تصادفی تکثیر شد. محصولات PCR روی ژل آگارز 5/1 درصد الکتروفورز ...
بیشتر
بهمنظور بررسی وجود تفاوتهای ژنتیکی جمعیتهای کرم ساقهخوار نواری برنج Chilo supperssalis در استانگیلان، 37 نمونه لارو (لارهای سن 4 تا 6) از 17 شهرستان انتخاب شدند. نمونههای جمعآوری شده در سه جمعیت شرق، مرکز و غرب دستهبندی شدند. DNA استخراج شده از نمونهها با استفاده از 12 آغازگر تصادفی تکثیر شد. محصولات PCR روی ژل آگارز 5/1 درصد الکتروفورز شدند و از آنها عکسبرداری گردید. پس از امتیازدهی نوارها، تحلیل دادهها نشان داد که این 12 آغازگر در مجموع 112 نوار چند شکل تولید کردهاند. نتایج نشان داد که جمعیت فعال در غرب استان با دو جمعیت فعال در مرکز و شرق تفاوت دارد. دو جمعیت مستقر در شرق و مرکز گیلان دارای شباهتهای بیشتری با یکدیگر هستند. میتوان اینطور پیشنهاد کرد که جریانهای ژنی موجود بین این دو جمعیت میتواند عامل بروز این شباهتها باشد. جمعیت مستقر در مرکز گیلان به دلیل منطقۀ وسیعتر فعالیت و تعداد بیشتر نمونههای بررسی شده، بیشترین تنوع ژنتیکی داخل جمعیتی را نشان داد. این نتایج مشخص کرد که جمعیتهای فعال کرم ساقهخوار نواری برنج در استان از نظر ژنتیکی یکنواخت نیستند و احتمالاً از دو بیوتیپ متفاوت تشکیل شدهاند. به این ترتیب، این نتایج میتوانند به عنوان توضیحی دربارۀ تفاوتهای مرفولوژیک و بیوشیمیایی یافت شده بین بیوتیپهای فعال آفت در مناطق بررسی شده، محسوب شوند.
مقاله پژوهشی
سیامک روشندل؛ رضا طلایی حسنلویی؛ حسن عسکری؛ حسین اللهیاری؛ رسول مرزبان
چکیده
زهرآگینی کنیدیها و بلاستوسپورهای تولیدی قارچ Metarhizium anisopliae در محیطهای کشت مختلف علیه پورهها و حشرات بالغ سن گندم Eurygaster integriceps بررسی شد. آزمایشها با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. کلیۀ آزمونهای تعیین زهرآگینی به روش زیستسنجی غوطهوری با غلظتهای 103 تا 107 اسپور بر میلیلیتر انجام شد. نتایج ...
بیشتر
زهرآگینی کنیدیها و بلاستوسپورهای تولیدی قارچ Metarhizium anisopliae در محیطهای کشت مختلف علیه پورهها و حشرات بالغ سن گندم Eurygaster integriceps بررسی شد. آزمایشها با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. کلیۀ آزمونهای تعیین زهرآگینی به روش زیستسنجی غوطهوری با غلظتهای 103 تا 107 اسپور بر میلیلیتر انجام شد. نتایج نشان داد زهرآگینی بلاستوسپورها و کنیدیهای حاصل از محیطهای کشت مختلف با یکدیگر تفاوت معنادار دارند. بیشترین و کمترین درصد مرگ کل بلاستوسپورها برای پورههای سن دوم بهترتیب 100 و 6/41 درصد در محیطهای عصارۀ سبوس برنج و عصارۀ سبوس گندم + عصارۀ سبوس برنج حاصل شد. بیشترین درصد مرگ پورههای سن دوم به میزان 100 درصد با کنیدیهای حاصل از محیطهای سبوس گندم، تفالۀ جو بهنوش و آرد برنج، و کمترین درصد مرگ کل 1/86 درصد با کنیدیهای حاصل از محیط ذرت بهدستآمد. کمترین LT50 ثبت شده 3/2 روز در محیط عصارۀ سبوس گندم + مخمر روی پورههای سن دو بوده و بیشترین LT50 ثبت شده 1/10 روز مربوط به تیمار بلاستوسپورهای عصارۀ سبوس گندم + عصارۀ سبوس برنج روی پورههای سن پنج بوده است. کمترین LT50 ثبتشده 7/4 روز مربوط به کنیدیهای محیط سبوس برنج روی پورههای سن دو، و بیشترین LT50 ثبتشده 1/13روز از برنج کامل روی پورههای سن چهار بود.
مقاله پژوهشی
سمیرا قربانیان؛ حسین رنجبر اقدم؛ حمید قاجاریه
چکیده
شپشک آردآلود Planococcus citri(Risso) (Hemiptera: Pseudococcidae) یکی از رایجترین آفاتی است که روی گیاهان زینتی دیده میشود. یکی از مهمترین گیاهان زینتی مستعد آلودگی به این آفت، حسنیوسف Solenostemon scutellarioides (L.)Codd است. کفشدوزک کریپتولموس Cryptolaemus montrouzieriMulsant (Coleoptera: Coccinellidae) یک شکارگر چندخوار است که برای کنترل شپشکهای آردآلود استفاده میشود. پژوهش حاضر ...
بیشتر
شپشک آردآلود Planococcus citri(Risso) (Hemiptera: Pseudococcidae) یکی از رایجترین آفاتی است که روی گیاهان زینتی دیده میشود. یکی از مهمترین گیاهان زینتی مستعد آلودگی به این آفت، حسنیوسف Solenostemon scutellarioides (L.)Codd است. کفشدوزک کریپتولموس Cryptolaemus montrouzieriMulsant (Coleoptera: Coccinellidae) یک شکارگر چندخوار است که برای کنترل شپشکهای آردآلود استفاده میشود. پژوهش حاضر به منظور بررسی کارایی این کفشدوزک در کنترل بیولوژیک شپشک آردآلود P. citri روی گیاه زینتی حسنیوسف (واریتۀ قرمز) و تعیین بهترین نسبت رهاسازی آن در شرایط گلخانهای انجام گرفت. ابتدا بوتههای همسن گیاه حسنیوسف بهصورت دستی با پورههای سنین 2 و 3 شپشک آردآلود آلوده شدند. پس از تثبیت کلونی شپشک آردآلود روی بوتهها، رهاسازی کفشدوزک روی بوتهها در قالب 4 تیمار کنترل بیولوژیک رهاسازی 1، 2، 3 و 4 کفشدوزک بالغ به ازای هر بوتۀ حسنیوسف همسن انجام گرفت. یک تیمار هم بدون رهاسازی کفشدوزک به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. درصد تأثیر هر تیمار در کنترل جمعیت شپشکهای آردآلود با استفاده از فرمول هندرسون - تیلتون در فاصلۀ زمانی یک تا 15 روز بعد از رهاسازی محاسبه شد. پس از تجزیۀ واریانس و مقایسۀ درصد تأثیر تیمارهای مورد ارزیابی در کنترل آفت، مشخص شد تیمارهای رهاسازی 2، 3 و4 کفشدوزک به ازای هر بوته در فاصلۀ زمانی ۱۰ - ۵ روز بعد از رهاسازی کفشدوزک از نظر آماری بیشترین تأثیر داشتند و در یک گروه قرار داشتند. در روز پانزدهم نیز بین رهاسازی 3 و 4 کفشدوزک اختلاف معناداری نبود. در کل مشخص شد رهاسازی 2 کفشدوزک به ازای هر بوتۀ حسنیوسف میتواند بیش از 92 درصد از جمعیت آفت را تا 15 روز بعد کنترل کند.
مقاله پژوهشی
سید رضا فانی؛ محمد مرادی قهدریجانی؛ مهدیه علیپور مقدم؛ عبدالحمید شرافتی؛ مهدی محمدی مقدم؛ ابراهیم صداقتی؛ پژمان خدایگان
چکیده
طی سالهای 1387 تا 1390، 100 نمونه خاک از ریزوسفر گیاه، چاله کودی و سطح باغهای پستۀ استانهای کرمان، یزد، خراسان رضوی و سمنان با هدف یافتن سویههای مناسب تریکودرما، به منظور کنترل بیماری گموز پسته، جمعآوری و بررسی شد. با استفاده از محیطهای اختصاصی و عمومی، 32 سویه Trichoderma harzianum غالباً از ناحیۀ ریزوسفر بهدست آمد. پس از تعیین میزان کارایی ...
بیشتر
طی سالهای 1387 تا 1390، 100 نمونه خاک از ریزوسفر گیاه، چاله کودی و سطح باغهای پستۀ استانهای کرمان، یزد، خراسان رضوی و سمنان با هدف یافتن سویههای مناسب تریکودرما، به منظور کنترل بیماری گموز پسته، جمعآوری و بررسی شد. با استفاده از محیطهای اختصاصی و عمومی، 32 سویه Trichoderma harzianum غالباً از ناحیۀ ریزوسفر بهدست آمد. پس از تعیین میزان کارایی سویههای تریکودرما در آزمایشگاه به روش کشت متقابل با Phytophthora melonis، 11 سویه انتخاب شدند و برهمکنش آنها با قارچ بیمارگر در آزمایشگاه با ارزیابی تداخل فیزیکی هیف، ترشحات فرار و غیرفرار و آزمایشهای گلخانهای با استفاده از سویههای منتخب با مایهزنی نهالهای پسته در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت و صفاتی همچون ارتفاع نهال، طول و وزن خشک ریشه و اندامهای هوایی و درصد مرگومیر بررسی شد. در برهمکنش با تریکودرما، رشد رویشی قارچ melonis .Pدر سطوح مختلف تحت تأثیر قرار گرفت و در سطح معناداری کاهش یافت. میزان بازدارندگی از رشد P. melonis در کشت متقابل همزمان، از 1/38 تا 6/63 درصد، کشت متقابل غیرهمزمان از 4/25 تا 7/58 درصد، ترشحات خارج سلولی از 50 تا 6/89 درصد و ترکیبات فرار از 7/44 تا 7/71 درصد متغیر بود. در آزمایشات گلخانهای، مایهزنی با سویههای تریکودرما سبب افزایش 5/1 تا 7/2 برابر در طول ریشه و 4/1 تا 1/2 برابر در ارتفاع نهالها در مقایسه با گیاهان مایهزنی شده با عامل بیماریزا به تنهایی و 1 تا 9/1 برابر طول ریشه و 1 تا 6/1 برابر در ارتفاع نهالها در مقایسه با نهالهای شاهد بدون مایهزنی گردید. درصد مرگومیر نهالها در مایهزنی قبل سویههای تریکودرما، از صفر تا 31 درصد، مایهزنی همزمان از صفر تا 56 درصد و مایهزنی پس از P. melonis از 5/12 تا 75 درصد متغیر بود. این اولین گزارش دربارۀ پراکندگی سویههای تریکودرما در باغهای پستۀ کشور و برهمکنش آن با بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه است.
مقاله پژوهشی
جهانشیر امینی؛ نسرین بابایی؛ محمد جواد سلیمانی؛ بهروز حریقی
چکیده
بیماری پوسیدگی سفید ریشۀ سیر با عامل Sclerotium cepivorum یکی از بیماریهای مهم سیر در استان همدان است. در این تحقیق، بعد از جداسازی بیمارگر از گیاهان آلوده، با آزمون اثبات بیماریزایی مناسبترین جدایه برای مطالعات آزمایشگاهی و گلخانهای انتخاب گردید. 175 جدایه باکتری از خاک و منطقۀ ریزوسفر گیاه سیر در مزارع شهرستان همدان جداسازی و خالصسازی ...
بیشتر
بیماری پوسیدگی سفید ریشۀ سیر با عامل Sclerotium cepivorum یکی از بیماریهای مهم سیر در استان همدان است. در این تحقیق، بعد از جداسازی بیمارگر از گیاهان آلوده، با آزمون اثبات بیماریزایی مناسبترین جدایه برای مطالعات آزمایشگاهی و گلخانهای انتخاب گردید. 175 جدایه باکتری از خاک و منطقۀ ریزوسفر گیاه سیر در مزارع شهرستان همدان جداسازی و خالصسازی شد. توانایی جدایهها در مقابل بیمارگر بر اساس تشکیل هالۀ بازدارندگی در آزمون چهارنقطهای و کشت متقابل ارزیابی شد. ده جدایه که هالۀ بازدارندگی بیشتری ایجاد کردند، به عنوان جدایۀ برتر برای مطالعات بیشتر انتخاب شدند. مطالعات روی جدایههای انتخابشده نشان داد که همۀ آنها متعلق به جنس باسیلوس هستند. مکانیسم تأثیر جدایههای باکتری از نظر تولید پروتئاز، ترکیبات فرار ضدقارچی، ترکیبات خارج سلولی و سیانید هیدروژن روی رشد بیمارگر در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. تمامی جدایهها، ترکیبات فرار و ترکیبات خارج سلولی تولید و باعث کاهش رشد بیمارگر با تأثیر متفاوت شدند. جدایههای B9، B21 و B12 تولید پروتئاز کردند، اما هیچکدام از جدایهها تولید سیانید هیدروژن نکردند. تأثیر جدایهها بر بیمارگر در شرایط گلخانه با دو روش آغشتهسازی خاک و آغشتهسازی سیرچهها ارزیابی شد. نتایج گلخانهای نشان داد که تمام جدایهها موجب کاهش بیماری شدند. جدایههای B12, B21, B3, B20و B93 در مقایسه با شاهد در هر دو روش بیشتر از بقیه (بیش از 73 درصد) بهطور معناداری باعث کاهش بیماری شدند. جدایههای B3 و B21 بیشترین تأثیر را بر کاهش بیماری داشتند (3/83-73 درصد). همچنین تأثیر جدایههای باکتری بر رشد اندامهای گیاه سیر متفاوت بود و بین آنها در سطح یک درصد (P ≤ 0.01) تفاوت معنادار وجود داشت.
مقاله پژوهشی
جمیله الوندی؛ جواد کربمی برنگ؛ جرزی لیپا
چکیده
تکسلولیهای Eugregarinidaانگل داخلی رودۀ تعداد کثیری از بیمهرگاناند که به شاخۀ Apicomplexa تعلق دارند. افراد این راسته به سبب داشتن تروفوزوئیتهای بزرگ، نداشتن شباهت مرفولوژیک و رفتاری بین دو مرحلۀ تروفوزوئیت و اسپوروزوئیت، دارا بودن حداقل بیماریزایی در میزبان و نیز استقرار هسته در قسمت دئوتومریت خود شناخته میشوند. بهمنظور مطالعۀ ...
بیشتر
تکسلولیهای Eugregarinidaانگل داخلی رودۀ تعداد کثیری از بیمهرگاناند که به شاخۀ Apicomplexa تعلق دارند. افراد این راسته به سبب داشتن تروفوزوئیتهای بزرگ، نداشتن شباهت مرفولوژیک و رفتاری بین دو مرحلۀ تروفوزوئیت و اسپوروزوئیت، دارا بودن حداقل بیماریزایی در میزبان و نیز استقرار هسته در قسمت دئوتومریت خود شناخته میشوند. بهمنظور مطالعۀ این گروه انگل حشرات، جمعیتهایی از سنین دوم و سوم لاروی کرم سفید ریشه (Polyphylla adspersa (Col., Melolonthidae) در شهریور ماه 1390 از پارکها و فضای سبز شهر مشهد جمعآوری شد و دستگاه گوارش صدوپنج لارو برای ردیابی آلودگی احتمالی به تکسلولی بررسی شد. طی این تحقیق، افراد انگل متعلق به زیرراستۀ Septatorina در قسمت جلویی و میانی رودۀ لاروهای سن دوم مشاهده شدند. در بررسی انجام گرفته، مراحل مختلف سیکل زندگی تکسلولی Stictospora sp. به استثنای اووسیست و گامتوسیست مشاهده گردید. پارامترهای مرفومتریک تروفوزوئیت بالغ و گامونت (شامل PrimiteوSatellite ) بر اساس روش Clopton et al. (2006) با کمی تغییر اندازهگیری شد. مطالعۀ انجام گرفته نشان داد تروفوزوئیت به طول 2176 میکرومتر (06/92±2800-1100) شامل سه بخش اپیمریت، پروتومریت و دئوتومریت است و گامونتها بر اساس محل قرارگیری هسته در قسمت دئوتومریت از یکدیگر متمایز میشوند و در لقاح نوع سیزیگای (syzygy) شرکت میکنند. انگل نامبرده در صورت قرارگیری آفت در شرایط تنش، با تخریب بخشهای جلویی دستگاه گوارش سبب مرگ میزبان میشد. تأثیر این تکسلولی هنگامی که با فعالیت گونهای نماتود Oxyurida همراه میشد، تشدید میگردید. نماتود مذکور گونهای منسوب به جنس Cephalobellus و از خانوادۀ Thelastomatidae است که جنسی جدید از نماتودهای مرتبط با حشرات ایران است. تأثیر لکهای و موضعی تکسلولی در نوسانات انبوهی جمعیت لارو آفت از طریق افزایش حساسیت لاروها و بروز آلودگی مزمن میتواند شایان توجه باشد. پژوهش حاضر اولین گزارش جهانی آلودگی طبیعی لاروهای کرم سفید ریشه P.adspersa به انگل مذکور است و دربردارندۀ نخستین گزارش جنس Stictospora از ایران است.
مقاله پژوهشی
منصوره رحیمی؛ سید کاظم صباغ؛ محمد جوان نیکخواه؛ حسن سلطانلو؛ محمد سالاری؛ ناصر پنجه که
چکیده
بیماری برقزدگی با عامل Ascochyta rabiei یکی از مخربترین بیماریهای نخود است. در این تحقیق، با هدف مطالعۀ ساختار ژنتیکی قارچ عامل بیماری، نمونهبرداری بهصورت تصادفی از مزارع هشت منطقۀ مختلف استان لرستان (ازنا، الشتر، بروجرد، پلدختر، چگنی، خرمآباد، کوهدشت و نورآباد) صورت گرفت. پس از کشت نمونهها روی محیط کشت اختصاصی آرد نخود، دکستروز ...
بیشتر
بیماری برقزدگی با عامل Ascochyta rabiei یکی از مخربترین بیماریهای نخود است. در این تحقیق، با هدف مطالعۀ ساختار ژنتیکی قارچ عامل بیماری، نمونهبرداری بهصورت تصادفی از مزارع هشت منطقۀ مختلف استان لرستان (ازنا، الشتر، بروجرد، پلدختر، چگنی، خرمآباد، کوهدشت و نورآباد) صورت گرفت. پس از کشت نمونهها روی محیط کشت اختصاصی آرد نخود، دکستروز و آگار، جدایههای قارچی با روش نوک هیف خالصسازی شد و تعداد 53 جدایۀ خالص بهدست آمد. تنوع ژنتیکی جمعیت قارچ با نشانگر توالی تکراری ساده و با استفاده از پنج جفت آغازگر اختصاصی ارزیابی شد. تعیین تشابه جدایه با استفاده از ضریب شباهت دایس و روش الگوریتم UPGMA انجام گرفت. تجزیۀ خوشهای دادهها نشان داد که جدایهها در فاصلۀ ژنتیکی برابر با سطح تشابه 3/0 درصد در 9 گروه ژنوتیپی مشخص قرار میگیرند. آنالیز PCOA دادهها با استفاده از ماتریس تشابه جاکارد در نرمافزار NTSYS صورت گرفت و طبق نتایج، از بین 53 مؤلفۀ بهدستآمده، 15 مؤلفه دارای مقادیر ویژۀ بزرگتر از 1 بودند و 49/90 درصد تنوع موجود را توجیه کردند. آنالیز واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد که بیشترین مقدار تنوع ژنتیکی (96درصد) در داخل جمعیت توزیع شده بود و تنوع ژنتیکی بین جدایههای مختلف 4 درصد تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین جدایههای جمعآوریشده از مناطق مختلف استان تنوع ژنتیکی زیادی وجود دارد.
مقاله پژوهشی
لیلا رمضانی؛ نوشین زندی سوهانی
چکیده
دینامیسم جمعیت و پراکنش فضایی دو گونۀ بالریشکدار رایج روی غلات، Thrips tabaci Lindeman, 1888 و Haplothrips tritici Kurdjomov, 1912 طی سالهای 1388-1390 بررسی شد. یک مزرعۀ گندم به وسعت یک هکتار در محوطۀ دانشگاه رامین خوزستان، واقع در جنوب غرب اهواز انتخاب شد و از بالریشکداران موجود نمونهبرداری هفتگی بهعمل آمد. با استفاده از شاخصهای تیلور و آیوائو، پراکنش ...
بیشتر
دینامیسم جمعیت و پراکنش فضایی دو گونۀ بالریشکدار رایج روی غلات، Thrips tabaci Lindeman, 1888 و Haplothrips tritici Kurdjomov, 1912 طی سالهای 1388-1390 بررسی شد. یک مزرعۀ گندم به وسعت یک هکتار در محوطۀ دانشگاه رامین خوزستان، واقع در جنوب غرب اهواز انتخاب شد و از بالریشکداران موجود نمونهبرداری هفتگی بهعمل آمد. با استفاده از شاخصهای تیلور و آیوائو، پراکنش فضایی مراحل بالغ و نابالغ این گونهها برآورد و تغییرات جمعیت آنها محاسبه شد. بررسی نوسانهای جمعیت نشان داد که اوج جمعیت هر دو گونه در اواخر اسفند و اوایل تا اواسط فروردین ماه بهترتیب برای جمعیت بالغ و لارو است. بررسی ارتباط بین نوسانهای جمعیتی مراحل لاروی و بالغ هر دو گونه با دما و رطوبت نشان داد که تغییرات جمعیت با دما ارتباط مثبت دارد؛ در صورتی که هیچگونه ارتباط مثبت و معناداری بین رطوبت با نوسانهای جمعیت وجود ندارد. همچنین بر اساس مقادیر ضرایب تبیین و F، مدل آیوائو برای برآورد پراکنش فضایی هر دو گونه مناسبتر از مدل تیلور ارزیابی شد، لذا بر اساس این مدل پراکنش لارو و مجموع مراحل (لارو و بالغین) در هر دو گونه بهصورت تجمعی بوده است. در صورتی که هر کدام از مراحل بالغ ماده و نر پراکنش تصادفی دارند. از آنجا که افزایش جمعیت این دو گونه تابع افزایش دما و همزمان با دورۀ خوشهدهی گندم است، این مرحله از رشد گیاه بهترین مرحله در نمونهبرداری به منظور بررسی تغییرات جمعیت این دو گونه آفت روی گندم محسوب میشود.
مقاله پژوهشی
کیومرث میره کی؛ محمد عبدالهی؛ اشکبوس دهداری
چکیده
این مطالعه با هدف ارزیابی واکنش هفت رقم گلخانهای اصلاحشدۀ گوجهفرنگی موجود در بازار شامل دو رقم از انگلستان (GH1 و GH12)، دو رقم از تایلند (Karina و Ajeet)، سه رقم از هندوستان (Manisha، Tolstoi و Cluster5) و رقم بومی مزرعهای درتوم (که به میزان چشمگیری در استان کهگیلویه و بویراحمد کشت میگردد)، در برابر نماتد ریشه گرهی، M. javanica، در شرایط گلخانه صورت ...
بیشتر
این مطالعه با هدف ارزیابی واکنش هفت رقم گلخانهای اصلاحشدۀ گوجهفرنگی موجود در بازار شامل دو رقم از انگلستان (GH1 و GH12)، دو رقم از تایلند (Karina و Ajeet)، سه رقم از هندوستان (Manisha، Tolstoi و Cluster5) و رقم بومی مزرعهای درتوم (که به میزان چشمگیری در استان کهگیلویه و بویراحمد کشت میگردد)، در برابر نماتد ریشه گرهی، M. javanica، در شرایط گلخانه صورت گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل با دو فاکتور رقم گوجهفرنگی و تلقیح به نماتد در قالب طرح کاملاً تصادفی در پنج تکرار انجام گرفت. به ازای هر کیلوگرم خاک، گیاهچههای 6 برگی گوجهفرنگی با 2000 لارو سن دوم نماتد M. javanica مایهزنی شدند. هشت هفته پس از مایهزنی، صفات رویشی رقمهای تحت آزمایش گوجهفرنگی (طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک ساقه و ریشه) و صفات تولیدمثلی نماتد (تعداد گره، تعداد تخم و تعداد کیسۀ تخم در گرم و کل ریشه، تعداد لارو در گرم و کل خاک، جمعیت نهایی نماتد و ضریب تکثیر نماتد) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که رقمهای تحت بررسی درجات مختلفی از حساسیت در برابر این نماتد دارند. در صفات رویشی، رقمهای GH12، Ajeet، Manisha و Karina نسبت به بقیۀ رقمها دارای تفاوت معناداری در سطح یک درصد بوده و کمترین تأثیرپذیری را از آلودگی به نماتد از خود نشان دادند. از طرف دیگر، رقم بومی و Tolstoi از نظر صفات رویشی به عنوان رقمهای حساس شناخته شدند. از لحاظ صفات تکثیری نماتد، رقمهای GH12 و Ajeet با شاخص گره 2 و فاکتور تولیدمثلی کمتر از یک به عنوان رقمهای نیمهمقاوم، رقمهای Manisha و GH1 به لحاظ شاخص گره 2 و فاکتور تولیدمثلی بیشتر از یک به عنوان رقمهای متحمل و رقمهای Cluster5، Tolstoi، Karina و رقم بومی به لحاظ شاخص گره 4 و فاکتور تولیدمثلی بیشتر از یک، به عنوان رقمهای حساس مشخص گردیدند.
مقاله پژوهشی
سلیمان قاسمی؛ مسعود احمد زاده؛ سیاوش ترابی
چکیده
میوههای گوجهفرنگی هم در مزرعه و هم در انبار در معرض پوسیدگیهای میکروبی پس از برداشت قرار دارند. در این پژوهش پس از جداسازی عوامل پوسیدگیگوجهفرنگی، دو باکتری بیوکنترل Bacillus subtilis UTB96 و Pseudomonas fluorescens UTPf68 که تولید نیمهانبوه آنها در بیوراکتور صنعتی با موفقیت به انجام رسیده بود، در دو حالت کشت متقابل و بررسی روی میوهها، بر این بیمارگرها ...
بیشتر
میوههای گوجهفرنگی هم در مزرعه و هم در انبار در معرض پوسیدگیهای میکروبی پس از برداشت قرار دارند. در این پژوهش پس از جداسازی عوامل پوسیدگیگوجهفرنگی، دو باکتری بیوکنترل Bacillus subtilis UTB96 و Pseudomonas fluorescens UTPf68 که تولید نیمهانبوه آنها در بیوراکتور صنعتی با موفقیت به انجام رسیده بود، در دو حالت کشت متقابل و بررسی روی میوهها، بر این بیمارگرها بررسی شدند.طبق نتایج بهدستآمده از کشت متقابل، باکتری B. subtilis UTB96 توانست بهترتیب به میزان 7/68 و 7/81 درصد از رشد قارچهای Alternaria alternata و Penicillium sp. جلوگیری کند. همچنین باکتری P. fluorescens UTPf68 نیز بهترتیب به میزان 2/62 و 3/24 درصد از رشد میسلیوم قارچهای A. alternata و Penicillium sp.جلوگیری کرد. همچنین نتایج نشان داد که این باکتریها تأثیر خوبی در جلوگیری از رشد قارچ A. alternata روی گوجهفرنگی دارند. تا آنجا که باکتری B. subtilis UTB96 توانست 5/92 درصد از رشد قارچ A. alternataجلوگیری کند. باکتری P. fluorescens UTPF68 نیز به میزان 5/76 درصد از رشد میسلیوم قارچ A. alternata و ایجاد پوسیدگی روی گوجهفرنگی جلوگیری کرد. نتایج این پژوهش به همراه تحقیقات تکمیلی دربارۀ این باکتریهای مفید میتواند به توسعه و کاربردی شدن کنترل بیولوژیک بیماریهای پس از برداشت کمک کند.
مقاله پژوهشی
فریدون پاداشت دهکایی؛ لای تیتیا ویلکویت؛ علی اکبر عبادی؛ محسن قدسی؛ سمیه داریوش؛ ابراهیم دودابی نژاد؛ حسن پورفرهنگ
چکیده
بیماری سوختگی غلاف برنج ناشی از قارچRhizoctonia solani AG1- IA دومین بیماری مهم برنج از لحاظ اقتصادی در بیشتر مناطق کشت برنج دنیا از جمله ایران است. این بیماری اساساً به کمک قارچکشها کنترل میشود. تحقیق حاضر به منظور شناسایی رقم یا ارقام برنج به عنوان منبع مقاومت به این بیمارگر در شرایط مزرعهای شمال ایران انجام گرفت. 37 رقم برنج محلی و ...
بیشتر
بیماری سوختگی غلاف برنج ناشی از قارچRhizoctonia solani AG1- IA دومین بیماری مهم برنج از لحاظ اقتصادی در بیشتر مناطق کشت برنج دنیا از جمله ایران است. این بیماری اساساً به کمک قارچکشها کنترل میشود. تحقیق حاضر به منظور شناسایی رقم یا ارقام برنج به عنوان منبع مقاومت به این بیمارگر در شرایط مزرعهای شمال ایران انجام گرفت. 37 رقم برنج محلی و 23 رقم اصلاحشدۀ ایرانی به همراه 10 رقم خارجی در مؤسسۀ تحقیقات برنج کشور کشت شدند. کلیۀ ارقام 45 روز پس از نشاکاری با استفاده از تودۀ میسلیومی یک جدایۀ پرآزار G309 بیمارگر مایهزنی شدند. برای تأمین رطوبت مناسب جهت توسعۀ بیماری همۀ بوتهها تا زمان ارزیابی به کمک یک سیستم افشانۀ آب روزانه 2 تا 5 بار آبپاشی گردیدند. برای ارزیابی، شاخصهای شدت بیماری روی غلاف، تعداد لکههای روی غلاف، ارتفاع نسبی آلودگی، درصد پنجههای آلوده، تعداد برگهای سبز و مرده، ارتفاع بوته، تعداد پنجه، زاویۀ پنجه و قطر ساقه اندازهگیری شدند. نتایج حاصل از تجزیۀ واریانس دادهها نشان داد که گروه ارقام خارجی با شدت بیماری و تعداد لکۀ کمتر روی غلاف، تعداد برگ مردۀ کمتر و تعداد برگ سبز بیشتر بهطور معناداری از گروههای ارقام محلی و اصلاحشدۀ ایرانی متفاوت بود. همۀ ارقام تحت مطالعه در تجزیۀ خوشهای به روش UPGMA و بر اساس ارتفاع نسبی آلودگی، شدت بیماری روی غلاف و تعداد برگ مرده به چهار گروه تفکیک شدند. گروه مقاوم شامل Jasmine 85، Teqing، Pecos و Tetep و گروه حساس شامل Swarna (حساس خارجی) و موسیطارم، حسنسرایی، جمشیدجو، خزر، شیرودی، D4 (ارقام محلی و اصلاحشدۀ ایرانی) و فوجیمینوری بودند. بررسی ارتباط بین شاخصهای مورفولوژیکی با واکنش به بیماری نشان داد که در ارقام خارجی هیچگونه همبستگی معناداری بین ارتفاع نسبی آلودگی و شدت بیماری روی غلاف با صفات مورفولوژیکی اندازهگیریشده وجود نداشت. درحالیکه در ارقام محلی یک همبستگی مثبت و معنادار بین شدت بیماری روی غلاف با زاویۀ پنجه (033/0= P. value،20/0 =r ) و یک همبستگی منفی و معنادار بین ارتفاع نسبی آلودگی با ارتفاع بوته (002/0 = P.value ، 29/0- = r) بهدست آمد.
مقاله پژوهشی
روژین احمدی؛ سید علی صفوی؛ علیرضا عیوضی
چکیده
شتۀ معمولی گندم، (Hem.: Aphididae) Schizaphis graminum (Rondani)، یکی از آفات مهم غلات بهویژه جو است که در سالهای اخیر جمعیت رو به رشدی داشته است. یکی از مناسبترین روشهای کنترل این آفت با در نظر گرفتن آثار سوء ناشی از کاربرد آفتکشها، استفاده از ژنوتیپهای مقاوم جو است. در این تحقیق، 47 لاین پیشرفته و 13 رقم جو در مرحلۀ گیاهچه غربالگری شد و دو مکانیسم ...
بیشتر
شتۀ معمولی گندم، (Hem.: Aphididae) Schizaphis graminum (Rondani)، یکی از آفات مهم غلات بهویژه جو است که در سالهای اخیر جمعیت رو به رشدی داشته است. یکی از مناسبترین روشهای کنترل این آفت با در نظر گرفتن آثار سوء ناشی از کاربرد آفتکشها، استفاده از ژنوتیپهای مقاوم جو است. در این تحقیق، 47 لاین پیشرفته و 13 رقم جو در مرحلۀ گیاهچه غربالگری شد و دو مکانیسم آنتیزنوز و تحمل در آنها بررسی شد. آزمایش در گلخانهای با شرایط دمایی ºC 2±25، رطوبت نسبی 10±55% و دورۀ نوری 16:8 انجام گرفت. غربالگری بر اساس میانگین تعداد شته (بعد از 14 روز آلودگی با شته) انجام گرفت و ارقام ریحان، نصرت و لاین 20(Mall-4-3094- 2//Alpha/Cum/3/Victoria/…ICB01-1368-0AP) با کمترین و لاین 13 (Legia/CWB117-5-9-5)، لاین 44 (Sls/Bda//Sararood-1) و رقم زرجو با بیشترین میانگین تعداد شته برای اجرای آزمایشهای آنتیزنوز و تحمل انتخاب شدند. در آزمایش آنتیزنوز، بر اساس تعداد شتۀ جلب شده (24، 48 و 72 ساعت پس از رهاسازی) نتایج نشان داد در مجموع هر سه زمان رقم زرجو و ریحان بهترتیب کمترین و بیشترین آنتیزنوز را داشتند. در آزمایش تحمل (که بر اساس تأثیر تغذیۀ شته روی ارتفاع گیاهان آلوده بررسی شد)، نتایج نشان داد رقم ریحان بیشترین افزایش ارتفاع ثانویه (در مقایسه با شاهد) و کمترین درصد کاهش ارتفاع (09/2%) را داشت. درحالیکه، رقم زرجو با کمترین افزایش ارتفاع ثانویه (در مقایسه با شاهد) و بیشترین درصد کاهش ارتفاع (96/65%) کمترین سطح تحمل را داشت.
مقاله پژوهشی
پگاه نظری؛ حسن رحمانی؛ اورنگ کاوسی؛ علی سلیمانی؛ زهرا زارعی
چکیده
زیتونPalpita unionalis Hübner یکی از آفات مهم نهالستانها، باغهای جوان زیتون و همینطور پاجوشهای درختان مسن زیتون است. این آفت به میزبانهای دیگر از جمله زبانگنجشک، یاسمن و برگنو هم خسارت وارد میکند. انجام هرگونه اقدام مدیریتی برای کنترل هرگونه آفت مستلزم شناخت ویژگیهای زیستی و پارامترهای جدول زندگی است. ویژگیهای زیستی، ...
بیشتر
زیتونPalpita unionalis Hübner یکی از آفات مهم نهالستانها، باغهای جوان زیتون و همینطور پاجوشهای درختان مسن زیتون است. این آفت به میزبانهای دیگر از جمله زبانگنجشک، یاسمن و برگنو هم خسارت وارد میکند. انجام هرگونه اقدام مدیریتی برای کنترل هرگونه آفت مستلزم شناخت ویژگیهای زیستی و پارامترهای جدول زندگی است. ویژگیهای زیستی، پارامترهای جدول زندگی و پیشبینی جمعیت شبپرۀ جوانهخوار زیتون روی سه رقم کرونایکی، روغنی و زرد در دمای 1 ± 25 درجۀ سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دورۀ نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی در آزمایشگاه مطالعه شد. برای مطالعۀ جدول زندگی از نظریۀ جدول زندگی سن – مرحله، دوجنسی استفاده شد. مدت زمان نشو و نمای مراحل نابالغ (از تخم تا زمان ظهور حشرات بالغ) در رقمهای کرونایکی، روغنی و زرد بهترتیب 05/35، 78/33 و 08/36 روز و طول عمر شبپرههای بالغ ماده و نر بهترتیب ارقام ذکر شده (33/9، 00/7)، (64/10، 60/10) و (21/10، 10/8) روز بهدست آمد. پارامترهای جدول زندگی روی سه رقم تحت استفاده اختلاف معناداری با هم نداشتند. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r) بهترتیب 044/0، 049/0، 047/0 بر روز در کرونایکی، روغنی و زرد مشاهده شد. بیشترین مقدار نرخ خالص تولیدمثل (R0) (61/8 نتاج به ازای هر فرد) مربوط به رقم روغنی بهدست آمد. طول مدت زمان یک نسل (T) در کرونایکی 56/43 روز، در روغنی 12/42 روز و در زرد 04/42 روز بود. بهطور کلی رقم کرونایکی میزبان نامناسبتری برای رشد این شبپره ارزیابی شد و برای کاهش خسارت این آفت کاشت آن با مدنظر قراردادن ویژگیهای دیگر و نیز شرایط آفات دیگر قابل توصیه است.
مقاله پژوهشی
محمد مجتبی کامل منش؛ مریم یارمحمودی
چکیده
نماتد مولد گره ریشه (Meloidogyne javanica) در بسیاری از کشورها گزارش شده و خسارت وسیعی را به مزارع حبوبات و غلات میزند. این نماتد روی ریشۀ حبوبات در بیشتر مناطق دنیا مشاهده شده است و سبب متورم شدن ریشه و نقصان محصول میگردد. به منظور بررسی اثر دور آبیاری بر روی صفات تکثیری این نماتد و تأثیر خسارت آن روی گیاه لوبیاسفید تحقیق حاضر در سال 1390 در ...
بیشتر
نماتد مولد گره ریشه (Meloidogyne javanica) در بسیاری از کشورها گزارش شده و خسارت وسیعی را به مزارع حبوبات و غلات میزند. این نماتد روی ریشۀ حبوبات در بیشتر مناطق دنیا مشاهده شده است و سبب متورم شدن ریشه و نقصان محصول میگردد. به منظور بررسی اثر دور آبیاری بر روی صفات تکثیری این نماتد و تأثیر خسارت آن روی گیاه لوبیاسفید تحقیق حاضر در سال 1390 در گلخانۀ تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز انجام گرفت. آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار پیاده گردید. سه فاکتور، رقم در دو سطح، دور آبیاری در سه سطح و آلودگی در دو سطح منظور گردیدند. مایهزنی نماتد در مرحلۀ گیاهچهای و به میزان 2000 تخم و لارو سن دو به ازای هر کیلوگرم خاک انجام گرفت، و دو ماه پس از مایهزنی صفات رشدی گیاه و شاخصهای تکثیری نماتد اندازهگیری شد. بر اساس نتایج بهدستآمده، اثر دور آبیاری برای تمامی صفات مربوط به تکثیر نماتد در سطح احتمال 1% معنادار شد. در صفات تعداد گره در هر ریشه، تعداد کیسۀ تخم در هر ریشه، جمعیت نهایی نماتد و فاکتور تولیدمثلی بیشترین مقدار مربوط به دور آبیاری 48 ساعت و کمترین مقدار مربوط به دور آبیاری 96 ساعت بود که این دو در هر چهار صفت قید شده در سطح احتمال 5% با یکدیگر اختلاف معنادار داشتند. نتایج همچنین نشان داد که ارقام در دورهای آبیاری مختلف واکنشهای متفاوتی به خسارت نماتد نشان میدهند. بهطوری که هر چه رطوبت کمتر باشد، نماتد غیرفعالتر است و گیاه بروز بهتری دارد. بنابراین، در شرایطی که احتمال خسارت نماتد بالاست، شاید بتوان با مدیریت دور آبیاری نماتد را به حالت غیرفعال درآورد. البته در این حالت بایستی به عملکرد اقتصادی گیاه نیز توجه داشت.