مقاله پژوهشی
فاطمه باقری؛ سید حسین گلدانساز؛ محمود سوفباف سرجمعی
چکیده
کرم گلوگاه انار Ectomyelois ceratoniae یک آفت پلی فاژ در سرتاسر جهان است و در ایران این آفت هر ساله خسارت قابل توجهی را در باغ های انار ایجاد می کند. Venturia canescens یکی از پارازیتوئیدهای لارو این آفت است که به عنوان پارازیتوئید برخی آفات انباری نیز شناخته می شود. در پژوهش حاضر پارامترهای دموگرافی دو جمعیت از این زنبور جمع آوری شده: از باغ های انار، ...
بیشتر
کرم گلوگاه انار Ectomyelois ceratoniae یک آفت پلی فاژ در سرتاسر جهان است و در ایران این آفت هر ساله خسارت قابل توجهی را در باغ های انار ایجاد می کند. Venturia canescens یکی از پارازیتوئیدهای لارو این آفت است که به عنوان پارازیتوئید برخی آفات انباری نیز شناخته می شود. در پژوهش حاضر پارامترهای دموگرافی دو جمعیت از این زنبور جمع آوری شده: از باغ های انار، و از داخل انبارها، ارزیابی شد. هر دو جمعیت از زنبورهای جمع آوری شده، روی لاروهای سن پنجم Ephestia kuehniella ، در دمای 1 25 درجه سلسیوس، رطوبت 10 65 درصد و 16 ساعت روشنایی پرورش داده شدند. داده های جدول زندگی براساس نظریه جدول زندگی سنی – مرحله رشدی دو جنسی تجزیه و تحلیل شد. طول دوره رشدونمو زنبورهای جمعیت باغ، و جمعیت انبار، به ترتیب 49/0 37/22 و51/0 73/24 روز و طول دوره تخم ریزی به ترتیب برابر با 35/0 33/9 و37/0 66/8 روز بود. میزان امید به زندگی 07/15و 85/18 روز گزارش شد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) 168/0 و 153/0 ماده/ماده/روز، نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ) 183/1 و 165/1 ماده/ماده/روز، نرخ خالص تولیدمثل (R0) 67/78 و 93/75 ماده/ماده و متوسط مدت زمان یک نسل (T) 97/25 و 23/28 روز بدست آمد. این نتایج پیشنهاد می کند که زنبور جمعیت باغی در مقایسه با جمعیت انباری، از نظر پارامترهای جدول زیستی، می تواند کارایی نسبتا بالاتری در فعالیت پارازیتیسمی داشته باشد. مطالعات تکمیلی برای مقایسه خصوصیات بیولوژیک و رفتاری این دو جمعیت نیاز می باشد.
مقاله پژوهشی
محمود صفری؛ عزیز شیخی گرجان
چکیده
آفت زنجرک خرما با تغذیه از شیره برگ و ترشح عسلک، موجب ضعف نخلهای خرما و کاهش شدید کیفیت میوه و بازارپسندی آن میشود. برای کنترل شیمیایی این آفت در نخلستانهای کشور، غالباً از سمپاشهای لانس دار پشت تراکتوری استفاده میشود. این روش، به دلیل فشار بالای پاشش، موجب باد بردگی محلول سم و افزایش میزان مصرف آن در هکتار و آلودگی محیطزیست ...
بیشتر
آفت زنجرک خرما با تغذیه از شیره برگ و ترشح عسلک، موجب ضعف نخلهای خرما و کاهش شدید کیفیت میوه و بازارپسندی آن میشود. برای کنترل شیمیایی این آفت در نخلستانهای کشور، غالباً از سمپاشهای لانس دار پشت تراکتوری استفاده میشود. این روش، به دلیل فشار بالای پاشش، موجب باد بردگی محلول سم و افزایش میزان مصرف آن در هکتار و آلودگی محیطزیست میشود. استفاده از پهپاد سمپاش، میتواند راهکاری برای کاهش معایب ذکرشده باشد. این پژوهش با سه تیمار شامل: سمپاشی با پهپاد، سمپاشی با سمپاش لانس دار تراکتوری و شاهد (بدون سمپاشی) علیه زنجرک خرما در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در چهار تکرار دریکی از نخلستانهای منطقه فراشبند استان فارس انجام شد. نتایج نشان داد که در سمپاش لانس دار و پهپاد به ترتیب مقدار محلول مصرفی ۷/437 و 64/14 لیتر در هکتار، باد بردگی محلول سم 6/42 و 02/11 درصد، ظرفیت مزرعهای 8/0 و 55/5 هکتار بر ساعت است. در 7 روز پس از سمپاشی، درصدکارآئی سمپاشهای پهپاد و لانس دار به ترتیب 8/40 و 4/48 درصد بود که اختلاف معنیداری را نشان داد ضریب کیفیت پاشش در پهپاد سمپاش ۳۵/۱ و انرژی مصرفی سمپاش لانس دار ۴/۴۴ برابر پهپاد سمپاش بود. ازنظر اقتصادی، مقدار نسبت سود به هزینه درروش های پهپاد سمپاش و سمپاش لانس دار به ترتیب ۹۶/2 و 2/4 بود که روش لانس دار نسبت به پهپاد دارای برتری نسبی بود اما هر دو روش میتوانند در مدت یک ماه فعالیت پیوسته، دارای بازگشت سرمایه باشند.
مقاله پژوهشی
سیده لیلا اکبری کیارود؛ کامران رهنما؛ مرتضی گل محمدی؛ سعید نصرالله نژاد
چکیده
این تحقیق به منظور شناسایی اندوفیتهای باکتریایی درختهای مرکبات بالای پنج سال در شرق استان گیلان انجام شد. تعداد 63 باکتری اندوفیت از برگهای سالم نارنج، پرتقال محلی و تامسون ناول، نارنگی انشو، لیموشیرین، کامکوات و بالنگ جداسازی گردید. جدایههای بدست آمده براساس شکل و رنگ پرگنه گروهبندی شدند، سپس خصوصیات ریخت-شناسی و ...
بیشتر
این تحقیق به منظور شناسایی اندوفیتهای باکتریایی درختهای مرکبات بالای پنج سال در شرق استان گیلان انجام شد. تعداد 63 باکتری اندوفیت از برگهای سالم نارنج، پرتقال محلی و تامسون ناول، نارنگی انشو، لیموشیرین، کامکوات و بالنگ جداسازی گردید. جدایههای بدست آمده براساس شکل و رنگ پرگنه گروهبندی شدند، سپس خصوصیات ریخت-شناسی و بیوشیمیایی شش جدایه از آنها به عنوان نماینده گروههای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس ارزیابی-های مولکولی و مطالعات تبارزایی ناحیه 16S rRNA مشخص گردید که این جدایهها به گونههای Bacillus megaterium،Bacillus cereus، Arthrobacter agilis، Acinetobacter junii و Pseudomonas azotoformans تعلق دارند. که از این میان سه گونه A. agilis، A. junii و P. azotoformans برای اولین بار به عنوان باکتریهای اندوفیت مرکبات از ایران و جهان گزارش میگردند. ویژگیهای ریختشناسی، بیوشیمیایی، مولکولی و تجزیه و تحلیلهای تبارزایی به خوبی قادر به تمایز جنسها و گونههای اندوفیت جدا شده می باشد.
مقاله پژوهشی
مسعود لطیفیان
چکیده
ریزش میوه، کرم میوه خوار (Batrachedra amydraula Meyrick)، کنه تارتن(Oligonychus afrasiaticus McGregor)، عارضه خشکیدگی خوشه و بیماری خامج (Mauginiella scaettae Cavara) از عوامل مهم خسارت درخت خرما میباشد. این تحقیق در طی سالهای 1385 تا 1394 به مدت 10 سال در منطقه آبادان برای بررسی اثرات تنشهای حرارتی و رطوبتی بر شدت آسیب و شبیهسازی مدل پیشآگاهی عوامل خسارتزای نخل خرما انجام ...
بیشتر
ریزش میوه، کرم میوه خوار (Batrachedra amydraula Meyrick)، کنه تارتن(Oligonychus afrasiaticus McGregor)، عارضه خشکیدگی خوشه و بیماری خامج (Mauginiella scaettae Cavara) از عوامل مهم خسارت درخت خرما میباشد. این تحقیق در طی سالهای 1385 تا 1394 به مدت 10 سال در منطقه آبادان برای بررسی اثرات تنشهای حرارتی و رطوبتی بر شدت آسیب و شبیهسازی مدل پیشآگاهی عوامل خسارتزای نخل خرما انجام گرفت. چهار نخلستان از چهار روستا به صورت تصادفی انتخاب و ماهانه از آنها تا هنگام برداشت میوه برای درصد آسیب میوه خرما نمونهبرداری میشد. دادههای هواشناسی از ایستگاه سینوپتیک آبادان جمعآوری گردید. در طراحی سیستم از مدلهای حرارتی، رطوبتی و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که مقدار آسیب ریزش میوه، کرم میوه خوار، کنه تارتن، عارضه خشکیدگی خوشه و بیماری خامج به ترتیب در ماههای فروردین، خرداد، تیر، شهریور و فروردین همزمان با مرحله فنولوژیکی حبابوک، کیمری، خارک، تبدیل خارک به رطب و حبابوک به حداکثر میرسد. میزان آسیب این عوامل به ترتیب از دمای 4/21، 21، 7/26، 2/30 و 4/21 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 7/14، 20، 7/14، 3/21 و 9/27 درصد شروع شده و تا دمای9/40، 36، 50، 50 و 6/37 درجه سلسیوس به تدریج افزایش مییابد. مدل پیشآگاهی عومل آسیبزای خرما به ترتیب در سطح 1، 5، 5، 5 و 5 درصد معنیدار بودهاند. در تمام مدلهای پیشآگاهی ضریب تبیین بالاتر از 7/0 و خطای تشخیص کمتر از 25 درصد بود. در میان شاخصهای هواشناسی میزان رطوبتنسبی و بارندگی بیشترین تأثیر را در تغییرات شدت آسیب عوامل مورد بررسی داشتند.
مقاله پژوهشی
محمد علی تاجیک قنبری؛ صغری طاهرپورکلائی؛ ولی الله بابایی زاد؛ شیده موجرلو
چکیده
باقلا (Vicia faba) یکی ازمهمترین لگومهای دانهای در گیاهان زراعی میباشد. بیماری لکهبرگی آلترناریایی یکی از بیماریهای باقلا در استان گلستان و مازندران و عامل خسارت و کاهش عملکرد در این گیاه میباشد. در تحقیق حاضر از مزارع باقلا آلوده به بیماری در استانهای گلستان و مازندران نمونهبرداری انجام شد. جدایه بدست آمده براساس خصوصیات ...
بیشتر
باقلا (Vicia faba) یکی ازمهمترین لگومهای دانهای در گیاهان زراعی میباشد. بیماری لکهبرگی آلترناریایی یکی از بیماریهای باقلا در استان گلستان و مازندران و عامل خسارت و کاهش عملکرد در این گیاه میباشد. در تحقیق حاضر از مزارع باقلا آلوده به بیماری در استانهای گلستان و مازندران نمونهبرداری انجام شد. جدایه بدست آمده براساس خصوصیات ریختشناسی و مولکولی Alternaria alternata شناسایی شد. به منظور ارزیابی مقاومت نسبی نه رقم باقلا نسبت به این بیماری در شرایط گلخانه، سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری (AUDPC) اندازهگیری شد. همچنین تغییرات برخی از آنزیمهای مرتبط با مقاومت در رقم حساس و مقاوم در زمانهای مختلف پس از آلودگی بررسی شد. نتایج نشان داد اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد در نرخ حساسیت به بیماری در ارقام مختلف در مقابل A. alternata وجود دارد. رقم اوتونو با بیشترین مقدار AUDPC حساسترین و ارقام زرشکی و زینامورا با کمترین مقدار، مقاومترین ارقام بودند. همچنین نتایج دادههای فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان نشاندهنده اختلاف معنیدار در سطح یک درصد در فعالیت هر سه آنزیم پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز پس از وقوع بیماری میباشد. افزایش در مقادیر آنزیمها در تعامل ناسازگار (رقم مقاوم زرشکی) در مقایسه با تعامل سازگار (رقم حساس اوتونو) بیشتر بود که نقش این آنزیمها در فعالسازی واکنشهای دفاعی گیاه باقلا در تعامل با بیمارگر و بروز مقاومت را نشان میدهد. به طور کلی نتایج نشان داد که رقم زرشکی با مقدار کم AUDPC و بیان بالای آنزیمهای آنتی اکسیدانی از پتانسیل بالایی برای اصلاح ژنتیک در مقاومت به بیماری لکهبرگی آلترناریایی برخوردار میباشد.
مقاله پژوهشی
مهساسادات رضوی؛ عبدالله گلمحمدی؛ علی نعمت اله زاده؛ علیرضا قنبری؛ مهدی داوری
چکیده
استفاده از اسانسها بهعنوان عوامل ضد قارچی طبیعی و جایگزینهایی برای قارچکشهای شیمیایی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در این تحقیق، ترکیبات شیمیایی و خواص ضد قارچی سه اسانس دارچین، آویشن شیرازی و مرزه خوزستانی با هدف بررسی اثر غلظت اسانس و زمان تماس در کنترل قارچ عامل کپک آبی (Penicillium expansum) و مدلسازی و بهینهیابی خواص ضد ...
بیشتر
استفاده از اسانسها بهعنوان عوامل ضد قارچی طبیعی و جایگزینهایی برای قارچکشهای شیمیایی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در این تحقیق، ترکیبات شیمیایی و خواص ضد قارچی سه اسانس دارچین، آویشن شیرازی و مرزه خوزستانی با هدف بررسی اثر غلظت اسانس و زمان تماس در کنترل قارچ عامل کپک آبی (Penicillium expansum) و مدلسازی و بهینهیابی خواص ضد قارچی اسانسهای موردنظر با استفاده از روش سطح پاسخ بررسی شده است. بر اساس نتایج حاصل از GC-MS، ترکیبات اصلی برای اسانس دارچین، سینامالدهاید (۸۲/۸۰ درصد)، برای آویشن شیرازی ترکیبات تیمول (۶۸/۳۲ درصد)، کارواکرول (۵۷/۳۰ درصد) و پاراسیمن (۹۴/۸ درصد) و برای مرزه خوزستانی، کارواکرول (۴۳/۳۸ درصد)، گاماترپینن (۸۹/۲۱ درصد)، پاراسیمن (۵۵/۱۶ درصد) و آلفاترپینن (۷۶/۵ درصد) تعیین شد. نتایج به دست آمده از کشت برون تنی قارچ در محیطهای حاوی اسانس نشان داد که در هر سه اسانس با افزایش غلظت، شاخص خاصیت ضد قارچی نیز افزایش مییابد و اثر زمان در هر سه اسانس مشابه بوده و با گذشت زمان، این شاخص کاهش می-یابد. بهعلاوه، از نتایج بهینهیابی مشخص شد که اسانس دارچین و مرزه خوزستانی به ترتیب در غلظت ۶۳۳/۲۸۸ و μL.L-1 ۸۴۱/۵۹۰ و زمان ۶۰۷/۱۰۸ و h ۵۴۹/۲۳۸، بیشترین و کمترین خاصیت مهارکنندگی رشد قارچ P. expansum را دارند. علاوه بر این، نتایج این تحقیق نشان داد که روش سطح پاسخ میتواند بهعنوان روشی مناسب و دقیق برای مدلسازی و بهینهیابی فعالیت ضد قارچی این اسانسها به کار رود.
مقاله پژوهشی
محمد صابرنسب؛ صمد جمالی؛ علیرضا معرفت؛ سعید عباسی
چکیده
بیماری زوال و خشکیدگی سرشاخههای درختان بلوط یک بیماری مهم در جنگلهای زاگرس ایران محسوب میشود. وجود Paecilomyces formosus، Biscogniauxia mediterrane و Neoscytalidium novaehollandiae همراه با علائم زوال و سرخشکیدگی درختان بلوط در جنگلهای استان کرمانشاه، ویژگیهای مولکولی و مقایسه بیماریزایی بیمارگرها بررسی شد. در بررسی مولکولی با استفاده از ابزار جستجوی بلاست، ...
بیشتر
بیماری زوال و خشکیدگی سرشاخههای درختان بلوط یک بیماری مهم در جنگلهای زاگرس ایران محسوب میشود. وجود Paecilomyces formosus، Biscogniauxia mediterrane و Neoscytalidium novaehollandiae همراه با علائم زوال و سرخشکیدگی درختان بلوط در جنگلهای استان کرمانشاه، ویژگیهای مولکولی و مقایسه بیماریزایی بیمارگرها بررسی شد. در بررسی مولکولی با استفاده از ابزار جستجوی بلاست، هر سه بیمارگر همپوشانی و همولوژی ۱۰۰ درصدی با گونههای مذکور موجود در بانک ژن نشان دادند. در ارزیابی بیماریزایی مشخص شد که تمام جدایههای این سه بیمارگر قادر به ایجاد شانکر روی شاخههای بریده و نهالهای مایه زنی شده درختان بلوط هستند. در اثبات بیماریزایی روی شاخه بریده سایر درختان جنگلی نیز هر سه گونه قادر به ایجاد علائم شانکر بودند. در مقایسه بیماریزایی روی نهالهای دو ساله تحت تنش خشکی، از نظر سرعت پیشرفت علائم بیماری اختلاف معنی داری بین این سه گونه وجود داشت، بطوریکه B. mediterrane در زمان کوتاهتری روی نهالهای مایه زنی شده در شرایط تنش خشکی علائم ایجاد کرد. گونه P. formosus نسبت به دو گونه دیگر با سرعت کمتری روی نهالهای مایه زنی شده علائم ایجاد کرد. علائم روی نهالهای بلوط مایهزنی شده با این بیمارگرها بهصورت شانکر ایجاد شد که به سمت بالا و پایین ناحیه مایهزنی شده پیشروی مشاهده شد. جهت تکمیل اصول کخ، جداسازی مجدد صورت گرفت. بررسی تاثیر دما بر رشد شعاعی گونههای بیمارگر نشان داد که هر سه گونه گرمادوست بوده و احتمال ارتباط این بیمارگرها با پدیده خشکسالی و گرمایش جهانی وجود دارد.
مقاله پژوهشی
زهرا نصیرپور؛ محمد سالاری؛ محمد علی آقاجانی؛ عبدالحسین طاهری
چکیده
بیماری سفیدکپودری انگور به وسیلهی قارچ Erysiphe necator ایجاد شده و از گستردهترین بیماریهای انگور در دنیا و ایران به شمار میرود. بررسی پیشرفت زمانی اپیدمی این بیماری بهوسیلهی ارزیابی دادههای مربوط به30 تاکستان در سه شهرستان زابل، زهک و هامون از منطقه سیستان و طی دو سال زراعی 96-1395و 97-1396 انجام گردید. بازدیدهای میدانی از تاکستانها ...
بیشتر
بیماری سفیدکپودری انگور به وسیلهی قارچ Erysiphe necator ایجاد شده و از گستردهترین بیماریهای انگور در دنیا و ایران به شمار میرود. بررسی پیشرفت زمانی اپیدمی این بیماری بهوسیلهی ارزیابی دادههای مربوط به30 تاکستان در سه شهرستان زابل، زهک و هامون از منطقه سیستان و طی دو سال زراعی 96-1395و 97-1396 انجام گردید. بازدیدهای میدانی از تاکستانها جهت ثبت دادههای مربوط به وقوع و شدت بیماری از زمان شروع رشد گیاه تا زمان برداشت محصول بهصورت هفتگی انجام پذیرفت. منحنی تغییرات زمانی این بیماری در تاکستانها با استفاده از مدلهای خطی، تک مولکولی، لوجستیک، لاگلوجستیک و گومپرتز مورد بررسی قرار گرفت و مدلها بر اساس پارامترهای آماری نظیر ضریب تبیین (R2)، ضریب تبیین تصحیح شده (aR2) و انحراف معیار محاسبات (SEE) مورد مقایسه و بهترین مدل انتخاب گردید. نتایج نشان داد که در مجموع دو سال زراعی، برای سه متغیر میزان وقوع بیماری، شدت آلودگی برگها و شدت آلودگی خوشهها، مدل تکمولکولی به ترتیب با 100، 100 و 33/98 درصد اپیدمیهای مورد مطالعه، برازش داشته است. ضریب تبیین این مدل برای سه متغیر فوق به ترتیب 64/91، 60/89 و 27/90 محاسبه و بر این اساس، این مدل به عنوان مناسبترین مدل جهت توصیف روند پیشرفت این بیماری در شرایط تاکستانهای منطقه سیستان انتخاب گردید. همچنین در مجموع دو سال زراعی، میانگین نرخ سرانه افزایش این بیماری (rm) در سطح تاکستانها نیز برای هر سه متغیر فوق به ترتیب 016/0، 004/0 و 005/0 بوده است. این تحقیق برای نخستین بار در سطح منطقه سیستان و ایران انجام میگردد.
مقاله پژوهشی
حمید نامورحمزانلویی؛ محمد آقاجانی؛ صفرعلی مهدیان؛ اسماعیل بخشنده
چکیده
سفیدک داخلی انگور (Plasmopara viticola) مهمترین عامل کاهش تولید انگور در مناطق دارای آب و هوای معتدل و پرباران محسوب میشود. جهت بررسی منحنی پیشرفت زمانی بیماری در تاکستانهای استان خراسان شمالی، طی سالهای 1397 و 1398، از اواسط فروردینماه همزمان با تورم جوانهها، با نمونهبرداری هفتگی، میزان وقوع و شدت بیماری در 80 تاکستان از چهار شهرستان ...
بیشتر
سفیدک داخلی انگور (Plasmopara viticola) مهمترین عامل کاهش تولید انگور در مناطق دارای آب و هوای معتدل و پرباران محسوب میشود. جهت بررسی منحنی پیشرفت زمانی بیماری در تاکستانهای استان خراسان شمالی، طی سالهای 1397 و 1398، از اواسط فروردینماه همزمان با تورم جوانهها، با نمونهبرداری هفتگی، میزان وقوع و شدت بیماری در 80 تاکستان از چهار شهرستان بجنورد، مانه و سملقان، شیروان و فاروج محاسبه شد. با استفاده از رگرسیون خطی، منحنیهای پیشرفت زمانی بیماری با پنج مدل رشد جمعیتی بهعنوان مدلهای مرسوم شامل نمایی، تکمولکولی، لجستیک، لاگلجستیک و گومپرتز که بهصورت خطی شده بودند، برازش داده شدند. برازش مدلها براساس آمارههایی چون ضریب تبیین (R2)، انحراف معیار محاسبات (SEE) و ضریب تبیین تعدیل شده (Ra2) تعیین گردید. نتایج نشان داد که مدلهای نمایی، تکمولکولی، لجستیک، لاگلجستیک و گومپرتز به ترتیب با 5، 5/27، 5/12، 5/17 و 5/37 درصد بیماری در باغات مورد مطالعه برازش دارند. بر این اساس، مدل گومپرتز توانست با ضریب تبیین 76/96 درصد به عنوان مناسبترین مدل جهت توصیف پیشرفت بیماری در استان خراسان شمالی انتخاب گردد. نسبت افزایش مقدار نرخ رشد در هر تاکستان بین 005/0 تا 048/0 ( با میانگین 026/0) بود. این اولین گزارش از بررسی منحنی پیشرفت بیماری سفیدک داخلی انگور در ایران است.
مقاله پژوهشی
اعظم امیری
چکیده
در این مطالعه سمیت تنفسی چهار اسانس برگ اکالیپتوس، گل اکالیپتوس، برگ رزماری و برگ نعنا بر تخم-های با کمتر از 24 ساعت عمر سوسک چهار نقطهای حبوبات (Callosobruchus maculatus) و تاثیر آن بر درصد تفریخ تخم و طول دوره لاروی ارزیابی شد. نتایج بیانگر سمیت تنفسی این اسانسها بر تخم C. maculatus بود؛ به طوریکه در همه اسانسهای آزمایش شده، با افزایش دوز، مرگ ...
بیشتر
در این مطالعه سمیت تنفسی چهار اسانس برگ اکالیپتوس، گل اکالیپتوس، برگ رزماری و برگ نعنا بر تخم-های با کمتر از 24 ساعت عمر سوسک چهار نقطهای حبوبات (Callosobruchus maculatus) و تاثیر آن بر درصد تفریخ تخم و طول دوره لاروی ارزیابی شد. نتایج بیانگر سمیت تنفسی این اسانسها بر تخم C. maculatus بود؛ به طوریکه در همه اسانسهای آزمایش شده، با افزایش دوز، مرگ و میر جنین نیز افزایش پیدا کرده و درصد تفریخ تخم کاهش پیدا کرد. اسانس نعنا نسبت به بقیه سمیت بیشتری برای تخم داشت و فقط 3/3 درصد از تخمها تفریخ پیدا کردند. همچنین اسانس نعنا باعث افزایش طول دوره لاروی از 6/23 روز در شاهد به 27 روز شد؛ اما اسانسهای گل اکالیپتوس، برگ اکالیپتوس و رزماری تغییر معنیداری در طول دوره لاروی سوسک چهار نقطهای حبوبات ایجاد نکردند و جنینهای زنده مانده توانستند در زمان مساوی با شاهد (از لحاظ آماری) دوران لاروی را کامل کنند. استفاده از اسانسهای گیاهان به ویژه اسانس نعنا برای کنترل سوسک چهار نقطهای حبوبات در مرحله تخم بسیار کارآمد بوده و میتواند جایگزین مناسبی برای سموم تدخینی رایج در انبارها شود.
مقاله پژوهشی
سعدی کرمی؛ محمد جوان نیکخواه؛ خلیل بردی فتوحی فر؛ وحید رهجو؛ عبداله احمدپور؛ امین علیدادی
چکیده
به منظور مطالعه گونههای جنسهای Bipolaris و Curvularia همراه گیاهان ذرت، سورگوم و نیشکر طی تابستان 1390 و 1391 نمونهبرداری از اندامهای هوایی گیاهان دارای علایم لکهبرگی در مزارع مناطق مختلف کشور (استانهای مازندران، گلستان، گیلان، اردبیل، زنجان، البرز، فارس و خوزستان) به عمل آمد. شناسایی گونههای قارچی بر اساس خصوصیات ریخت شناختی ...
بیشتر
به منظور مطالعه گونههای جنسهای Bipolaris و Curvularia همراه گیاهان ذرت، سورگوم و نیشکر طی تابستان 1390 و 1391 نمونهبرداری از اندامهای هوایی گیاهان دارای علایم لکهبرگی در مزارع مناطق مختلف کشور (استانهای مازندران، گلستان، گیلان، اردبیل، زنجان، البرز، فارس و خوزستان) به عمل آمد. شناسایی گونههای قارچی بر اساس خصوصیات ریخت شناختی و اطلاعات توالی حاصل از نواحی ITS از DNA ریبوزومی صورت پذیرفت. بدین ترتیب تعداد 10 گونه شامل Bipolaris cynodontis (48 جدایه)، B. sorghicola (16 جدایه)، B. maydis (17 جدایه)، B. sorokiniana (هفت جدایه)، B. bicolor (چهار جدایه)، B. oryzae (دو جدایه) Curvularia spicifera (19 جدایه)، C. papendorfii (ده جدایه)، C. ellisii (دو جدایه) و C. hawaiiensis (یک جدایه) از گیاهان ذرت، سورگوم و نیشکر شناسایی شدند. آزمون بیماریزایی گونهها روی گیاهچههای ذرت، سورگوم و نیشکر در مرحله چهار الی ششبرگی صورت پذیرفت. در نهایت بیماریزایی گونههای B. sorokiniana و B. oryzae روی ذرت و گونه B. sorghicola روی سورگوم اثبات شد. گونههای B. sorokiniana و B. oryzae برای اولین بار به عنوان بیمارگر روی ذرت در ایران گزارش میشوند.
مقاله پژوهشی
علی برادر؛ احمد حسینی؛ سمیه عبدانی بابکی؛ ثمین السادات حسینی فرهنگی
چکیده
ویروس موزائیک زرد لوبیا (Bean yellow mosaic virus) یکی از ویروسهای متعلق به جنس پوتیویروس، دارای دامنه میزبانی وسیع و پراکندگی جغرافیایی گستردهای میباشد. این ویروس سالیانه خسارت بالایی به حبوبات مختلف از جمله باقلا در ایران وارد میکند. در این پژوهش13 جدایه ویروس موزائیک زرد لوبیا از مزارع باقلای استانهای مختلف ایران (استانهای سیستان ...
بیشتر
ویروس موزائیک زرد لوبیا (Bean yellow mosaic virus) یکی از ویروسهای متعلق به جنس پوتیویروس، دارای دامنه میزبانی وسیع و پراکندگی جغرافیایی گستردهای میباشد. این ویروس سالیانه خسارت بالایی به حبوبات مختلف از جمله باقلا در ایران وارد میکند. در این پژوهش13 جدایه ویروس موزائیک زرد لوبیا از مزارع باقلای استانهای مختلف ایران (استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خوزستان، فارس، لرستان، ایلام، همدان، قزوین، زنجان، اردبیل و آذربایجانشرقی) جمعآوری گردید. ناحیه پروتئین پوششی جدایههای جمعآوری شده پس از توالییابی با توالی پروتئین پوششی 178جدایه منتخب از GenBank، مورد مقایسه قرار گرفت. توالیهای نوکلئوتیدی جدایههای ایرانی مورد بررسی، به میزان 99-86 درصد با سایر توالیهایBYMV مشابهت داشتند. روابط تبارزایی جدایههای ویروس موزائیک زرد لوبیا پس از حذف جدایههای نوترکیب، با رسم درخت به روش Maximum Likelihood و بر اساس توالی نوکلئوتیدی ناحیه پروتئین پوششی مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس همه جدایهها به جز سه جدایه AI38، PAC-1، BYMV-W در هشت گروه مونوفیلتیک قرار گرفتند. جدایههای ایرانی در دو گروه متمایز در کنار جدایههای باقلا، عدس، لوبیا، گلایول و آفتابگردان از کشورهای ژاپن، استرالیا، عراق و اسپانیا تقسیمبندی شدند. براساس نتایج بدست آمده، رابطه مستقیمی بین گروهبندی جدایهها براساس بررسی تبارزایی توالی نوکلئوتیدی ناحیه پروتئین پوششی و منشا میزبانی و جغرافیایی مشاهده نشد. بررسی ساختار پروتئین پوششی در جدایههای ایرانی و سایر جدایههای موجود در GenBank نشاندهنده حفاظتشدگی بالای نواحی انتهایی کربوکسیل و ناحیه مرکزی پروتئین پوششی و متغیر بودن ناحیه ابتدای آمینی بود.